ازدواج به خاطر عشق - خطرات و پیشامدها
به گزارش مهسان بلاگ، ازدواج به خاطر عشق بدون در نظر دریافت سایر معیارها و دلایل عقلی و بدون شناخت تفاوت ها و شباهت ها احتمال شکست در زندگی زناشویی را بالا می برد.

در خصوص رابطه عشق و ازدواج نظرات متفاوتی وجود دارد. اما آنچه که مسلم است عشق برای ازدواج کافی نیست. عشق می تواند یک شرط لازم و یا از نظر برخی شرطی غیر ضروری برای ازدواج باشد اما قطعا ازدواج به خاطر عشق و بدون در نظر دریافت سایر معیارهایی که با منطق سنجیده می شوند ممکن است افراد را از راستا سعادتمندی در زندگی مشترک دور کند.
چگونه انتخاب کنیم؟
شاید این جمله را شنیده باشید: با قلبت تصمیم بگیر اما عقلت را با خودت ببر بله برای یک ازدواج پیروز ضروری است که عقل و منطق را در کنار احساستان مدنظر قرار دهید. از رفتارهای احساسی تند و آتشین بپرهیزید. نباید به خاطر دلسوزی و ترحم یا فقط دوست داشتن با کسی ازدواج کنید. سعی کنید ازدواج و انتخاب عاقلانه داشته باشید و ریسمان آن معیارهای درست انتخاب همسر باشد. احتیاجهایتان را شناسایی کنید، جوانب انتخاب خود را ارزیابی نموده، قاطعانه تصمیم بگیرید و متعهدانه رفتار کنید.
عشق با رویا و ایده آل بودن سرکار دارد و خوشبینی و بی منطقی را در باور دختر و پسر به وجود می آورد. در حالی که زندگی کردن زیر یک سقف یک واقعیت است و با شخصیت های واقعی زن و شوهر سرو کار دارد و جایی برای رویا پردازی نیست. در زندگی واقعی فرد باید مهارت های زیادی برای کنار آمدن با تفاوت های همسر به دست آورد و بداند ازدواج یعنی پیدا کردن اشتراکات در میان تفاوت هایی که وقتی وارد زندگی می شوید از دیدن آنها تعجب می کنید.
همانگونه که ازدواج به خاطر عشق اشتباه است، ازدواج خالی از عشق نیز قابل قبول نیست. اینچنین رابطه ای تبدیل می شود به مشتی روابط خام و مکانیکی. اما صرفا به خاطر عشق ازدواج نکنید. عشق شرط کافی برای ازدواج کردن نیست. برای ازدواج کردن به مواردی غیر از عشق مانند تفاهم، درک یکدیگر، قبول داشتن شخص مقابل از نظر شخصیتی و فکری و… احتیاج است.
عشق به بهتر شدن روزهای بعد از ازدواج یاری می نماید. عشق می تواند آن آخرین حلقه ای باشد که اگر زندگی مشترکتان در حال فروپاشی است شما را نگه داشته تا خودتان را اصلاح کنید. چشم های عاشقتان را باز کنید و ببینید که اگر فردا صبح عاشق نباشید آیا حاضرید یک دقیقه با کسی که قبلا عاشقش بودید زندگی کنید یا نه. دوران عاشقیتان را صرف شناختن همدیگر و پیدا کردن تفاهم کنید.
عشق و شناخت
ازدواج به خاطر عشق، بدون شناخت، در واقع ازدواج برای عشقی غیر واقعی است. چرا که روانشناسی عشق می گوید عشق از شناخت می آید و احساسات تند بدون شناخت هوس یا احساسی زودگذر است. شناخت درست از شخصیت طرف مقابل و درک تفاوت ها و شباهت ها یاری می نماید تا احساس عاشقانه عمیق تری به وجود بیاید. شناخت یاری می نماید با دید بازتر و آگاهانه تر و احساسی واقعی تر تصمیم گیری کنید. شناخت واقعی احتیاجمند گذشت زمان، توجه به ویژگی های یکدیگر، گذشت و صبوری، درایت و خردمندی است. پس ضروری است بین شناخت و احساس تعادل برقرار کنید.
در تصمیم گیری قبل از ازدواج باید به تفاوت ها و بعد از ازدواج بیشتر به شباهت ها اهمیت داد زیرا توجه به تفاوت ها، به انتخاب عاقلانه یاری می نماید و اهمیت دادن به شباهت ها بعد از ازدواج، موجب محکم شدن ارتباط و صمیمیت زن و شوهر می شود. متاسفانه این فرایند در بین افراد جوان در آستانه ازدواج و افراد متاهل برعکس است یعنی فرد قبل از ازدواج در دریای از احساسات و دلباختگی غرق می شود و بعد از ازدواج خود را در بین ناکامی ها و تفاوت های بسیار، ناامید و خسته می بینند.
برای پیروزیت در ازدواج، مهمترین چیز اهمیت تناسب و شباهت زمینه اجتماعی دو نفر است. این یعنی کبوتر با کبوتر، باز با باز. در ازدواج باید با یک نفر زندگی کنید نه اینکه فقط او را دوست داشته باشید.
تحقیقات انجام گرفته روی شکست ها و پیروزیت های ازدواج نشان می دهد که هرچه مدت زمان آشنایی قبل از ازدواج بیشتر باشد، احتمال پیروزیت در ازدواج نیز بیشتر خواهد شد.
فانتزی های عاشقانه
فانتزی های عاشقانه باورهایی نادرست هستند که بسیاری از ما درباره عشق داریم. این افسانه ها می تواند موجب ازدواج به خاطر عشق شده و مانع انتخاب هوشمندانه ما شود. در زیر به برخی از این فانتزی های عاشقانه اشاره می کنیم:
برخی به اشتباه فکر می نمایند که می توانند با داشتن یک رابطه عاشقانه و ازدواج به خاطر عشق، مسائل روان شناختی خودشان را درمان نموده و مسوولیت پذیرتر شوند.
عشق آموختنی است. عشق یک فعالیت مهم است که توجه و اراده فرد را می خواهد به طور قطع ترشح هورمونی هر فردی که عاشق می شود، اتفاق می افتد اما عشق ماندگار باید پرورش یابد و امکان رشد داشته باشد.
شما عشق را انتخاب می کنید و یک اتفاق فعالانه است. شما احتیاج دارید که درگیرش شوید و گشوده باشید و متعهد شوید. افرادی که یک پیوند عاطفی ایمن دارند، قادرند پس از هر دلخوری دوباره به هم عشق بورزند و درباره احساساتشان به طرز صحیحی صحبت نمایند.
تصورات قالبی جنسیتی به این باور منجر شده است که موقعی که این هیجان می آید، مرد و زن قطب های متضادی هستند؛ یک مرد واقعی گریه نمی نماید؛ زن هرگز در رابطه عاطفی ارضا نمی شود و تصورات دیگری از این قبیل، اما احتیاج به دوست داشتن برای همه به صورتی یکسان وجود دارد زنانی که باور دارند همه مردان در واقع تنها تمایل به رابطه جنسی دارند، عمق عاطفی همسرشان را دست کم می گیرند.
یکی از باورهای شایع غلط و احساسی درباره عشق و رابطه عاشقانه این است که اگر من با اولین فردی که عاشقش شده ام ازدواج کنم، خوشبخت می شوم، وگرنه بدبختی تمام زندگی ام را می گیرد. اما پختگی، مهارت و توانایی های ارتباطی انسان هاست که تضمین نماینده یک رابطه پیروز است و این توانایی ها فقط در یک نفر خلاصه نشده اند.
روابط عاشقانه به تنهایی نمی تواند فرد را در زندگی مشترک به پیروزیت و رضایت برساند. عشق همان طور که ناگهانی می آید، ممکن است ناگهانی هم برود. پس اگر همه سرمایه خود را روی این احساس بگذارید و صرفا ازدواج به خاطر عشق داشته باشید ضرر می کنید.
گردآوری: مجله اینترنتی خبرنگاران
منبع: setare.comfungroups.ir: گروه سرگرمی، مجله و انجمن سرگرمی
namit.ir: نامیت | مجله بازاریابی و مدیریت بازار