اقتصاد چین بر لبه پرتگاه

به گزارش مهسان بلاگ، این روز ها اقتصاد چین دومین اقتصاد بزرگ جهان، حال و روز خوشی ندارد. اگرچه کرونا برای چین به مثابه فرصت بود، اما رویکرد اقتدارگرایانه شی زمینه ساز تعطیلی بعضی حوزه های مالی شد؛ چنان که بعضی معتقدند اقتصاد چین بر لبه پرتگاه قرار گرفته است و دیر یا زود شاهد افول مالی اژد های زرد خواهیم بود.

اقتصاد چین بر لبه پرتگاه

به گزارش دنیای اقتصاد، اقتصاد چین، دومین اقتصاد بزرگ دنیا بر لبه یک پرتگاه خطرناک قرار گرفته است. از بهار امسال تا به امروز، پکن عرضه عمومی اولیه سهام را لغو کرد، شرکت های تکنولوژی را به علت تخطی از قوانین آنتی تراست (مخالف تشکیل اتحادیه های بزرگ صنایع) میلیارد ها دلار جریمه کرد، کل صنعت آموزش انتفاعی کشور را تعطیل کرد و مدیران را برای پیشگیری از خشم دولت مجبور به استعفا داد. از همه بدتر داستان غول بزرگ ساخت و ساز این کشور بنام اورگرند است که به تازگی نتوانست بدهی های بیش از 300میلیارد دلاری خود را بازپس دهد؛ اتفاقی که بازار های دنیای را دستخوش نوسان کرد.

این تنش ها موجب شد دنیا به یک احتمال نو بیندیشد: اینکه ممکن است پکن بخواهد اجازه دهد بعضی از شرکت های بزرگش دچار فروپاشی شوند تا به این ترتیب بتواند مدل اقتصادی ای را که چین به یک ابرقدرت تبدیل کرد، تغییر شکل دهد. این تحول که چندین صنعت و حوزه های گسترده ای از کشور را درگیر نموده است، نتیجه یک مساله بزرگ تر است: ناتوانی چین در رهایی از بحران اقتصادی فعلی. برای دهه ها این کشور برای جان بخشیدن به رشد اقتصادی اش بر دستمزد مقرون به صرفه کارگران و حجم بزرگ بدهی هایش به بانک های دولتی تکیه داشت.

بانک های دولتی با سرعت نور پول های خود را به سوی ساخت وساز های بزرگ آپارتمان کارخانه ها، پل ها و دیگر پروژه ها سرازیر کردند. حالا کشور به این احتیاج دارد که افراد هر آنچه را که ساخته شده است، استفاده نمایند و بهای آن را بپردازند. این در شرایطی است که عمده جمعیت چین فاقد آن عایدی لازم هستند که بتوانند اقتصاد متکی بر سرمایه گذاری دولت را به اقتصادی متکی بر هزینه مصرف نماینده تبدیل نمایند.

درنتیجه چین خود را در سیستمی گرفتار یافته است که با معضل ساخت وساز ها و بدهی های بیش از حد روبه رو است. در بازار املاک و مستغلات این کشور که ارزش آن به 52تریلیون دلار می رسد، بحران شرکت اورگرند بسیار کوچک است. با توجه به آنکه وام گیری در چین بسیار آسان است، برای نسل جوان و قشر میانه چین، معاملات املاک راهی پرطرفدار برای حفظ و ایجاد ثروت است. یکی از دانشگاهیان شرایط فعلی چین را به اعتیاد به کوکایین املاک تشبیه نموده است. بعضی هم آن را نوارگردانی به سوی جهنم نامیده اند.

حالا همزمان با اینکه دولت کوشش می نماید تا از تورم حباب بخش مسکن بکاهد؛ به طوری که این حباب نترکد، مجبور شده است کشور را برای یک دوره رشد کندتر و سیاست های انقباضی تر آماده کند. از سوی دیگر چین با بحران انرژی هم روبه رو است که موتور محرکه آن قیمت های سرسام آور زغال سنگ، افزایش سن نیروی کار بدون در اختیار داشتن منابع جایگزین برای آنهاست.

