پنج فیلم تام هنکس که باید ببینید - مهسان بلاگ

بی خواب در سیاتل

• عنوان اصلی: Sleepless in Seattle
• کارگردان: نورا افرون
• امتیاز متاکریتیک: 72 از 100
• محصول 1993

فیلم در اسکار نامزد جایزه بهترین موسیقی متن و بهترین فیلمنامه شد و البته بازی تام هنکس و مگ رایان در این کمدی-رمانتیک دوست داشتنی باعث شد تا سال ها آن ها را به عنوان زوج پیروز کمدی-رمانتیک ها به یاد بیاورند. فیلم هم پیش منتقدان و هم در گیشه سینماها پیروزیت عظیمی را رقم زد. اثری با که بودجه 21 میلیون دلاری ساخته شده بود بیش از 227.9 میلیون دلار فروش کرد.

داستان فیلم از جایی شروع می گردد که یک معمار ساکن شیکاگو به اسم سم همسرش را در اثر سرطان از دست می دهد. او و پسر هشت ساله اش به سیاتل می فرایند و زندگی جدیدی را آن جا شروع می نمایند اما سوگواری شان همچنان ادامه دارد. یک سال و نیم از این ماجرا می گذرد و شب کریسمس پسرک پدرش را مجبور می نماید روی خط یکی از برنامه های رادیویی برود و بگوید چه قدر دلش برای همسرش تنگ شده است. زن های زیادی که این برنامه و صدای سم را شنیده اند تحت تاثیر داستانش قرار می گیرند و به او نامه می نویسند. یکی از این زن ها آنی رید گزارشگر است که از سم می خواهد او را در بالای ساختمان امپایر دیدار کند.

منتقدان معتقد بودند که بی خواب در سیاتل شبیه فیلم های کلاسیک شیرین است. شیمی بین دو بازیگر اصلی آن خیلی خوب از کار درآمده و به خصوص تام هنکس پیروز می گردد که به کاراکترش لبه های مختلفی ببخشد که او را باورپذیر و دوست داشتنی کند. تام هنکس کمتر در نقش های کمدی-رمانتیک ظاهر شد اما بی خواب در سیاتل ثابت می نماید اگر بخواهد می تواند یک عاشق بامزه باشد.

فارست گامپ

• عنوان اصلی: Forrest Gump
• کارگردان: رابرت زمه کیس
• امتیاز متاکریتیک: 82 از 100
• محصول 1994

یک کمدی-درام حیرت انگیز که بعد از گذشته بیش از دو دهه هنوز هم دیالوگ ها و سکانس های تاثیرگذاری دارد که می گردد به یادشان آورد. فیلم برمبنای رمانی به همین نام نوشته وینستون گروم است که سال 1986 منتشر شد. فیلم بیش از 677 میلیون دلار در کل دنیا فروش کرد و تبدیل به دومین فیلم پرفروش سال 1994 شد. اگر می خواهید از میزان محبوبیت آن بیشتر بدانید باید بگوییم که فیلم رتبه دوازدهم را میان 250 فیلم برتر سایت IMDB دارد. فیلم نامزد سیزده جایزه اسکار شد و پیروز شد شش اسکار اصلی را از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را از آن خودش کند و دومین جایزه اسکار تام هنکس را هم برای او به ارمغان آورد.

داستان این فیلم در طول چند دهه روایت می گردد. شروع آن سال 1981 است. یک پر در آسمان پرواز می نماید و در یک ایستگاه اتوبوس جلوی پای مردی به نام فارست گامپ می افتد که آن را برمی دارد و لای کتابش می گذارد و بعد برای غریبه ای که کنارش نشسته خاطرات زندگی اش را تعریف می نماید. داستان فارست گامپ از سال 1951 شروع می گردد که یک نوجوان بوده. او آدمی نمایدهوش اما به شدت مهربان است. در طول روایت زندگی اش تعریف می نماید که چه طور عاشق دختری به نام جنی می گردد و چه طور در جنگ آمریکا در ویتنام شرکت می نماید. از مسابقات المپیک می گوید و خلاصه در خلال خاطرات او بخش های مهمی از تاریخ آمریکا در قرن بیستم روایت می گردد.

تام هنکس در نقش فارست گامپ بازی به یادماندنی نه فقط در کارنامه اش که در تاریخ سینما به جا می گذارد.

نجات سرباز رایان

• عنوان اصلی: Saving Private Ryan
• کارگردان: استیون اسپیلبرگ
• امتیاز متاکریتیک: 91 از 100
• محصول 1998

این یکی از تحسین شده ترین درام های جنگی تاریخ سینماست که توسط یکی از عظیمترین کارگردانان معاصر یعنی استیون اسپیلبرگ ساخته شده است. از آن فیلم های وطن پرستانه که با صراحت چهره خشونت جنگ را به تصویر می کشد. با یک شروع تقریبا نیم ساعته خونین که در خلیج اوماها اتفاق می افتد و نفس گیر و پرتنش است. فیلم اسپیلبرگ رتبه بیست و هفتم را میان 250 فیلم برتر سایت imdb دارد و نامزد یازده جایزه اسکار در همه بخش های مهم شد که در نهایت پنج اسکار از جمله بهترین کارگردانی برای استیون اسپیلبرگ را به دست آورد. تام هنکس هم نامزد دریافت جایزه اسکار برای نقش اول این فیلم شد.

فیلم الهام گرفته از داستان واقعی برادرانی از خانواده نیلاند است. این فیلم با فروشی نزدیک به 482 میلیون دلار دومین فیلم پرفروش سال 1998 شد. فیلم نجات سرباز رایان را به عنوان یکی از فیلم های تاثیرگذار در ژانر سینمای جنگی در نظر می گیرند.

یک سرباز پابه سن گذاشته حرفه ای به گورستان می رود و جلوی یک سنگ احساساتی می گردد و به زانو درمی آید و از این جا به بعد شاهد فلاش بکی هستیم از آن چه در دوران جنگ بر او گذشته است. سال 1944 سربازان آمریکایی به عنوان بخشی از حمله نورماندی در ساحل اوماها پیاده می شوند. سربازان آلمانی شکست سختی به آن ها وارد می نمایند. کاپیتان میلر دستور عقب نشینی می دهد در حالی که پلاک سرباز رایان در جیبش است. در واشنگتن وزارت جنگ متوجه می گردد که از چهار پسر خانواده رایان سه نفر آن ها در عملیات کشته شده اند. آن ها به کاپیتان میلر دستور می دهند که به جبهه جنگ بازگردد و پسر چهارم را پیدا نموده و صحیح و سالم به خانه بیاورد.

دور افتاده

• عنوان اصلی: Cast Away
• کارگردان: رابرت زمه کیس
• امتیاز متاکریتیک: 73 از 100
• محصول 2000

یکی از آن درام هایی که در آن قهرمان داستان به خطر افتاده و باید نجات پیدا کند. نکته اش این جاست که در دور افتاده یک قهرمان بیشتر نداریم. این جزو آن فیلم هایی است که دیدن شان را در روزهای قرنطینه هم توصیه نموده بودیم چون در حقیقت قهرمان فیلم در قرنطینه و به دور از انسان هاست. همکاری های تام هنکس با رابرت زمه کیس همواره نتایج پیروزیت آمیزی داشته اند. این فیلم 90 میلیون دلاری نزدیک به 430 میلیون دلار فروش کرد و نامزد دو جایزه اسکار شد که یکی از آن ها برای بازی درخشان و سخت تام هنکس در نقش یک جور رابینسون کروزوئه مدرن بود.

سال 1995 چاک نولاند که تحلیلگر سیستم هاست و حسابی هم سرش شلوغ است به خاطر کارش به سرتاسر دنیا سفر می نماید. او وقت کافی حتی برای ازدواج با نامزدش هم ندارد! در یکی از این پروازها هوا طوفانی می گردد و هواپیما درون اقیانوس آرام سقوط می نماید. چاک پیروز می گردد خودش را از داخل هواپیمای در حال غرق شدن بیرون بکشد اما هیچ چیزی نمی تواند همراهش بیاورد تا مسیرش را پیدا کند. خودش را به یک ساحل می رساند و وقتی به هوش می آید متوجه می گردد که جزیره متروک است. از حالا به بعد چاک باید کوشش کند که در این جزیره به تنهایی زندگی کند.

بازی تام هنکس حتی بیشتر از فیلمنامه و کارگردانی زمه کیس منتقدان را تحت تاثیر واقع شده است.

ترمینال

• عنوان اصلی: The Terminal
• کارگردان: استیون اسپیلبرگ
• امتیاز متاکریتیک: 55 از 100
• محصول 2004

یک همکاری دیگر بین تام هنکس و اسپیلبرگ که به اندازه نجات سرباز رایان نتوانست نظرها را جلب کند اما هر چه بیشتر زمان می گذرد انگار تماشاگران سینما بیشتر به فیلم ترمینال علاقمند می شوند.

نکته جالب فیلم به خصوص برای ما این است که از روی زندگی یک ایرانی به نام مهران کریمی ناصری الهام گرفته شده که به مدت 18 سال مجبور شد در ترمینال یک فرودگاه شارل دوگل پاریس زندگی کند. از سال 1988 تا 2006. اسپیلبرگ می خواست با ترمینال فیلمی ساخته باشد که هم تماشاگرش را به خنده بیاندازد و هم آن قدر احساساتی اش کند که اشکش سرازیر گردد. فیلم هر چند نقدهای متفاوتی دریافت کرد اما به جایش در گیشه بسیار پیروز عمل کرد.

ویکتور اهل یک کشور اروپایی ناشناس است. او به فرودگاه جان.اف.کندی نیویورک می رسد که متوجه می گردد پاسپورتش نامعتبر است. آمریکا دیگر کشور او را به عنوان یک سرزمین مستقل قبول ندارد و ویکتور حالا نه می تواند وارد خاک آمریکا گردد و نه به کشورش بازگردد. به ناچار ویکتور در فرودگاه می ماند. اتفاقی که باعث عصبانیت رئیس فرودگاه با بازی استنلی توچی می گردد.

طبق معمول بازی تام هنکس جزو نقاط مثبت فیلم بود که همه تحسینش کردند. منتقدان می گفتند اسپیلبرگ با این فیلم به قلمرویی پا گذاشته که پیش از آن تجربه اش ننموده بود.

درباره تام هنکس

تام هنکس جولای سال 1956 در کالیفرنیا به دنیا آمد. از یک خانواده متوسط رو به پایین بود که به لحاظ مذهبی هم آدم های متعصبی بودند. تام هنکس تصمیم گرفت در کالج تئاتر بخواند. او در دوران تحصیل با مسئول یکی از تئاترها آشنا می گردد و دوران کارآموزی اش را در تئاتر سپری می نماید. در حین آشنایی با تئاتر حس می نماید که دانشگاه به کارش نمی آید در نتیجه آن را رها می نماید.

سال 1979 هنکس به نیویورک می رود و در اولین فیلمش به نام او می داند تو تنها هستی که یک فیلم ترسناک بود در نقشی فرعی جلوی دوربین می رود. بعد از آن در چند سریال تلویزیونی بازی می نماید. سریال کمدی دوستان صمیمی از شبکه NBC او را به شهرت می رساند. او در تلویزیون آن قدر پیروز می گردد که ران هاوارد تصمیم می گیرد تام هنکس نقش اول فیلم Splash را بازی کند. اما اولین فیلم مهمی که در آن بازی تام هنکس به چشم می آید کمدی فانتزی پنی مارشال به نام عظیم محصول 1988 است. داستان پسر نوجوانی که آرزو می نماید زودتر عظیمسال گردد و یک روز صبح خودش را در کالبد یک آدم عظیمسال می بیند.

فارست گامپ موقعیت تام هنکس را به عنوان یک بازیگر متفاوت در هالیوود تضمین کرد و بعد از آن او بیشتر سراغ نقش های جدی رفت. به علاوه صداپیشگی در داستان اسباب بازی را هم در دهه نود تجربه کرد.

سال 1996 تام هنکس فیلم آن کاری که می کنی! را به عنوان اولین تجربه کارگردانی اش جلوی دوربین برد. بعد از آن به عنوان تهیه نماینده هم شروع به فعالیت در هالیوود کرد و کم کم تبدیل به چهره ای سرشناس شد.

هنکس طی دوران بازیگری اش شش بار نامزد دریافت جایزه اسکار، هشت بار نامزد دریافت گلدن گلوب و چهار بار نامزد جایزه بفتا شده است. او برای نقش آفرینی در فیلم فیلادلفیا (1993) برنده گلدن گلوب و اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و برای بازی در فیلم فارست گامپ علاوه بر گلدن گلوب و اسکار، جایزه انجمن بازیگران فیلم و جایزه انتخاب مردمی را هم دریافت کرد. تام هنکس و اسپنسر تریسی تنها افرادی هستند که دو دوره پشت هم، جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود نموده اند. اولین نامزدی اسکار هنکس برای فیلم عظیم بود و برای فیلم های نجات سرباز رایان، دور افتاده و سال گذشته هم برای فیلم روزی زیبا در محله نامزد دریافت جایزه اسکار شد.

تا سال 2012، فروش فیلم های تام هنکس در آمریکا 4.2 میلیارد دلار و در نقاط دیگر دنیا رقمی بالغ بر 8.5 میلیارد دلار بوده است و با توجه به این ارقام او یکی از پولسازترین بازیگران هالیوود به شمار می آید.

او حالا یکی از سرشناس ترین چهره های هالیوود است که می تواند در صنعت سینما جریان سازی کند. از آن بازیگرهایی که مردم دوستش دارند و برایش احترام قائل هستند. تام هنکس مشغول بازی در فیلم الویس باز لورمن بود که خبر رسید به کرونا مبتلا شده و او و همسرش جزو اولین ستارگان هالیوودی بودند که به قرنطینه رفتند. البته چندی قبل خبر بهبودشان به گوش رسید.

تام هنکس از حزب دموکرات طرفداری می نماید و در حال حاضر هم جزو هواداران جو بایدن برای انتخابات 2020 آمریکاست. به علاوه او در فعالیت های انسان محبت آمیز و علمی هم سرمایه گذاری می نماید و یکی از پشتیبانان برنامه های علمی ناساست.

هنکس در سال های اخیر دست به نوشتن کتاب هم زده است و اولین کتابش سال 2017 به نام داستان های ماشین تحریر منتشر شد که به فارسی هم ترجمه شده است.

مجله ویراپارس: مجله ویراپارس | مجله تبلیغات و بازاریابی مدرن، طراحی و چاپ