تلخ و شیرین سیل در یزد

به گزارش مهسان بلاگ، همه جا تاریک و ظلمات بود. راننده وانت توی سرش می زد و می گفت که پسرش را آب برد. در آن لحظه حسی به من گفت رودخانه را بگیرم و پایین بروم و حدود 600متر پایین تر، وانت را در وسط سیل دیدم. پسربچه داخل ماشین بود. او هنوز زنده بود.

تلخ و شیرین سیل در یزد

اینها را مجید طبایی، امدادگر اورژانس شهرستان عقدای استان یزد می گوید؛ مردی که با یاری همکارش و با فداکاری توانست پسربچه ای 8ساله را از مرگ حتمی در سیل نجات دهد. او درباره این حادثه به خبرنگاران می گوید: حدود ساعت 12شب سه شنبه بود که از مرکز، ماموریتی به ما اعلام شد. ظاهرا در جاده نایین و 25کیلومتر مانده به عقدا تصادفی اتفاق افتاده بود و من و همکارم علی حیدری راهی آنجا شدیم.

او ادامه می دهد: وقتی به محل رسیدیم، متوجه شدیم که یک تریلی در جاده در حرکت بوده که بعد از رسیدن به پل، متوجه سیل شده و ترمز نموده و همین باعث شده راننده وانت مزدایی که پشت سر تریلی بوده، کنترل ماشین را از دست بدهد و ماشین از روی پل به داخل رودخانه سقوط کند. شیشه وانت مزدا پس از سقوط به رودخانه خرد و راننده به بیرون پرت شده و توانسته بود با دریافت تخته سنگ ها خودش را از سیل نجات دهد اما سیل ماشینش را برده و این در حالی بود که پسربچه 8ساله اش نیز داخل ماشین بوده است.

طبایی می گوید: راننده وانت توی سرش می زد و می گفت که بچه اش مرده و حالا جواب همسرش را چه بدهد؟ از طرفی همه جا تاریک و ظلمات بود و چشم جایی را نمی دید. با این حال حسی به من گفت که جهت رودخانه را پایین بروم شاید ماشین را دیدم. امدادگر اورژانس آغاز به حرکت کرد و با چراغ قوه ای که در دست داشت اطراف را جست وجو می کرد. 600متر پایین تر بود که چشمش به وانت مزدا افتاد.

سیل آن را با خود می برد. وقتی امدادگر فداکار با فریاد نام پسربچه را صدا می زد، در کمال ناباوری صدای فریاد او را شنید که یاری می خواست. همان لحظه با چراغ قوه به همکارم علامت دادم و او خودش را رساند. باید پسربچه را نجات می دادیم و برای همین دست هم را گرفتیم و وارد آب شدیم. هر لحظه زیر پای یکی از ما خالی می شد اما دیگری اجازه نمی داد که داخل آب بیفتد. همانطور جلو رفتیم و وقتی به وانت رسیدیم، توانستیم در آن را باز کنیم و پسربچه را که وحشت نموده بود، بغل کنیم و به آن طرف رودخانه ببریم. پدرش وقتی او را زنده دید، آغاز به گریه کرد و می گفت که خدا ابوالفضل را دوباره به من داد.

با نجات پسربچه 8ساله معلوم شد که پدرش سبزی فروش است و از کوهپایه اصفهان سبزی بار زده تا در یزد بفروشد که قبل از رسیدن به یزد دچار این حادثه شده است. خوشبختانه با فداکاری امدادگران اورژانس، این حادثه به خیر گذشت.

  • مرگ خواهر و برادر

هر چند نجات ابوالفضل 8ساله در سیل یزد اشک شوق بر گونه ها جاری کرد اما در میبد و در حادثه ای دردناک، خواهر و برادری قربانی سیل شدند. به گفته مدیرکل مدیریت بحران استان یزد، بامداد چهارشنبه و به دنبال جاری شدن سیل در استان یزد، خانواده ای 4 نفره که در جهت درین به میبد بودند، با دیدن سیل، گوشه ای توقف نموده و برای تماشای آن از ماشین خارج می شوند.

در ادامه پدر به همراه دختر12ساله و پسر 4ساله اش به داخل آب می روند اما هنگامی که آنها به وسط آب می رسند، سرعت سیل دستان 2کودک را از دست های پدر، خارج نموده و آنها را با خود می برد. هادی هادی نسب، ادامه داد: هر چند پدر خانواده پیروز به نجات خود شد اما دقایقی بعد و در ساعت 1:45 بامداد، امدادگران پیروز شدند اجساد خواهر و برادر را که جانشان را از دست داده بودند از داخل سیل بیرون بکشند. به گفته وی، آب های گل آلود که معمولا بر اثر سیل ایجاد می شوند حجم بیشتری نسبت به آب زلال دارند و این آب ها از قدرت بیشتری برخوردار هستند و می توانند افراد را سریع تر با خود ببرند.

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 4 مرداد 1398 بروزرسانی: 28 فروردین 1399 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 9946

به "تلخ و شیرین سیل در یزد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تلخ و شیرین سیل در یزد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید