نقدها و نمرات فیلم داستان همسر من؛ خوش ظاهر اما نه چندان عمیق (جشنواره کن 2021)

به گزارش مهسان بلاگ، فیلم سینمایی داستان همسر من (The Story of My Wife) به کارگردانی ایلدیکو انیدی هفته گذشته در جشنواره بین المللی فیلم کن برای اولین بار اکران شد اما با استقبال چندانی از سوی منتقدان روبرو نشد.

نقدها و نمرات فیلم داستان همسر من؛ خوش ظاهر اما نه چندان عمیق (جشنواره کن 2021)

داستان همسر من درباره یک ناخدای کشتی است که در یک کافه با دوستش شرط می بندد با اولین زنی که وارد کافه شود ازدواج خواهد کرد. این درام رمانتیک اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته میلان فوست نویسنده مجار که در اوایل دهه 1940 منتشر شد.

داستان همسر من را ایلدیکو انیدی کارگردانی کرده. انیدی را بیشتر برای فیلم سینمایی در جسم و روح (On Body and Soul) می شناسیم. فیلمی که پیروز شد سال 2017 خرس طلای جشنواره بین المللی برلین را تصاحب کند و این کارگردان را به معروفیت رساند. گرچه در جسم و روح فیلم تحسین شده ای بود اما به نظر می رسد اثر تازه این کارگردان نتوانسته منتقدان را راضی کند.

میانگین ستاره های 10 منتقد بین المللی مجله فیلم اسکرین که به ارزیابی آثار جشنواره می پردازند برای این فیلم 1.8 ستاره بوده؛ یعنی میان 1 ستاره (ضعیف) و 2 ستاره (میانه) و البته بسیار نزدیک به عدد 2 که نشان می دهد داستان همسر من از دیدگاه این دسته از منتقدان تقریبا اثری نزدیک به میانه و متمایل به ضعیف شناخته شده است.

دیدگاه منتقدان انگلیسی زبان هم نسبت به این اثر سینمایی چندان بهتر نبوده و در وب سایت راتن تومیتوز که بیشتر بازتاب دهنده نظرات این دسته از منتقدان است از مجموع 6 نقد تنها یک منتقد از فیلم رضایت داشته و نهایتا رضایت 17 درصدی برای این اثر سینمایی رقم زده شده است.

بسیاری از منتقدان اشاره کرده اند که فیلم اصالت آثار سابق این هنرمند را ندارد و گرچه ممکن است واجد ظاهری زیبا و بعضی مجذوب کنندهیت های محدود بصری باشد اما در نهایت اثری کم عمق است که ایده های خلاقانه ای ارائه نمی کند.

در ادامه بخش هایی از نقدهای نوشته شده درباره فیلم داستان همسر من، تازهترین اثر ایلدیکو انیدی را می خوانیم.

اسکرین دیلی - وندی آید

رمان داستان همسر من اثر سال 1942 میلان فوست منبع اصلی این فیلم ناخوشایند چندملیتی و بسیار طولانی ایلدیکو انیدی بوده است. فیلم داستان رابطه عاشقانه بی ثبات میان کاپیتان یاکوب استور و لیزی، همسر او را به تصویر می کشد؛ کاپیتان همسرش را پس از شرط بندی با دوستش انتخاب کرده. طبق این شرط بندی قرار شده او با اولین زنی که وارد کافه می شود ازدواج کند.

شاید چندان جای تعجب نداشته باشد که بفهمیم این شیوه استراتژی پیروزیت آمیزی برای انتخاب شریک زندگی نیست اما فیلم زمانی بسیار طولانی را برای رساندن همین نکته تلف می کند. گرچه این اثر سینمایی یک درام تاریخی خوش سر و ظاهر است که گره های قصه اش در چشم انداز ها دریاهای طوفانی و خلوتگاه های مجلل پاریس و هامبورگ گشوده می شود اما فاقد آن اصالت تأثیرگذار و ظرافت و لطافت اثر قبلی انیدی، فیلم در جسم و روح است که نامزد اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان و برنده خرس طلایی جشنواره فیلم برلین شده بود.

شیوه تولید این اثر سینمایی فیلم را از نظر بصری مجذوب کننده کرده اما تصمیم اینکه فیلم به زبان انگلیسی ساخته شود آن هم با بازیگران غالبا غیرانگلیسی زبان باعث ایجاد یک مشکل بدیهی و البته ماندگار در تمام طول فیلم شده. وقتی دیالوگ ها به نظر غیرواقعی می رسند شانس کمی باقی می ماند که بتوان مخاطب را راضی کرد رابطه مرکزی فیلم اصیل و واقعی است و اینکه اساسا اهمیت و ارزشی دارد.

دیالوگ های انگلیسی در واقع باعث شده فیلم در بازار منطقه ها انگلیسی زبان از نظر تجاری کمتر پیروز باشد نه برعکس. البته شاید این اثر فرصت و امکان ارتباط برقرارکردن با مخاطبانی را داشته باشد که رمان اقتباس شده برایشان جایگاه و طنین ویژه ای دارد.

ورایتی - جسیکا کیانگ

گرچه دریا به بی تفاوتی بی رحمانه اش نسبت به زندگی ملوانان معروف است اما در فیلم سینمایی داستان همسر من به کارگردانی ایلدیکو انیدی دریا از لئا سیدو (در نقش لیز) برای کاپیتان محبوب بسیار مهربان تری است.

در فیلم ایلدیکو انیدی کارگردان مجار که سال 1989 برای اولین فیلم کارنامه اش قرن بیستم من (My 20th Century) از جشنواره کن جایزه دوربین طلایی گرفت، ایمولا لانگ طراحی صحنه فوق العاده ای با حال و هوای دهه های 1920 و 1930 پیاده کرده و همچنین حضور لئا سیدو و البته مدل موهایش چشمگیر است.

فیلم احتمالا آن قدر مجذوب کنندهیت بصری دارد که قابل تماشاکردن باشد گرچه به سختی می توان صفت خلاقانه را به آن نسبت داد.

هالیوود ریپورتر - بوید فن هویی

در فیلم سینمایی داستان همسر من صدای پایدار یک مؤلف و یکی از مجذوب کننده ترین فیلم سازان اروپای شرقی، فیلم ساز زن مجار ایلدیکو انیدی نه تنها گنگ و نارسا شده بلکه گویا بوی نا گرفته و گندیده است.

این اقتباس از مشهورترین رمان میلان فوست که طی دهه 1920 و در پاریس، هامبورگ و صحنه های دریا جریان دارد به فصل های متفاوت تقسیم شده و گویا باید احساسی رمان گونه را به مخاطب تزریق کند. اما به جای آن به ویژه در بخش میانی اثر بیشتر با یک پاورقی بی انتها روبرو می شویم که به نظر می رسد در آن یک کاپیتان کشتی درست کار و همسر فرانسوی بوالهوس او با هم یک بازی موش و گربه یک نواخت را پیش می برند.

روکش زیبا و البته بیش از حد کلاسیک فیلم در کنار حضور لئا سیدو در نقش مرکزی ممکن است موجب توجه بعضی از پخش کنندگان و سرویس های VOD مشهور به این اثر سینمایی شود اما سینمادوستانی که طرفدار آثار ایلدیکو انیدی اند با این پرسش روبرو خواهند شد که هنگام ساخت این اثر سینمایی دقیقا چه بلایی سر دیدگاه خلاقانه و متمایز این کارگردان آمده است.

بخش زیادی از فیلم نشان می دهد کاپیتان کشتی چه مرد صادق و درست کاری است و بازی یکنواخت بازیگر اصلی هم مؤید این نکته است که او چقدر زیاد کار کرده و چه وقت کمی را صرف تفریح می کند. او می داند چطور شرایط اضطراری عمده را در دریا اداره کند اما در خشکی بی دست وپا است و جسارت چندانی ندارد.

به این ترتیب چرا مردی با این جدیت باید خود را درگیر چنین ایده غریبی کند که کل زندگی اش را به این شکل معنی دار تغییر دهد؟ آن هم فردی چون او که دوست دارد زندگی اش تا بیشترین حد ممکن قابل پیش بینی و سازمان یافته باشد. متأسفانه پاسخ این سؤال در فیلم یافت نمی شود. ایده و شخصیت های فیلم ساختگی به نظر می رسند.

anti6.ir: آخرین خبر | اخبار و مقالات روز دنیا را اینجا بخوانید

aradbld.ir: مجله آراد | مجله تفریحی، سرگرمی و مسافرتی

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 9 آبان 1400 بروزرسانی: 9 آبان 1400 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 91194

به "نقدها و نمرات فیلم داستان همسر من؛ خوش ظاهر اما نه چندان عمیق (جشنواره کن 2021)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نقدها و نمرات فیلم داستان همسر من؛ خوش ظاهر اما نه چندان عمیق (جشنواره کن 2021)"

1 دیدگاه

فیروزه 26 بهمن 1401

فکرمیکنم به این فیلم بی نظیر کم لطفی شده من نقد های مختلفی از سایت های متفاوت خوندم و تصمیم گرفتم زاویه دیدمو به اشتراک بذارم شاید باعث گسترش دید این فیلم بشه.
خیلی از نقدا رو این موضوع که چرا کاپیتان همچین شیوه بچگانه ای برای ازدواج انتخاب کرد مانور داده بودن در صورتیکه باید در نظر بگیریم اون فردیه که بیشتر عمرش تو دریا بوده و عملا هیچکسو نمیشناسه دوما بعد ازاینکه با دوستش شرط بندی کرد در حد یه شوخی بود و باهم میخندیدن حتی دوستش بلند شد رفت ولی با دیدن لیز ورق برگشت و یجورایی جذبش شد برای همینم مدتها بعد از ازدواجش به اون دوستش که باهم تو کافه شرط بندی کرده بودن موضوع ازدواجشو گفت اگه واقعا بحث شرط بندی بود باید زودتر ازاینا میگفت. بحث دومی که خیلی ها بهش اشاره کرده بودن مظلومیت جیکوب و مرموز بودن لیز بود در صورتیکه بنظر من این فیلم یه فرد پارانوئید رو در روابطش بررسی کرده بود.اینکه بدون اینکه از لیز توضیح بخواد تو ذهنش سناریو میچید از ترس خیانت،خودش خیانت کرد،انقدر درگیر افکار شک برانگیزش بود که به لیز محبت نمیکرد همونطور که تو دو سکانس این موضوع مشخص شد زمانیکه برای اولین بار براش گل گرفت و لیز کلی ذوق کرد و گفت تاحالا برام گل نگرفتی و داری تبدیل به جنتلمن میشی و یه بارم تو کافه بهش گفت تو هیچوقت ازم خواستگاری نکردی.باید روابط هم از زاویه دید لیز بررسی بشه فردی که چندماه،چندماه کنارش نیست ،محبتی ازش نمیبینه،با شک کردناش لیز رو اذیت میکنه و بجای اینکه توضیح بخواد تو ذهنش داستان میسازه. بااینحال لیز اگر هم روابط ازادتری داشت ولی هیچوقت خیانت نکرد فقط اون زمانی تصمیم گرفت بره که جیکوب تو کافه بهش گفت دیگه علاقه ای بهش نداره و همه چی براش تموم شده حتی تو یه سکانس اعلام کرد از لیز طلاق گرفته.تنها اون زمان که لیز فهمید دیگه عشقی نمونده ازش جدا شد و همه چیو تموم کرد
این فیلم میخواست بگه یه فرد پارانوئید علاوه براینکه خودشو اذیت میکنه باعث میشه نتونی از زیبایی های رابطت لذت ببری و در نهایت باعث میشی طرفتو از دست بدی

پاسخ به فیروزه
* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید