بازاریابی؛ هزینه یا سرمایه گذاری؟!

به گزارش مهسان بلاگ، پوریا روانستان در دنیای اقتصاد نوشت: در تمام کسب وکار ها زمان هایی وجود دارد که مسائل اقتصادی شکل می گیرد. در بعضی ممکن است این مسائل بسیار عظیم تر از سایرین باشد. با فرض اینکه محصول یا خدمتی که کسب وکار ما ارائه می نماید هیچ مسئله ای نداشته باشد و نیازی از مردم را رفع کند، وجود مسائل اقتصادی می تواند نتیجه بازاریابی نادرست این محصول یا خدمت باشد.

بازاریابی؛ هزینه یا سرمایه گذاری؟!

یعنی ممکن است در موردی (یا مواردی) از آنچه باید برای بازاریابی محصول یا خدمت انجام گردد، خطایی اتفاق افتاده یا به طور کلی نادیده گرفته شده باشد. به عنوان مثال، محصول مرتبط با رده سنی خاصی خارج از دسترس آن ها عرضه گردد، قیمت عرضه با ارزش قابل ارائه تفاوت چشم گیری داشته باشد، طراحی بسته بندی جذب نماینده مشتری نباشد، تبلیغات در دید مشتریان قرار نگرفته باشد، خدمات پس از فروش مناسبی ارائه نگردد و بسیاری موارد دیگر؛ حتی برخورد فروشنده هنگام خرید حضوری یا سهولت دسترسی برای خرید غیرحضوری، از مواردی است که در بازاریابی محصول یا خدمت باید مورد توجه قرار گیرد.

تمام خطا هایی که عنوان شد و بسیاری موارد دیگر باید در راستا کسب وکار حل شوند. حل این مسائل احتیاجمند هزینه است؛ هزینه پول، نیروی کار، انرژی و زمان. در این نقطه باید برنامه ای تدوین گردد تا از بازاریابی بد به سمت بازاریابی خوب حرکت کنیم.

بازاریابی بد زمانی رخ می دهد که بازده منفی داشته باشیم؛ یعنی دریافتی کسب وکار کمتر از هزینه باشد و در مقابل بازاریابی خوب یعنی بازده مثبت؛ بنابراین می توان گفت که بازاریابی بد هزینه و بازاریابی خوب سرمایه گذاری است که تماما به کسب وکار و تصمیم های اتخاذشده مرتبط می گردد.

سوالی که معمولا برای تمام صاحبان کسب وکار ها پیش می آید، این است که چه میزان بودجه باید برای بازاریابی درنظر گرفته گردد؟ چگونه در بازاریابی هزینه نکنیم بلکه سرمایه گذاری داشته باشیم؟ پاسخ به این سوال به توانایی و میزان اشتیاق کسب وکار برای ورود و دریافت سهم از بازار وابسته است. درواقع مانند رابطه میان گرسنگی و موادغذایی دریافتی است.

نکته قابل توجه این است که نباید به دنبال اختصاص پول باقی مانده به بازاریابی باشید، بلکه باید بودجه اختصاصی برای سرمایه گذاری در بازاریابی درنظر بگیرید. استفاده از منابع باقی مانده به منزله عقب رفت در راستا بازاریابی است. از طرف دیگر معین بودجه به شکل بودجه سال گذشته به علاوه درصد تورم تحلیل اشتباهی است. باید آنچه سال گذشته انجام شده به صورت دقیق تحلیل گردد، نقاط مثبت و منفی برنامه استخراج و برای سال آینده تصمیم گیری گردد. درواقع به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که چگونه می توان سرمایه گذاری موثرتری داشت؟

بسیاری از کسب وکار های کوچک در این راستا به نقطه شکست می رسند، چراکه برای برنامه بازاریابی خود به اندازه کافی بودجه اختصاص نمی دهند و از طرف دیگر بودجه اختصاص داده شده را در راستا هایی به کار می برند که تاثیر چندانی ندارد. بهتر است یک میلیون تومان هزینه کنید و پنج میلیون تومان بازدهی داشته باشید تا اینکه 200 هزار تومان هزینه کنید و هیچ نتیجه ای برای شما نداشته باشد. در معین بودجه لازم برای حرکت به سمت بازاریابی خوب باید به موارد زیر توجه کرد تا بودجه درنظر گرفته شده فقط به عددی در ستون هزینه ها تبدیل نگردد. این موارد عبارتند از:

  • اندازه بازار هدف: میزان بودجه برای بازار بین المللی، ملی، منطقه ای یا محلی بسیار متفاوت است.
  • ابزار مورد استفاده در بازاریابی: تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، چاپی، کمپین ها و... یا موارد ترکیبی.
  • میزان تکرار: هرچه دسترسی به مشتریان هدف کمتر و پیچیدگی محصول شما بیشتر باشد، احتیاج به تکرار بیشتر خواهد بود.
  • هویت: ممکن است محصول یا خدمت شما هویتی تازه در بازار باشد یا هویتی شناخته شده که هریک احتیاج به بودجه ای متفاوت دارد.
  • شدت رقابت: اگر در بازاری هستید که رقبای زیادی حضور دارند و شدت رقابت بالا است، باید بودجه بیشتری برای کمپین های بازاریابی خود در نظر بگیرید. درمقابل ممکن است در بازاری کاملا متمرکز با رقبای اندک حضور داشته باشید، در این صورت بودجه بندی شما متفاوت خواهد بود.
  • زمان حضور در بازار: بعضی کسب وکار ها و برند ها ممکن است پیشینه ای چندساله یا حتی ده ساله داشته باشند. چنین کسب وکار هایی ممکن است بودجه کمتری به کمپین های بازاریابی خود اختصاص دهند؛ چراکه بسیاری از مردم آن ها را می شناسند و احتیاجی به معرفی خود ندارند و فقط محصول یا خدمت معرفی می گردد و با توجه به تجارب گذشته کاملا می دانند که بودجه خود را کجا و چگونه استفاده نمایند. در مقابل، کسب وکار های نوپا باید برای کمپین های بازاریابی خود بیشتر از سایرین خرج نمایند که البته خود می تواند به مشکل عظیمی برای آن ها تبدیل گردد.
  • محصول یا خدمت جدید: معرفی محصول یا خدمت جدید در کسب وکار بدون شک بودجه بیشتری لازم دارد. در چنین برنامه ریزی هایی به دنبال آن هستیم که مصرف نمایندگان جدیدی را جذب کنیم یا مشتریان کنونی، از محصول یا خدمت جدید هم استفاده نمایند. اگر محصول یا خدمت مشابه از دو برند به صورت همزمان یا با فاصله زمانی کم معرفی شوند، معادلات بازاریابی بازهم می تواند دستخوش تغییراتی گردد، چه بسا تغییرات بسیار عظیم.
  • اهداف رشد: به هر میزان هدف شما از برنامه های اجرایی عظیم تر باشد، بودجه لازم برای تحقق آن ها نیز باید عدد عظیم تری باشد.

یکی از مسائل عظیم همراه با کسب وکار های نوپا این است که به دلیل کمبود اطلاعات نمی توانند بودجه بندی و برنامه های سال (سال های) گذشته خود را تحلیل نمایند و ممکن است بودجه در بخش هایی استفاده گردد که تاثیر مناسبی ندارد. البته تحلیل بازار پیش از تدوین برنامه ها و بودجه بندی ها می تواند بسیار تاثیرگذار باشد. همچنین مدل های بازاریابی که در دنیای امروزی مورد استفاده قرار می گیرند به دنبال هزینه کمتر همراه با تاثیر بیشتر هستند؛ مواردی که می توانیم در کسب وکار های خود اجرا کنیم. ولی به طور کلی اگر شما چندسال در بازار حضور داشته باشید، می توانید از این تجربه در جهت بهبود هرچه بهتر برنامه های آینده خود بهره ببرید.

این تجربه در کنار روش های نوین بازاریابی می تواند تاثیر چشمگیری داشته باشد. در سرانجام در نظر داشته باشید که حتی در زمان های بد مالی هم نباید بودجه بازاریابی قطع گردد. این بازاریابی و فروش است که جریان نقدی کسب وکار را تامین می نماید. بودجه بازاریابی را مانند اجاره بها در نظر بگیرید؛ موردی که باید هر ماه پرداخت گردد.

cicagraphic.ir: مجله گرافیک | همه چیز درباره طراحی بصری و گرافیکی

cruisero.ir: کشتی کروز، نمایندگی کشتی کروز ایران، MSC، تور نوروز، بهار، تابستان، پاییز، زمستان کشتی کروز

منبع: فرارو
انتشار: 2 آذر 1400 بروزرسانی: 2 آذر 1400 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 87991

به "بازاریابی؛ هزینه یا سرمایه گذاری؟!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بازاریابی؛ هزینه یا سرمایه گذاری؟!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید