عکس های مردی که با مختارنامه سلفی نگرفت! - مهسان بلاگ

رضا استادی، فعال رسانه که به عنوان مدیر روابط عمومی با سریال های تفنگ سرپر، مختارنامه و چند پروژه دیگر به تهیه نمایندگی محمود فلاح همکاری داشته است، با نگارش یادداشتی از ویژگی های شخصیتی و حرفه ای این تهیه نماینده و مدیر فقید تلویزیون نوشته است.

محمود فلاح، تهیه نماینده باسابقه تلویزیون که تهیه سریال هایی همچون مختارنامه و تفنگ سرپر را در کارنامه دارد، در دو هفته گذشته به دلیل عارضه ریوی در بخش مراقبت های ویژه یکی از بیمارستان های تهران بستری شده بود و عصر روز پنجشنبه (اول آبان ماه) درگذشت.

استادی در مطلبی که همراه با عکس های حضور محمود فلاح در پشت صحنه سریال مختارنامه در اختیار خبرنگاران قرار داده، نوشته است:

بازیگران، کارگردان ها، نویسندگان و دیگر عوامل پشت صحنه و مقابل دوربین آثار نمایشی در زمان پخش و نمایش این آثار و اصطلا گُل کردن ثمره فعالیت خود می توانند درباره این آثار به راحتی سخن گفته و خاطرات خود را عمومی نمایند اما افرادی همچون تهیه نماینده، مدیر فراوری، دستیار کارگردان و برنامه ریز معمولا امکان سخنرانی و قلمفرسایی درباره فعالیت ها و تاثیر خود در یک پروژه را ندارند زیرا بخش عمده ای از فعالیت های آن ها به عنوان ناگفته نمی تواند عمومی و رسانه ای گردد.

در پروژه ای مانند مختارنامه فردی مانند محمود فلاح در مقام تهیه نماینده موقعیتی شبیه پدر پروژه را داشت. این پدر خواه ناخواه در تمامی جزئیات پروژه ای مانند مختارنامه ورود پیدا نموده بود. اعضای این پروژه مانند فرزندانش بودند که حتی نسبت به مسائل شخصی و خصوصی زندگی آن ها نیز مسوول بود. مجبور بود به جنبه های مختلف پروژه فکر کند و همواره با صبر، حوصله و خویشتن داری این مسائل را به پیش ببرد. اگر حدود یک دهه است که در ایام محرم و صفر به تماشای مختارنامه می نشینید و همچنان از تماشای آن لذت می برید، صرفا به خاطر زحمات گروه محدودی که آن را می شناسید و مقابل دوربین می بینید نیست بلکه بخش مهمی از اینکه مختارنامه اثری کیفی و جذاب از آب درآمده و همچنان سال ها و سال ها تازگی خود را خواهد داشت، به واسطه حضور فردی به عنوان تهیه نماینده است که برای حدود یک دهه این پروژه را مدیریت و مهندسی کرد.

مهندسی که رفتارش در تمام سال های ساخت مختارنامه و از سال 1381 که افتخار همکاری با وی را پیدا کردم، همواره ترکیبی از اقتدار، انعطاف، صبر و خویشتن داری، روحیات عرفانی و به روز بودن بود تا پروژه ای گسترده به وسعت ایران و با حضور ترکیب متنوعی از بازیگران و عوامل را با آرامش پیش ببرد، کمترین حاشیه را داشته باشد، تیم با دانش و حرفه ای خود را کمابیش تا خاتمه پروژه حفظ کند و با وجود داستان حاشیه دارش تا آخرین قسمت بدون وقفه پخش و به برگ افتخاری برای تلویزیون تبدیل گردد که تا سال ها رقیبی نداشته و نخواهد داشت.

اجازه بدهید جزئی تر و با مصداق سخن بگویم؛ مختارنامه پروژه ای بود که در تمام مدت فراوری با یک مدیر فیلم برداری، یک طراح صحنه و لباس، یک طراح چهره پردازی، یک مدیر صدا، یک مدیر تدارکات، یک طراح لباس، یک منشی صحنه، یک برنامه ریز و... به کار خود ادامه داد و صرفا در دو بخش گروه کارگردانی و فراوری شاهد تغییرات آن هم دو مرتبه بود. آرامشی که در گروه حاکم بود، ثمره شیوه مدیریتی محمود فلاح بود و کافی است این شرایط با سایر آثار مشابه تاریخی که در همین مقطع زمانی ساخته شده اند مقایسه گردد تا قدر و منزلت فعالیت محمود فلاح بیشتر شناخته گردد.

سریال هایی که گاه دوره تعطیلی آن ها بیش از یک سال به طول می انجامید، کارگردان و تهیه نماینده وارد جنگ های رسانه ای با صداوسیما می شدند، تغییر عوامل در آن امری عادی و طبیعی بود، اختلاف میان تهیه نماینده و کارگردان علنی می شد و همواره اتاق های جلسات سیما فیلم و معاونت سیما محلی ثابت برای ملاقات و جر و بحث کلامی تهیه نماینده و کارگردان هایی بود که در زیر عنوان یک پروژه قرار بود محصولی فرهنگی را به انتها برسانند اما سایه یکدیگر را با تیر می زدند و بخش مهمی از انرژی صداوسیما را صرف برطرف و رجوع اختلاف های میان خود می کردند.

فلاح علاقه ای به رسانه ای شدن و دریافت عکس یادگاری با سریالی که برای ساخت آن زحمت فراوان کشیده بود هم نداشت. تنها زمانی عکس و تصویر او در رسانه ها منتشر شد که به دلیل فشارهای کاری ناشی از سریال مختارنامه از بیمارستان سر درآورده بود. تا آن زمان آقای مهندس را فقط دوستان و یاران نزدیک می شناختند و قدیمی های تلویزیون و حتی خبرنگارانی که به پشت صحنه مختارنامه می آمدند، تا سال ها نمی توانستند حدس بزنند مردی که اغلب آرام و متین در گوشه ای از ماجرای مختار در کنار داوود میرباقری ایستاده و گه گاه مرا صدا می زند تا نسبت به راحتی و رعایت احترام خبرنگاران مجددا تذکر بدهد، تهیه نماینده این سریال عظیم است.

چراغ زندگی محمود فلاح عصر روز پنج شنبه یکم آبان 1399 خاموش شد. بچه دهات سبزوار ـ تعبیری صمیمانه که خودش درباره خودش به کار می برد ـ در حالی در اولین روز از آخرین آبان قرن با زندگی خداحافظی کرد که در سال های اخیر قدر و منزلت او توسط صدا و سیما و مجموعه ای که برای آن زحمات فراوانی کشیده شده بود آنچنان که باید دانسته نشد. تنها حرکت اثربخش صداوسیما برای این تهیه نماینده، همان ملاقات چند هفته قبل بود و چند خط خبری که روز گذشته درباره وی و برای رسانه ها ارسال شد؛ والا تهیه نماینده پروژه ای همچون مختارنامه نباید اینگونه غریبانه و سوت و کور خاموش می شد و سازنده یکی از مهم ترین سریال های تاریخ تلویزیون در یکی از بیمارستان های تهران جان به جان آفرین تسلیم می کرد هرچند تا زمانی که مختارنامه زنده است فلاح نیز زنده است و پیشوند مرحوم شایسته مردی چون او نیست؛ همانگونه که بیماری و شرایط جسمی نامساعد پس از مختارنامه و حتی در این سال های اخیر باعث نشد تا از فضای فیلم سازی فاصله بگیرد و حتی تا این اواخر و پیش از گسترش ویروس ناجوانمرد کرونا، چراغ دفترش روشن بود.

بانیما: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما

مجله سامی: مجله سامی: انجمن های گفتگو