دروازه جهنم ترکمنستان: حفره ای در دل صحرا
به گزارش مهسان بلاگ، در قلب صحرای وسیع و خشک قرهقوم در ترکمنستان، پدیدهای شگفتانگیز و در عین حال هولناک وجود دارد که بیش از نیم قرن است بیوقفه میسوزد: گودالی عظیم و شعلهور که به "دروازه جهنم" شهرت یافته است. این حفره آتشین، که درخشش آن از کیلومترها دورتر قابل مشاهده است، به نمادی از مداخله ناخواسته انسان در طبیعت و قدرت بیکران منابع زیرزمینی تبدیل شده است. این پدیده نه تنها کنجکاوی زمینشناسان و دانشمندان را برانگیخته، بلکه به یکی از بحثبرانگیزترین نقاط زمین از نظر پیامدهای زیستمحیطی و پتانسیل گردشگری تبدیل شده است.

نام رسمی این گودال در ترکمنستان "درخشش قرهقوم" (Garagum ýalkymy) است، اما در سطح بینالمللی و میان مردم محلی، به دلیل شعلههای دائمی و منظره وهمآور خود، با نامهای "دروازه جهنم" یا "دروازه دوزخ" شناخته میشود. این حفره آتشین، پرسشهای بسیاری را درباره منشأ، پیامدهای زیستمحیطی و آینده آن مطرح میکند و داستان آن، ترکیبی از اشتباهات مهندسی، قدرت طبیعت و تلاشهای انسانی برای مهار آن است.
برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
مشخصات جغرافیایی و ابعاد فیزیکی
دروازه جهنم در میانه صحرای قرهقوم، در نزدیکی روستای دروازه (Derweze) در استان آخال ترکمنستان قرار گرفته است. این مکان حدود 260 کیلومتر (160 مایل) شمال شهر عشقآباد، پایتخت ترکمنستان، واقع شده و مختصات تقریبی آن 40 درجه و 15 دقیقه و 9.4 ثانیه شمالی و 58 درجه و 26 دقیقه و 21.8 ثانیه شرقی است.
این گودال عظیم دارای قطری حدود 60 تا 70 متر (200 تا 230 فوت) است. در مورد عمق آن، منابع مختلف گزارشهای متفاوتی ارائه میدهند. برخی عمق آن را تا 20 متر (66 فوت) ذکر میکنند ، در حالی که برخی دیگر عمق آن را حدود 30 متر (98 تا 100 فوت) عنوان کردهاند. محدوده حرارت غیرقابل تحمل آن تا حدود 60 متری لبه گودال میرسد و بوی گاز و ترکیبات دارای گوگرد آن تا مسافت زیادی در اطراف گودال به مشام میرسد.
برای شفافیت بیشتر در مورد ابعاد این پدیده، در ادامه یک جدول مقایسهای از ابعاد گزارششده در منابع مختلف ارائه شده است:
ویژگی | مقدار (متر) | مقدار (فوت) | منابع اصلی |
---|---|---|---|
قطر | 60-70 | 200-230 | |
عمق | 20 | 66 | |
عمق | 30 | 98-100 | |
محدوده حرارت غیرقابل تحمل | 60 | - |
این تفاوت در گزارش ابعاد، نشاندهنده چالشهای موجود در اندازهگیری دقیق پدیدهای با این ماهیت پویا و همچنین تنوع در گزارشهای اولیه است. در نزدیکی دروازه جهنم، دو گودال مشابه دیگر نیز وجود دارد: "گودال آبی" که پر از آب است و "گودال گل" که دارای گلهای جوشان ناشی از نشت گاز طبیعی است. این گودالها نیز احتمالاً از فرآیندهای زمینشناختی مشابهی شکل گرفتهاند و نشاندهنده فعالیتهای گازی گسترده در این منطقه هستند.
تاریخچه شکلگیری: حادثهای با شعلههای ابدی
رایجترین روایت درباره شکلگیری دروازه جهنم به سال 1971 میلادی (1349 شمسی) بازمیگردد. در آن زمان، ترکمنستان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود و زمینشناسان شوروی در حال حفاری برای کشف ذخایر عظیم گاز طبیعی در صحرای قرهقوم بودند. بر اساس این روایت، به طور تصادفی، دکل حفاری آنها به یک غار زیرزمینی بزرگ حاوی گاز طبیعی برخورد کرد. این برخورد منجر به فروریختن زمین و تجهیزات حفاری به داخل آن شد و گودالی عظیم با قطر 70 متر و عمق 30 متر پدید آمد.
پس از فروریختن، گاز متان و دیگر گازهای سمی با سرعت نگرانکنندهای از گودال به بیرون نشت میکردند. دانشمندان شوروی، با هدف جلوگیری از یک فاجعه زیستمحیطی بالقوه، از جمله مسمومیت مردم روستاهای اطراف، تصمیم گرفتند گاز نشتکننده را آتش بزنند. آنها گمان میکردند که آتش ظرف چند هفته یا حداکثر چند ماه تمام متان را میسوزاند و سپس خودبهخود خاموش میشود.
اما برخلاف تصور آنها، آتش نه تنها خاموش نشد، بلکه برای بیش از 50 سال است که بیوقفه در حال سوختن است. این پدیده، این حفره را به نمادی از پیشبینیهای نادرست و قدرت عظیم منابع طبیعی زیرزمینی تبدیل کرده است. بقایای دکل حفاری شوروی که باعث ایجاد این گودال شد، هنوز در جایی در اعماق آن، در سمت دیگر "دروازه جهنم"، وجود دارد.
اگرچه روایت 1971 بسیار رایج است، اما برخی منابع، از جمله تحلیلهای علمی مبتنی بر دادههای ماهوارهای، نشان میدهند که آتشسوزی ممکن است در اواخر سال 1987 یا اوایل 1988 آغاز شده باشد. این تناقض در تاریخ دقیق، به دلیل عدم وجود سوابق رسمی یا طبقهبندی شدن آنها، همچنان محل بحث است.
زمینشناسان این حفره را نه یک دهانه آتشفشانی یا ناشی از برخورد شهابسنگ، بلکه یک "فروچاله پوششی" (cover collapse sinkhole) میدانند. این نوع فروچالهها زمانی ایجاد میشوند که غارهای زیرزمینی (معمولاً در سنگهای آهکی) به دلیل فرسایش زیرسطحی بزرگ شده و سپس لایههای بالایی زمین به داخل آنها فرو میریزند. این فرآیند میتواند توسط عوامل مختلفی مانند فرسایش مداوم، زلزله، ارتعاشات، یا بارگذاری سطح زمین (مانند وزن دکل حفاری) تسریع شود.
راز سوختن مداوم: گازی از اعماق زمین
سوخت اصلی دروازه جهنم، گاز طبیعی است که عمدتاً از متان تشکیل شده است. این گودال بر روی حوضه آمودریا قرار دارد، منطقهای بسیار غنی از نفت و گاز طبیعی که در سراسر ترکمنستان و ازبکستان گسترده است. حجم عظیم و به ظاهر نامحدود ذخایر متان زیرزمینی است که به طور مداوم از شکافها، لایههای نفوذپذیر سنگ و درزهای بستر به داخل گودال نشت میکند. هنگامی که این گاز به سطح میرسد، با اکسیژن هوا واکنش داده و شعلهور میشود و هزاران شعله کوچک و بزرگ را در سراسر گودال ایجاد میکند.
با وجود شعلههای عظیم و حرارت شدید، این آتش دود چندانی تولید نمیکند، زیرا گاز طبیعی به طور نسبتاً پاک میسوزد. این ویژگی، همراه با تداوم بیوقفه آن برای دههها، به رمزآلود بودن و جذابیت این پدیده میافزاید.
پیامدهای زیستمحیطی: آتش و گازهای گلخانهای
دروازه جهنم، با وجود جذابیت بصری، پیامدهای زیستمحیطی قابل توجهی نیز دارد. سوخت اصلی آن، متان، یک گاز گلخانهای بسیار قوی است که در 20 سال اول پس از انتشار، حدود 80 برابر بیشتر از دیاکسید کربن در گرمایش اتمسفر نقش دارد، هرچند عمر آن در اتمسفر کوتاهتر است.
یک جنبه مهم در بحث زیستمحیطی دروازه جهنم، "پارادوکس سوختن" است. برخی کارشناسان معتقدند که سوختن گاز متان نشتکننده در دروازه جهنم، با تبدیل آن به دیاکسید کربن و بخار آب، بهتر از رها شدن مستقیم متان در اتمسفر است. این دیدگاه بر این اساس استوار است که دیاکسید کربن، با وجود اینکه یک گاز گلخانهای است، قدرت گلخانهای کمتری نسبت به متان خام دارد. بنابراین، از این منظر، آتشسوزی در واقع یک مکانیسم طبیعی برای کاهش اثرات گلخانهای متان نشتکننده محسوب میشود.
با این حال، باید توجه داشت که سهم انتشار متان از خود دروازه جهنم در مقیاس جهانی ناچیز تلقی میشود، زیرا بیشتر متان نشتکننده در آنجا میسوزد. برآوردهای شرکت Kayrros نشان میدهد که این گودال سالانه دهها هزار تن دیاکسید کربن منتشر میکند که این میزان در سال 2021 حدود 37,000 تن بوده و نسبت به سالهای قبل 15 درصد کاهش یافته است. این مقدار تنها حدود یک میلیونیم کل انتشار کربن در جهان و تقریباً 0.1 درصد از کل انتشار دیاکسید کربن ترکمنستان را تشکیل میدهد. این ارقام نشان میدهد که دروازه جهنم به تنهایی عامل اصلی تغییرات اقلیمی جهانی نیست.
این پدیده، نمادی از چالشهای زیستمحیطی و اقتصادی بزرگتر ترکمنستان است. این کشور به طور کلی، به دلیل زیرساختهای قدیمی و نشتهای گسترده در صنعت نفت و گاز، یکی از بزرگترین منتشرکنندگان متان صنعتی در جهان است. در پنج سال گذشته، ترکمنستان بیش از 200 نشت بزرگ متان را ثبت کرده است که عمدتاً به دلیل تجهیزات و خطوط لوله قدیمی دوران شوروی است. بنابراین، در حالی که دروازه جهنم به یک جاذبه گردشگری مهم برای ترکمنستان تبدیل شده است ، دولت این کشور در یک دوراهی قرار میگیرد: آیا آن را خاموش کند تا منابع هدررفته را نجات دهد و تصویر زیستمحیطی خود را بهبود بخشد، یا آن را حفظ کند تا جاذبه گردشگری منحصر به فرد خود را نگه دارد؟ این دوراهی نشاندهنده چالشهای بزرگتر ترکمنستان در مدیریت منابع گازی عظیم خود و تلاش برای همگامسازی با تعهدات زیستمحیطی جهانی است. این وضعیت، دروازه جهنم را به یک "پارادوکس شعلهور" تبدیل میکند که چالشهای پیچیده مدیریت منابع، حفاظت از محیط زیست و توسعه گردشگری را در یک کشور با ذخایر عظیم گازی و زیرساختهای قدیمی به تصویر میکشد.
جاذبهای حیرتانگیز: گردشگری و سیاستهای دولت
دروازه جهنم با درخشش خیرهکننده و صدای غرش مانند موتور جت ، به یکی از مهمترین و عجیبترین جاذبههای گردشگری ترکمنستان تبدیل شده است. این گودال، سالانه حدود 10,000 بازدیدکننده را به خود جذب میکند.
تجربه بازدیدکنندگان از این مکان بسیار منحصر به فرد است. آنها میتوانند از نزدیک شاهد صدها شعله آتش باشند و گرمای شدید و صدای مهیب آن را احساس کنند. این منطقه به مکانی محبوب برای کمپینگ در صحرا تبدیل شده است، جایی که بازدیدکنندگان میتوانند شب را در کنار این گودال آتشین بگذرانند و درخشش فرازمینی آن را در تاریکی وسیع صحرا مشاهده کنند.
سیاستهای دولت ترکمنستان در قبال این جاذبه گردشگری در طول زمان دستخوش تغییراتی شده است. رئیس جمهور وقت، قربانقلی بردیمحمداف، در سال 2018 رسماً نام این گودال را به "نقطه تابان قرهقوم" تغییر داد. علاوه بر این، در سال 2019، ویدئویی از رئیس جمهور در حال رانندگی با ماشین رالی و انجام حرکات نمایشی (دونات) در لبه گودال منتشر شد. این اقدام نه تنها شهرت اینترنتی دروازه جهنم را افزایش داد، بلکه شایعات مربوط به مرگ رئیس جمهور را نیز تکذیب کرد.
ترکمنستان که به عنوان یکی از منزویترین کشورهای جهان شناخته میشود، اخیراً اقدام به سادهسازی فرآیند ویزا با معرفی سیستم ویزای الکترونیکی کرده است. این اقدام با هدف افزایش تعداد بازدیدکنندگان و تنوع بخشیدن به اقتصاد متکی بر گاز صورت گرفته است. دولت پتانسیل گردشگری این گودال را به رسمیت شناخته و در حال بررسی راههایی برای توسعه زیرساختها در اطراف آن، از جمله ایجاد کمپها و تورهای هدایتشده، است تا تجربه بازدیدکنندگان را بهبود بخشد. این تغییرات در سیاستهای گردشگری نشاندهنده تلاش دولت برای بهرهبرداری از این جاذبه منحصر به فرد برای منافع اقتصادی و بهبود وجهه بینالمللی خود است.
تلاشها برای خاموش کردن: چالشها و آینده نامعلوم
مقامات ترکمنستان بارها، از جمله در سال 2010 و مجدداً در ژانویه 2022، دستور خاموش کردن آتش دروازه جهنم را صادر کردهاند. دلایل اصلی این تصمیم، نگرانیهای زیستمحیطی (نشت گاز و تاثیر بر سلامت مردم محلی) و از دست رفتن منابع طبیعی ارزشمند (گاز متان) بوده است. رئیس جمهور سابق، قربانقلی بردیمحمداف، صراحتاً اعلام کرده بود که این کشور در حال از دست دادن منابع گازی ارزشمندی است که میتوانست برای بهبود رفاه مردم استفاده شود.
با این حال، کارشناسان بر این باورند که خاموش کردن این آتش بسیار دشوار، پرهزینه و حتی بیفایده است. جورج کورونیس، کاوشگر نشنال جئوگرافیک، اشاره کرده است که صرفاً پر کردن گودال با خاک کارساز نیست، زیرا گاز متان به راحتی مسیرهای جدیدی برای نشت به سطح زمین پیدا خواهد کرد. او تجربه کرده که با کندن زمین برای نمونهبرداری، بلافاصله آتش در محل جدید روشن شده است. الکساندر سولیونی، زمینشناس روس، نیز این پروژه را بسیار سخت و گرانقیمت میداند که فایده چندانی نخواهد داشت، چرا که گاز حتی در صورت خاموش شدن آتش، همچنان نشت خواهد کرد، فقط دیده نمیشود. روشهای پرخطر مانند استفاده از سیمان سریع خشکشونده یا حتی انفجار بمب برای از بین بردن اکسیژن و بستن شکافها، که برای چاههای صنعتی استفاده میشوند، برای دروازه جهنم پرخطر و نامشخص هستند و ممکن است به جای حل مشکل، گودالهای جدیدی ایجاد کنند.
رویکرد ترکمنستان در قبال دروازه جهنم در طول زمان تغییر کرده است. برای دههها، این گودال عمدتاً نادیده گرفته میشد، حتی پس از استقلال ترکمنستان. سپس، با افزایش شهرت گردشگری و تغییر دیدگاه دولت، این گودال به یک دارایی ملی تبدیل شد. اما اخیراً، با افزایش آگاهی جهانی در مورد تغییرات اقلیمی و تعهدات بینالمللی (مانند تعهد جهانی متان)، دولت ترکمنستان به طور جدیتری به فکر خاموش کردن یا مهار آن افتاده است. این تغییر از "نادیده گرفتن" به "تبلیغ" و سپس به "مدیریت فعال" نشاندهنده تکامل سیاستهای داخلی تحت تأثیر فشارهای خارجی و اهداف اقتصادی است.
جدیدترین رویکرد دولت ترکمنستان، حفر چاههای انحرافی در نزدیکی گودال برای مهار و هدایت گاز متان است. یک چاه حفاری شده و چاه دوم نیز در دست برنامهریزی است. این روش به عنوان "عملیترین گزینه" شناخته شده است. گزارشها و تصاویر ماهوارهای اخیر (تا سال 2024) نشان میدهند که شدت و اندازه شعلههای آتش در دروازه جهنم به طور قابل توجهی کاهش یافته است، به طوری که شدت آن تقریباً نصف قبل از همهگیری تخمین زده میشود. این کاهش میتواند ناشی از عملیات مهار گاز یا حتی کاهش طبیعی ذخایر گازی نزدیک به سطح باشد.
ترکمنستان برای حل این مشکل، از ایالات متحده آمریکا درخواست کمک کرده و مذاکرات جدی برای حمایت مالی و تخصصی در زمینه جلوگیری از نشت گاز در حال انجام است. این نشاندهنده اهمیت بینالمللی موضوع و فشار جهانی برای کاهش انتشار متان است، زیرا ترکمنستان یکی از بزرگترین منتشرکنندگان متان در جهان است.
حقایق جالب و جنبههای منحصر به فرد
دروازه جهنم نه تنها یک پدیده زمینشناختی، بلکه منبعی برای حقایق جالب و جنبههای منحصر به فرد است:
- صدا و گرما: نزدیک شدن به لبه گودال، تجربهای فراموشنشدنی است. صدای غرش آتش شبیه به موتور جت است و گرمای آن در برخی نقاط غیرقابل تحمل است. بوی گاز و ترکیبات دارای گوگرد آن نیز تا مسافت زیادی به مشام میرسد.
- کشف حیات در شرایط افراطی: در سال 2013، جورج کورونیس، کاوشگر نشنال جئوگرافیک، اولین کسی بود که به داخل گودال آتشین فرود آمد. او در این اکتشاف، باکتریهای افراطدوست (extremophile bacteria) را کشف کرد که در شرایط بسیار سخت و دمای بالا زندگی میکنند. این کشف دارای پیامدهای مهمی برای اخترزیستشناسی است، زیرا نشان میدهد حیات میتواند در سیارات دیگر با محیطهای افراطی نیز وجود داشته باشد.
- بقایای دکل حفاری: اعتقاد بر این است که بقایای دکل حفاری شوروی که باعث ایجاد این گودال شد، هنوز در جایی در اعماق آن، در سمت دیگر "دروازه جهنم"، وجود دارد. این بقایا نمادی از تأثیر مخرب دخالت انسان در طبیعت است.
- گودالهای مشابه در منطقه: این منطقه دارای چندین فروچاله دیگر است که برخی از آنها حاوی آب (گودال آبی) و برخی دیگر حاوی گلهای جوشان (گودال گل) هستند که همگی نشاندهنده فعالیتهای گازی زیرزمینی در صحرای قرهقوم هستند.
نتیجهگیری: نمادی از طبیعت و مداخله انسان
دروازه جهنم ترکمنستان بیش از یک حفره آتشین در صحرا است؛ این یک نماد پیچیده از قدرت طبیعت، پیامدهای ناخواسته مداخله انسان، و تلاشهای مداوم برای مدیریت منابع و محیط زیست است. از یک سو، این پدیده یادآور اشتباهات مهندسی دوران شوروی و هدر رفتن منابع طبیعی است؛ از سوی دیگر، به یک جاذبه گردشگری منحصر به فرد تبدیل شده که سالانه هزاران نفر را به خود جذب میکند. این دوگانگی، آن را به یک "پارادوکس شعلهور" تبدیل کرده که چالشهای پیچیده مدیریت منابع، حفاظت از محیط زیست و توسعه گردشگری را در یک کشور با ذخایر عظیم گازی و زیرساختهای قدیمی به تصویر میکشد.
این پدیده، چه به عنوان یک جاذبه گردشگری منحصر به فرد و چه به عنوان یک چالش زیستمحیطی، جایگاه ویژهای در میراث طبیعی و صنعتی جهان پیدا کرده است. با توجه به تلاشهای اخیر برای مهار گاز و کاهش شدت شعلهها، آینده دروازه جهنم نامعلوم است. ممکن است روزی این "آتش ابدی" خاموش شود و تنها یک حفره خالی و یادآور یکی از عجیبترین حوادث تاریخ باقی بماند، یا شاید نیز به عنوان یک پدیده کنترلشده، به حیات خود ادامه دهد. این سرنوشت، در گرو تعامل انسان با منابع زیرزمینی و تعهدات جهانی برای حفظ محیط زیست است.