در مواجهه با همه این مسائل، پکن تصمیمی شک برانگیز گرفته است. حزب کمونیست چین به جای باز کردن اقتصاد برای ایجاد محرک رشد، اقدام به بسته تر کردن اقتصاد نموده است. در چین تحت رهبری شی جین پینگ، سوسیالیسم چینی در حال تبدیل به مدلی است که دهه ها بود مشاهده نشده بود؛ مدلی که در آن دولت بر بخش اعظم اقتصاد کشور تسلط دارد. به همین علت است که شاهد هستیم پکن انبوه عرضه های اولیه را لغو کرد و کل صنایع را نشانه گرفت.

اقتصاددانان انتظار دارند که این تغییر ایدئولوژیک برای کند کردن رشد حتی تا سطوحی بیشتر از هم اکنون، بسیار هشداردهنده است. چارلین چو، تحلیلگر بدهی ها از مرکز تحقیقاتی اتونوموس می گوید: من فکر می کنم شی فردی بسیار ایدئولوژیک است و بر میراث خود تمرکز نموده است. او واقعا می خواهد چین را تغییر شکل دهد و تغییر شکل یافته آن را در صحنه دنیای مطرح سازد. لازمه آن یک شروع دوباره از جایی است که پیش تر کار ها را از آن شروع کردیم.

واقعیت این است که مدیریت این گذار از بازار های آزاد به سمت کنترل دولتی کار آسانی نیست. مسائل بسیاری در این راه وجود خواهند داشت که همه ما را درگیر خواهد نمود. اگر پکن نتواند برنامه بلندپروازانه خود را با موفقیت به خاتمه برساند، ممکن است موج های شوک آن به سیستم اقتصادی دنیا وارد گردد، موجب کندی سرعت تجارت گردد و کسب وکار های سراسر دنیا را نابود کند.

بحران حاصل از آن می تواند به نااطمینانی نسبت به حزب کمونیست چین منجر گردد که حاصل آن چیزی جز ناآرامی در چین نخواهد بود. در این صورت دولت مرکزی حتی سخت گیری های بیشتری بر جامعه مدنی اعمال خواهد نمود. در یک کلام چین در حال جایگزینی الگوی اقتصادی خود با چیزی ناشناخته است. در این فرآیند، سنگینی بار سیستم مملو از بدهی اش آن را تحت فشار قرار می دهد و اگر به زانو درآید، همه دنیا را با خود به زیر خواهد کشید.

اقتصاد مدرن چین مملو از تناقضات بود. در این اقتصاد، مدیریت سوسیالیستی با یک بخش خصوصی پویا تلفیق شده بود. چین یک حباب بزرگ بدهی ها تشکیل داد که نتوانست از حجم آن بکاهد. طی همه این مدرن سازی و تغییرات اجتماعی، این رشد سریع چین بود که توانست آن را باثبات نگه دارد. حالا اگر کوشش چین برای تغییرات نو موجب کندی رشد گردد، ثبات اجتماعی همزمان با آن رخت خواهد بست. اگر چنین گردد، ما نه تنها با خطر فروپاشی نظم اقتصاد دنیا روبه رو خواهیم شد، بلکه شاهد از بین رفتن صلح دنیای نیز خواهیم بود.

دور زمین: دور زمین | سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده! تور ارزان، تور لحظه آخری، اروپا، تور تایلند، تور مالزی، تور دبی، تور ترکیه

mahsanblog.ir: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای مهسان بلاگ

منبع: فرارو
انتشار: 28 اردیبهشت 1401 بروزرسانی: 28 اردیبهشت 1401 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 99903

به "اقتصاد چین بر لبه پرتگاه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اقتصاد چین بر لبه پرتگاه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید