اوج گیری جنبش ناراضی ها در غرب

به گزارش مهسان بلاگ، روز گذشته نخست وزیر ایتالیا پس از آن که طرح پیشنهادی او برای اصلاح ساختار قدرت در همه پرسی رأی نیاورد، از سمت خود استعفا داد. او با انتشار بیانیه ای گفت که مسئولیت شکست در همه پرسی را می پذیرد و اکنون نوبت مخالفان است که با مسائل... .

اوج گیری جنبش ناراضی ها در غرب

به گزارش گروه رسانه های خبرنگاران، روز گذشته نخست وزیر ایتالیا پس از آن که طرح پیشنهادی او برای اصلاح ساختار قدرت در همه پرسی رأی نیاورد، از سمت خود استعفا داد. او با انتشار بیانیه ای گفت که مسئولیت شکست در همه پرسی را می پذیرد و اکنون نوبت مخالفان است که با مسائل دست و پنجه نرم نمایند. ماتئو رنتسی، دومین نخست وزیری است که در امسال پس از شکست در یک همه پرسی ناگزیر به کناره گیری شده است. ابتدا نخست وزیر انگلیس، دیوید کامرون استعفا کرد و حال نوبت به نخست وزیر ایتالیا رسیده است. بعضی تحلیل گران معتقدند همان اندازه که جاه طلبی های کامرون در شکل گیری برگزیت موثر بوده، رنتسی هم مسئول بحران امروز ایتالیا است. او از آن قماش بازیگران سیاسی است که از ریسک کردن ابایی ندارد. رنتسی پس از پیروزی قاطع خود در انتخابات سال 2014 از چنان اطمینان خاطری برخوردار بود که گمان کرد می تواند دست به کار بزرگی همچون اصلاحات دولتی بزند. چنان به خود و موقعیتش اطمینان داشت که همه پرسی اصلاح قانون اساسی را با رای اعتماد به خود و دولت همراه کرد. اما با دیدن نتایج نظرسنجی ها که از پیروزی مخالفان حکایت داشتند، رنتسی متوجه خطای خود شد و سعی کرد عقب نشینی نموده و مدعی گردد که موضوع اصلا بر سر او نبوده، بلکه بر سر ایتالیا است. اما مردم با رای خود این عقب نشینی را نپذیرفتند. رنتسی و کامرون هر دو در برابر پدیده ای شکست خوردند که می توان آن را ائتلاف شهروندان ناراضی دانست. البته اروپایی ها در روبروه با این پدیده تنها نیستند. پیروزی دونالد ترامپ نامزد جنجالی حزب جمهوری خواه در آمریکا، نمونه دیگری از این موج فراگیر نارضایتی در غرب است. ائتلافی از نیروهای ضد ساختاری از چپ و راست گرفته تا پوپولیست های افراطی این روزها موجودیت نظام های سیاسی در غرب را با تهدید روبرو نموده اند. حال زنگ خطر در دیگر نقاط اروپا نیز به صدا درآمده است، چرا که این بار نیز ناراضیان پیروز به یک پیروزی مهم دیگر شدند. ماری لوپن در فرانسه و ماتئو سالیونی از حزب لیگا نورد ایتالیا (اتحاد شمال) در جناح راست، از شادی در پوست خود نمی گنجند. در سمت چپ نیز بپه گریلو و اپوزیسیون بنیادگرایش ظفرمندانه پیش می آیند. استیون هاوکینگ فیزیکدان معروف در روزنامه گاردین در این رابطه می نویسد:ما در جهانی زندگی می کنیم که شکاف ها در آن در حال گسترش است نه کم شدن. مردم می بینند که کیفیت زندگی شان و همین طور توانایی شان برای رسیدن به این کیفیت رو به افول است. بنابراین جای تعجب نیست که آنها در جستجوی پدیده تازه ای هستند: چیزی که برگزیت یا ترامپ کوشش کردند به آنها عرضه نمایند. او می گوید هر طور که به نتایج این دو رای گیری نگاه کنیم، شکی در این نیست که آنها فریاد خشم مردمی است که فکر می نمایند رهبرانشان آنها را رها نموده اند.

اما چرا جنبش ناراضی ها در غرب روز به روز در حال تقویت شدن است. درباره چرایی این اتفاق دلایل زیر را می توان بیان نمود:

بحران سرمایه داری

جنبش های اعتراضی که این روزها در اروپا و آمریکا در حال شکل گیری اند، به شدت ضد سرمایه داری و مخالف جدی نهادها و نظام مالی و پولی اتحادیه اروپا هستند. پیامدهای ناشی از نئولیبرالیسم مالی و جهانی سازی، برخلاف وعده های داده شده زندگی مردم به وِیژه طبقه متوسط در غرب را با بحران روبرو ساخته است. تحمیل هزینه های بالای سیاسی-امنیتی برای ایجاد و پیگیری جهانی سازی، نقل و انتقال صنایع و کارخانه های اروپایی و آمریکایی به کشورهایی با نیروی کار ارزان، ایجاد اتحادیه های مالی و محدودسازی قدرت دولت های محلی به وسیله قوانین و نهادهای فراملی نظیر قوانین تجارت آزاد و یا مداخلات اتحادیه اروپا، همه و همه باعث شده تا علاوه بر افزایش شکاف طبقاتی، زندگی مردم عادی با مشکل روبرو گردد. بی جهت نیست که در انتخابات اخیر آمریکا، ایالت های موجود در کمربند زنگ زده(کمربند زنگ زده اصطلاحا به منطقه ای در ایالات متحده گفته می گردد که از شمالی ترین منطقه شمال شرق این کشور شروع شده و به مناطق مرکزی آن و نزدیک به غرب می رسد. در واقع این کمربند از نیویورک شروع می گردد و به سمت غرب تا پنسیلوانیا، ویرجینیای غربی، اوهایو، ایندیانا و میشیگان ادامه پیدا می نماید و در جنوب ویسکا نسین به خاتمه می رسد.) که همیشه به دموکرات ها رای می دادند در چرخشی آشکار، نامزد ضد ساختار یعنی ترامپ را بر گزیدند.

اولین جرقه های جذابیت این جنبش ها را می توان در اعتراض های خیابانی اروپا در سال 2011 مشاهده کرد که اندکی بعد از قیام توده های مردم در خاورمیانه شروع شد و تا خیابان های آمریکا تحت لوای جنبش اشغال و نود و نه درصدی ها ادامه یافت. واقعیت این است بحران پولی و مالی اروپا که ناشی از سیاست های اقتصاد سرمایه داری تروئیکا (کمیسیون اروپایی، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول) بود، نوعی دلزدگی از سرمایه داری را در اروپا به وجود آورد. علاوه بر این افزایش ریاضت های مالی و اتخاذ سیاست های پولی نامناسب از جمله در کشورهای یونان و اسپانیا باعث شد مردم کشورهای جنوب اروپا در خصوص توانایی اتحادیه اروپا برای مقابله با بحران های مختلف دچار تردید شوند.

بحران مشروعیت

دلیل دوم را می توان در بحران مشروعیت در غرب جستجو کرد. دریک چشم انداز تاریخی، موضوع بحران مشروعیت و یا کسری دموکراسی نظام حکمرانی فراملی اروپایی یکی از عوامل اصلی دلزدگی مردم نسبت به ساختار حاکم نئولیبرال در اروپا بوده است. عدم برخورداری شهروندان اروپایی از پیوندهای هویتی تمام عیار با اتحادیه اروپا و نهادهای آن در ایجاد فاصله، شکاف و گسست میان شهروندان و نهادهای اروپایی موثر بوده است. برگزاری انتخابات مستقیم مجلس اروپا از جمله تدابیری بود که اروپایی ها برای غلبه بر سرشت نخبه گرا، فن سالار و دیوان سالار این فرایند اتخاذ نمودند. با این حال عدم استقبال و مشارکت مردم در فرایندها و تصمیم گیری های اتحادیه باعث شده تا تصمیمات اتخاذ شده برای مردم عادی اروپا با نوعی عدم مشروعیت همراه باشد. همین اتفاق به شیوه دیگر در آمریکا نیز در حال رخ دادن است. وابستگی بیش از حد سیاست مداران به لابی های قدرت باعث شده تا مردم آن گونه که جیمی کارتر عنوان می نماید از حکومت یک الیگارشی محدود بر ساختار سیاسی دلزده شوند.

بحران اخلاقی

مهمترین عامل در شکل گیری و تقویت جنبش ناراضی ها را می توان شکست اخلاقی لیبرالیسم دانست. لیبرالیسم در حوزه فرهنگی و اخلاق همیشه کوشش می کرد تا با ارزش زدایی از فرهنگ های سنتی نوعی اخلاق جدید را برای جهانیان معرفی کند. برای سال ها ستایش تنوع و کثرت گرایی ارزشی و فرهنگی سکه رایج همه محافل علمی و سیاست گذاری بوده است. اما ارزش های اخلاقی که لیبرالیسم همیشه از آنها دفاع می کرد حالا با بحران روبرو شده است. به کارگیری استانداردهای دو گانه در روبروه با تحولات بین المللی، فساد رو به گسترش سیاست و سیاست مداران غربی، نگاه مرکز پیرامون حتی در داخل تمدن غربی و فرسایش ارزش های اخلاقی مسیحی نوعی بیداری معنوی را در غرب رقم زده است. بیداری که این روزها به دلیل فقدان یک جایگزین مناسب در مسیرهایی چون، پوپولیسم، راست افراطی و ملی گرایی سوق داده می گردد.

sahandblog.ir: سهندبلاگ: سیستم مدیریت محتوای سهند

salmandiar.ir: دیار سلمان | مجله گردشگری و مسافرتی دیار سلمان

منبع: تسنیم
انتشار: 26 آبان 1400 بروزرسانی: 26 آبان 1400 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 33737

به "اوج گیری جنبش ناراضی ها در غرب" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اوج گیری جنبش ناراضی ها در غرب"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید