برای شاد بودن در سال جدید، این چیز ها را رها کنید - مهسان بلاگ

سال جدید فرصتی برای تازه شدن فراهم می نماید، در حالی که وزن و قدرت آنچه بر ما گذشته است سعی می نماید ما را از فعالیت باز دارد. به همین دلیل خیلی مهم است که بدانیم چه زمانی باید چیز هایی را که دیگر یاریی به رشد و شادی مان نمی نمایند رها کنیم. در این مطلب توصیه کارشناسان را به شما ارائه می دهیم تا بدانید با ورود به سال جدید چه چیز هایی را باید پشت سرتان جا بگذارید.

مقایسه زندگی خودتان با آنچه در اینستاگرام می بینید

در عصری که رسانه های اجتماعی غوغا می نمایند، این طور به نظر می رسد که همه آدم ها بهترین زندگی را دارند، یعنی هر کسی به جز شما! باید به یاد داشته باشید که شبکه های اجتماعی، مجازی اند نه حقیقی. مقایسه زندگی خودتان با تنها یک عکس که فقط از یک لحظه گرفته شده، هیچ ارزشی برای مقایسه کردن ندارد.

به جای اینکه ساعت ها در هفته بی هدف بنشینید و صفحات شبکه های مجازی را بالا و پایین کنید، ارتباطی حقیقی با افرادی برقرار کنید که تحسین شان می کنید، از آن ها توصیه بخواهید، از تجربیات شان بهره ببرید و با آن ها مشورت نمایید. اگر به جای اینکه تنها یک مشاهده گر حسود باشید، بیرون بروید و ارتباط حقیقی با آدم های درست برقرار کنید خواهید دید که چقدر دوست های تازه و مثبت پیدا می کنید و از این اتفاق شگفت زده خواهید شد.

ترسی که به آن اجازه می دهید شما را از آنچه می خواهید دور کند

برای اینکه از ترس، خجالت و احساس گناهی که مانع تان شده رها شوید، اول باید به آن ها توجه کنید. نادیده ندریافت و پردازش احساسات منفی به شما یاری می نماید بهتر بتوانید بر آن ها غلبه نموده و خود را از آن ها رها کنید. مطمئنا هیچکس دوست ندارد در انتها عمر، خودش را سرزنش کند که کار هایی را که دوست داشته انجام نداده، چون همواره با احساس گناه و ترس و خجالت دست و پنجه نرم نموده و همواره با هیجانات خود درگیر بوده است.

نگرانی بابت چیز هایی که در کنترل شما نیستند

خنده دار و غیرمنطقی است که توصیه کنیم تمام استرس ها و نگرانی های تان را کنار بگذارید. این احساسات بخشی طبیعی از زندگی هستند، اما باید تنها نگران چیز هایی باشید که در کنترل شما هستند و می توانید اقدامی برای شان بکنید. فکرتان را معطوف چیز هایی کنید که می توانید تغییرشان کنید. اگر افکار گوناگون و نگرانی ها ذهن تان را درگیر نموده اند، لیستی از آن ها تهیه کنید و در خصوص چیز هایی که می توانید تغییری در آن ها ایجاد کنید بنویسید و آنچه را نمی توانید در کنترل خود بگیرید از آن ها جدا کنید. یاد دریافت این مهارت به زمان و تمرین احتیاج دارد، اما وقتی آن را فرا گرفتید خواهید دید که نگرانی های تان کمتر شده اند.

اگر می بینید نمی توانید نگرانی های بیشمارتان را کنترل کنید، خصوصا در خصوص چیز هایی که در اختیار شما نیستند، ارزش این را دارد که از یک مشاور حرفه ای یاری بگیرید. مشکل شما ممکن است علامتی از یک اختلال اضطرابی باشد که عارضه ای بسیار شایع است.

بغض ها و اندوه های قدیمی

تحقیقات نشان داده نگه داشتن خشم و بغض های قدیمی برای مدت طولانی می تواند برای سلامت فیزیکی و روانی تان سمی باشد. الان که در آستانه آغاز یک سال جدید هستید فرصت بسیار خوبی است تا سعی کنید این بار قدیمی و سنگین را پایین بگذارید. رها کردن دلخوری ها و بغض های گذشته شاید به ترمیم روابطِ آسیب دیده، اما باارزش و یا انتها دادن به رابطه ای سمی و ناراحت نماینده که تا به امروز نتوانسته اید کاری برایش بکنید احتیاج داشته باشد.

آدم هایی را که ارتباط با آن ها چیزی جز اندوه و تحقیر برای تان ندارد رها کنید، چون احتمالا دیگر نمی توانید این رابطه را احیا کنید یا چیزی را تغییر دهید. هر چند گاهی قطع یک رابطه می تواند بسیار دردناک باشد، اما اگر به این فکر کنید که سلامت روح و روان و آزادی فکری شما تا حدودی به انتها این ارتباط بستگی دارد، برای تان ساده تر خواهد شد.

اینکه دیگران در خصوص شما چه فکری می نمایند

اصلا به شما ربطی ندارد دیگران در خصوص شما چه فکری می نمایند! شما خودتان باید ارزش های تان را بشناسید و به آن ها ایمان داشته باشید و قضاوت بقیه را رها کنید. اعتماد بنفس داشته باشید و اجازه ندهید فکر و نظر هر کسی که از راه می رسد شما را متزلزل کند. خیلی ها شب و روز به این فکر می نمایند که اگر دیگران این رفتارم را قبول نداشته باشند چه؟ دیگران در خصوص کارم چه فکری می نمایند؟ دیگران چه خواهند گفت؟ دیگران ... دیگران... دیگران .... جواب این سوال ها هرگز مثبت و انگیزه بخش نخواهد بود و جز استرس و ضعف نتیجه ای نخواهد داشت.

واقعیت این است که حتی اگر شما اشتباه بزرگی هم مرتکب شوید جهان به انتها نمی رسد و شما مجبور نیستید جوری زندگی کنید که همه دوست تان داشته باشند. به اندک حامیانی که از جان و دل دوست تان دارند، به شما احترام می گذارند و خوبی تان را می خواهند ایمان داشته باشید و بقیه را به حال خود بگذارید. اگر کسی درک تان نمی نماید و مدام به دنبال بهانه تراشی از کار های شماست، بسیار خب اشکالی ندارد، سعی نکنید متقاعدش کنید، فقط رهایش کنید. شما نمی توانید دل همه را به دست بیاورید.

این طرز فکر که باید وقتش برسد

اگر کاری نکنید و منتظر بمانید تا وقتش برسد، در نهایت خواهید دید که مدتهاست منتظرید و وقتش نرسیده است! البته عقل حکم می نماید که متناسب با شرایط و موقعیت پیش برویم و تصمیم های جدی بگیریم، اما هر چیزی حد و حدودی دارد. اگر می بینید سالهاست منتظر جور شدن شرایط هستید تا اقدامی بکنید، پس باید پیش خودتان روراست باشید و یک بار تکلیف تان را پیش خودتان روشن کنید: بالاخره چه زمانی وقتش است؟!. شرایطی که شما منتظرش هستید ممکن است هرگز نرسد، پس رهایش کنید.

این طرز فکر که باید هیجانات منفی خود را سرکوب کنید

هیجانات و احساسات سرکوب شده، وجودتان را سنگین و لبریز خواهند کرد و این یکی از مهم ترین چیز هایی است که باید در آستانه آغاز یک سال جدید رهایش کنید. گاهی ما انرژی نداریم یا صرفا دوست نداریم تا با برخی از چیز هایی که احساس می کنیم روبرو شویم و درباره اش فکر کنیم، بنابراین مخفی شان می کنیم. سرکوب و پنهان کردن احساسات یک مکانیسم دفاعی است که وادارمان می نماید از موقعیت هایی که این احساسات منفی را در ما برانگیخته می نمایند اجتناب کنیم.

همه این تنش های درونی دیر یا زود، آشفته و درهم تنیده، سربرخواهند آورد و آن وقت کنترل کردن شان کار بسیار سختی خواهد بود. با یک دوست صمیمی و قابل اطمینان یا یک درمانگر حرف بزنید. اگر احساس می کنید آمادگی حرف زدن ندارید، دست کم احساسات خود را بنویسید و این کار را هر روز ادامه دهید. شما با بروز این هیجانات ناراحت نماینده، پیش یک نفر دیگر یا دست کم پیش خودتان، قادر خواهید بود آن ها را بشناسید و کنترل شان کنید.

کمال گرایی

همواره کمال گرایی با طرز فکر صفر یا صدی همراه است. اگر کمال گرا باشید عقیده دارید یا باید کاری را صد در صد درست انجام بدهید یا اینکه اصلا انجامش ندهید. تمام وقت و انرژی تان صرف نگرانی و وسواس خواهد شد در حالی که در واقع باید روی توانمندی های تان و آنچه در اختیار دارید تمرکز کنید. هر چه دیرتر بپذیرید که هیچ چیزی کامل نیست، روز های بیشتری از عمرتان را از دست خواهید داد.

پافشاری برای محق بودن در هر بگومگویی

همه ما ذاتا دوست داریم در هر بحث و مناقشه ای برنده باشیم، اما این تمایل می تواند بیشتر مضر باشد تا مفید. این طرز فکر را کنار بگذارید که باید حتما در هر بگومگویی پیروز شوید، چون حق با شماست. این کار انرژی زیادی از شما تلف می نماید، چون طبیعتا طرف مقابل تان هم دوست دارد ثابت کند که حق با اوست.

پیش خودتان فکر کنید، چند بار پیش آمده که با کسی مشاجره نموده اید تا ثابت کنید شما درست می گویید؟ گاهی میان این بگومگوها، خواسته یا ناخواسته چیزی می گوییم که دیگر نمی توانیم آن را پس بگیریم و بعدا بابت آن عذرخواهی می کنیم و پیش خود می گوییم زیاده روی کردم! یا بر سر چیزی بحث کردم که احمقانه بود!. گاهی حتی اصلا یادمان نمی آید دعوا از کجا آغاز شد و موضوع اصلی چه بود! پس پیش از آغاز هر بحث و مصاحبهیی، اول مکث کنید، جوانب را در نظر بگیرید، تجربیات تان را مرور کنید و سبُک و سنگین کنید که اصلا این مسئله ارزش بحث کردن دارد یا نه.

در ضمن از قلم نیاندازید که قرار نیست همواره حق با شما باشد. علتش هم ساده است؛ همه ما انسان هستیم و اشتباهاتی می کنیم. همچنین یادتان باشد که گاهی افراد به دلیل اینکه در اقناع طرف مقابل ناتوان هستند و پیروز نمی شوند حقانیت خود را ثابت نمایند، در تله مصاحبهی منفی با خود می افتند و دچار اضطراب می شوند. این اشخاص در مصاحبه های تنشی که با خود دارند، موقعیت پیش آمده را بار ها و بار ها تجزیه و تحلیل می نمایند و استرس نسبت به آن پیدا می نمایند.

به جای این واکنش های اشتباه سعی کنید به اختلافی که پیش آمده به چشم یک مسئله نگاه کنید که باید آن را حل کنید، نه به عنوان جنگی که باید در آن پیروز شوید. این دید به شما یاری می نماید احساس نکنید ضروری است همواره حق با شما باشد و تمرکزتان را روی پیدا کردن راهکار خواهید گذاشت.

توصیه هایی که ارائه دادیم همگی می توانند چالش برانگیز باشند، اما ارزش این را دارند که برای شان کوشش کنید و لذت از زندگی و شادی تان را افزایش بدهید.

منبع: msn

لیسون: لیسون: مجله هنر هفتم، سینما

مجله روگذر: مجله روگذر | مجله وقایع نگاری روزمره یک مهندس معماری