آنالیز 3 وعده مدیران شهری ششم؛ اداره شهر با روش های منسوخ شده
به گزارش مهسان بلاگ، هنوز حاشیه های زیست مؤمنانه شبانه، وعده به صاحبان باغ درخصوص بازگشت مصوبه پرحاشیه برج باغ و مقاومت در برابر نقش مدیران گذشته شهرداری در خلق بدهی های کنونی شهر از سوی راه یافتگان شورای ششم به سرانجام نرسیده بود که باز هم سخنان تازه مهدی چمران، رئیس احتمالی شورای ششم، درخصوص ساخت اتوبان های دوطبقه در تهران، نشان داد مدیران سابق از اشتباهات گذشته در اداره شهر درس نگرفته و اصرار بر ادامه همان راه گذشته دارند؛ از به کارگیری روش منسوخ شده ساخت اتوبان دو طبقه در تهران تا افتتاح های ناقص ایستگاه های مترو.

شرق در ادامه نوشت: هفته گذشته، مهدی چمران با حضور در برنامه تهران 20 خاطرنشان کرد در زمان تحویل شهرداری به مدیریت پنجم شهری، تنها دو خط شش و هفت از پروژه های عمرانی به جای مانده بود که بنا بر پیش بینی او، اگر شش ماه بیشتر فرصت داشتند، می توانستند آن را هم تکمیل نموده و به اتمام برسانند.
به گفته او، در چهار سال گذشته تنها نیمی از پروژه به جای مانده انجام شد؛ در خط هفت تنها یک تا دو ایستگاه اضافه شد و در خط شش هم خطوط و ایستگاه هایی که از قبل ساخته شده بود، فقط بهره برداری و افتتاح شد. چمران یک وعده دیگر هم داد؛ اینکه بزرگراه یادگار امام به صورت دوطبقه طراحی گردد.
خط های 6 و 7 شش ماهه تکمیل بود؟
این در حالی است که به گفته مدیران وقت حمل ونقل شهرداری تهران، خط های شش و هفت مترو با نواقص زیادی به مدیریت شهری تحویل داده شد. ایستگاه های مترو دو بخش تجهیزات و ساختمانی دارد که 45 درصد بخش عمرانی مترو در بخش تجهیزات و 55 درصد کار ساختمانی است که خط 6 مترو در بخش تجهیزات در ابتدای کار بود که مدیریت شهری تغییر پیدا کرد و در بیشتر ایستگاه ها پیشرفت کار در این حوزه زیر 10 درصد بود و در 32 کیلومتر خط 6 سرجمع پیشرفت فیزیکی ایستگاه ها زیر 60 درصد بود.
خط 7 مترو هم که بعضی از ایستگاه های آن با نواقص جدی به بهره برداری رسیده بود، بین 75 تا 90 درصد پیشرفت فیزیکی داشت، اما در حوزه تهویه و سیگنالینگ دچار مسائل جدی بود؛ بنابراین از 27 کیلومتر و 22 ایستگاه، فقط هشت ایستگاه به صورت ناقص افتتاح شده بود. به اعتقاد کارشناسان، تکمیل این اندازه نقص از لحاظ علمی و مهندسی در شش ماه بعید است؛ مگر اینکه با همان سبک گذشته، ایستگاه ها با مسائل و نواقص بالا به بهره برداری برسد.
نکته دیگری که چمران بر آن اصرار دارد، بازگشت دو طبقه کردن بزرگراه های شهر تهران است؛ موضوعی که با پروژه صدر و انتقاد های جدی به آن، به نظر می رسید پرونده اش در تهران به اتمام رسیده است.
اصرار بر یک روش منسوخ شده
حتی زمانی بحث جمع آوری صدر مطرح شد؛ بااین حال، چمران 80 ساله همچنان اصرار دارد تمامی پرونده های بسته شده در این دوره را باز هم بازگشایی کند.
این در حالی است که اتوبان های طبقاتی، نسل منقرض شده معابر درون شهری است که بیش از هفت دهه پیش در ادبیات شهرسازی وارد شد، اما به علت چالش های اساسی، بیشتر این اتوبان های طبقاتی جمع آوری شدند.
بر اساس نتایج پژوهش های صورت گرفته در این رابطه، تحقیقات استادان شهرساز در آمریکا، کانادا، کره و برزیل درباره سه پیامد منفی بزرگراه طبقاتی و پنج تحول مثبتی که پس از تخریب و تغییر کاربری این معابر نصیب شهر های دنیا شده، حاکی از آن است که در سال های بهره برداری از این اتوبان ها در کشور های مختلف، افزایش راستا های تردد خودرو بدون آنکه به کاهش بار ترافیک در راستا های قبلی منجر گردد، در عمل باعث تشدید تقاضای سفر با خودروی شخصی شد. ضمن آنکه هزینه تصاعدی نگهداری از پل های طبقاتی و بعلاوه خطر ریزش پل بر اثر زلزله در شهر های لرزه خیز هم از اشکالات اساسی این نوع معابر بوده است.
در آمریکا پل طبقاتی هاربوردرایو در سال 1974 تخریب شد. این پل طبقاتی در سال 1943 در شهر پورتلند آمریکا در کناره رودخانه ساخته شد. برای ساخت این پل 79 خانه مسکونی و چند بنای تاریخی تخریب شده بود. در شهر سانفرانسیسکو هم بعد از تخریب پل طبقاتی سنترال فری وی به علت زلزله ای که در سال 1989 رخ داد، ساخت پل های طبقاتی ممنوع شد.
در شهر سیاتل آمریکا هم در سال 1949 پل طبقاتی آلاسکان وی ساخته شد. این پل هم در سال 2000 با زلزله ای آغاز به ریزش کرد و در سال 2011 به طور کامل تخریب شد. مسئولان تصمیم گرفتند به جای پل، راه زیرزمینی بسازند تا در مقابل زلزله مقاوم تر عمل کند و محیط شهر برای انسان ها مطبوع تر گردد. هم اکنون در آمریکا به اسم کشور مبدع خیابان های دوطبقه، بیش از دو دهه است که از ممنوعیت احداث این نوع معابر می گذرد.
در بازنگری طرح جامع تهران هم ترمز پل های طبقاتی کشیده شده است، اما به نظر می آید مدیران تازه شهر همچنان بر استفاده از این روش منسوخ شده اصرار دارند؛ پروژه هایی که بیشتر از آنکه پاسخ به احتیاج های شهر تهران باشد، پروژه های بلند پروازانه ای هستند که عایدی های شهر تهران را می بلعند.
اما چمران تنها چهره پرحاشیه این روز های مدیریت شهری نیست؛ به تازگی میثم مظفر در گفت وگویی با خبرگزاری ایلنا اعلام نموده است: مشخص خط آسمان و اختصاص تراکم و تعداد طبقات برای ساختمان ها در شهر، یک قاعده منطقی ندارد. پیشنهاد دادم که بر اساس محاسبه تانژانت زاویه میل خورشید و در واقع زاویه تابش آفتاب در شهر تهران بتوانیم ارتفاع، تراکم و تعداد طبقات ساختمان ها را مشخص کنیم.
مشخص ارتفاع بر اساس قاعده فقهی
او در شرح این پیشنهاد گفته است: به این صورت که قاعده فقهی حق آفتاب بر منازل حفظ گردد و هر جا که حق آفتاب را از ملک مقابل سلب می نماید، مبنای ارتفاع قرار گیرد. این قاعده یک نعمت الهی است که بر اساس قواعد و جریان خلقت خداوند حکیم آن را در نظر گرفته و نباید نعمت خدادادی خط آفتاب را از خانه ها سلب کنیم و در عین حال نباید دیدگاه بسته ای داشته باشیم و در جایی که با تعداد طبقات، حق آفتاب حفظ می گردد و حقوقی از حقوق عمومی دیگران تضییع نمی گردد، منجر به کاهش طبقات شویم.
مظفر توضیح داد: اگر فناوری و تکنولوژی ساخت به ما اجازه داد و حق آفتاب منازل حفظ شد، چه ایرادی دارد به تعداد طبقات بالایی هم اجازه ساخت بدهیم؛ اما در جایی که خط آفتاب از ملک مقابل سلب می گردد، باید تابع محدودیت باشیم و اجازه ندهیم این نعمت خدادادی از ساکنان منازل سلب گردد.
به گفته او، در طرح تفصیلی قوانین پیچیده ای درست کردیم که شفافیت را از بین برده است، اما اگر یک قاعده عمومی داشته باشیم که متناسب با قواعد حاکم بر جریان هستی، همان قاعده حق آفتاب، باشد با یک فرمول ریاضی که بر اساس تانژانت زاویه میل خورشید در شهر تهران ملاک عمل قرار گیرد، برای ارتفاع مجاز ساختمان ها می توان اقدام کرد؛ آنگاه هرکسی با متر کردن عرض معبر و محاسبات و فرمول ریاضی این موضوع می تواند آگاه گردد امکان ساخت چه تعداد طبقه در هر کوچه وجود دارد.
موضوعی که او در گفت وگویش به آن اشاره نموده از سوی کارشناسان شهرسازی رد نمی گردد، اما معتقدند تنها معیار مشخص ارتفاع ساخت نیست.
تناقض های وعده های راه یافتگان ششم
محمد امینی، شهرساز، با بیان اینکه یکی از پارامتر های محاسبه تعداد طبقات ساختمان ها، تابش و نور آفتاب است، گفت : به همین علت زمانی بحث ساختمان های هرمی مطرح شد تا در شهری مانند تهران، ساختمان های بلند مرتبه، مانعی برای تابش نور خورشید نباشند.
معمولا در تهران درجه تابش 37 درجه است و در عرض گذر شش متری برای یک ساختمان شمالی 16 متر ارتفاع پیش بینی می گردد که تقریبا حدود چهار طبقه می گردد. بااین حال در شهری مانند تهران یکی از پارامتر ها تابش آفتاب است. در بافت های ریزدانه سرانه های خدماتی، حریم های تاریخی، دسترسی به مترو و حمل ونقل عمومی مواردی است که باید در دادن تعداد طبقات در نظر گرفته گردد.
بر اساس این نظریه، تعداد طبقات ساختمانی در بافت فرسوده نزدیک به سه طبقه می گردد؛ زیرا حیاط های کوچک تری هم دارند و این در تقابل با سخنان عضو منتخب شورای ششم است که اعلام نموده بود در بافت فرسوده دو طبقه تشویقی برای نوسازی داده می گردد.
او تأکید کرد: در طرح تفصیلی به موضوع سایه افکنی کم توجهی شده و معیار غلطی هم نیست، اما اینکه در تعداد طبقات تنها به این موضوع توجه گردد، موضوع درستی نیست و عوامل دیگری هم در این رابطه دخیل هستند. متأسفانه تهران را شهرسازان نساخته اند، بلکه سوداگران مالی بر اساس عایدیزایی و تراکم فروشی ساخته اند.
طرح تفصیلی همه چیز را از بالا می بیند
محمد مهدی عابدی، کارشناس ارشد شهرسازی هم در این رابطه گفت : موضوع معماری اسلامی در شهری مانند تهران یک تعارف است. اینکه باید حق نور در شهرسازی رعایت گردد، رویکرد اشتباهی نیست، اما در شهرسازی به جز حق آفتاب یا سایه اندازی باید موارد دیگری مانند ترافیکی که ساخت وساز بر محله تحمیل می نماید و... را هم در نظر بگیریم.
بعلاوه در شهر های مختلف به موضوع نور در ساختمان سازی توجه شده است؛ برای مثال در بندرعباس ساختمان سازی بر اساس فرار از نور بوده و معماری شهری مانند رشت، برون گرا و متمایل به نور است. او تأکید کرد: یکی از نقاط ضعف طرح تفصیلی این است که همه چیز را از بالا و دو بُعدی می بیند، در حالی که باید برای برنامه ریزی دقیق تر طرح های سه بعدی و فضایی پیش بینی کرد.
هنوز مدیریت تازه شهر تهران مستقر نشده، اما سخنان آن ها نشان می دهد قرار است شهر بر اساس شیوه های گذشته که بدهی های چند هزار میلیاردی برای تهران برجا گذاشت، اداره گردد.
منبع: فرارووبمستر وبلاگ: وبمستر وبلاگ | مجموعه از ترفندها، ابزارها و پکیج های آموزشی برای وبمسترها