تصاویری از تباهی!

به گزارش مهسان بلاگ، فکر نمی کردم یک آشنایی خیابانی این گونه زندگی و آینده ام را تحت تاثیر قرار دهد. آن روز ها من به قصد ازدواج با جوانی هم سن و سال خودم ارتباط برقرار کردم، اما نمی دانستم این روابط پنهانی مرا به گرداب فلاکت و بدبختی می افکند.

تصاویری از تباهی!

به گزارش، دختر 25 ساله ای که برای پیشگیری از یک رسوایی بزرگ دست به دامان قانون شده بود تا از شر مزاحمت های دوست پسرش رهایی یابد، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سیدی مشهد گفت: فرزند سوم یک خانواده پنج نفره هستم که تا مقطع دیپلم تحصیل نموده ام، اما بعد از انتها تحصیلاتم سخت گیری های خانواده ام درباره رفت و آمد های من زیادتر شد به طوری که حتی نمی توانستم با دوستانم به پارک بروم یا ساعتی را با آن ها بگذرانم. این مسائل فشار های عاطفی زیادی را به من وارد می کرد به همین دلیل همیشه سعی می کردم به نوعی از محیط خانه دور بمانم. در این شرایط بود که حدود سه سال قبل در خیابان با بهزاد آشنا شدم. آن روز ها برای سرگرمی و هیجان این رابطه شکل گرفت، ولی آرام آرام به او علاقه مند شدم و به امید تشکیل یک زندگی مشترک به این ارتباط پنهانی ادامه دادم. دیگر وابستگی شدیدی به بهزاد پیدا نموده بودم و همه آینده ام را در کنار او می دیدم. از آن روز به بعد به بهانه های مختلفی از خانه بیرون می رفتم و با بهزاد قرار می گذاشتم. آن قدر با یکدیگر صمیمی شده بودیم که در مکان های مختلف با هم سلفی می گرفتیم و هنگامی که در محلی خلوت نیز یکدیگر را ملاقات می کردیم او مرا وادار می کرد تا با وضعیتی نامناسب و با پوشش زننده تصاویری از من به عنوان یادگاری برای آینده بگیرد من هم که خام حرف های او می شدم و او را شوهر خودم می دانستم اجازه می دادم تا این تصاویر را با گوشی تلفن همراهش از من بگیرد. این در حالی بودکه هیچ کس از اعضای خانواده ام در جریان این ارتباط مخفیانه نبودند و تنها خواهر بزرگ ترم را درجریان موضوع قرار داده بودم تا با یاری او بتوانم نقشه های خروج از خانه را برای ملاقات با بهزاد اجرا کنم. خواهرم نیز که فکر می کرد بهزاد قصد ازدواج با مرا دارد مرا همراهی می کرد تا این که بعد از گذشت دو سال از این ماجرا به رفتار و حرکات بهزاد مشکوک شدم. او فقط از من سوءاستفاده می کرد و حرفی از ازدواج نمی زد به گونه ای که احساس می کردم فقط طعمه هوسرانی هایش شدم. او دیگر علاقه ای به من نداشت و درگیر ماجرا های دیگری شده بود. وقتی چشمانم را باز کردم و از حالت عشق و عاشقی بیرون آمدم تازه فهمیدم که بهزاد نه تنها به من خیانت می نماید بلکه دچار مسائل اخلاقی زیادی است. او علاوه بر من با تعداد دیگری از دختران هم سن و سالم نیز ارتباط داشت و حتی با بعضی از دوستان خودم خلوت می کرد. وقتی به این ارتباط های خیابانی او پی بردم تازه متوجه شدم که در یک گرداب فساد افتاده ام و آینده ام را به تباهی کشانده ام.

این بود که نزد بهزاد رفتم و به او گفتم که دیگر نمی خواهم به این ارتباط خیابانی ادامه بدهم؛ اما بهزاد وقتی حرف های مرا شنید تهدیدم کرد که دیگر نمی گذارد من با کسی ازدواج کنم اگرچه آن روز حرف هایش را جدی نگرفتم، ولی او با خواهرم تماس گرفته و او را نیز تهدید نموده بود که اگر به ارتباطم ادامه ندهم آینده ام را نابود می نماید. او آن قدر از انتشار تصاویر خصوصی ام در فضا های مجازی گفته بود که خواهرم از شدت نگرانی دست و پایش می لرزید، با وجود این من تصمیم خودم را گرفته بودم و نمی خواستم بار دیگر طعمه هوسرانی های او باشم، اما از آن روز به بعد بهزاد به همراه دوستانش من و خواهرم را تعقیب می کردند و همیشه در اطراف منزلمان پرسه می زدند یا به وسیله تلفن برای من و خواهرم ایجاد مزاحمت می کردند. در یک دو راهی وحشتناک نهاده شده بودم از سویی می دانستم بهزاد نه تنها قصد ازدواج با مرا ندارد و دارای مسائل اخلاقی است بلکه فقط به خاطر هوسرانی هایش مرا دوباره به دام خودش می کشاند از سوی دیگر نیز می ترسیدم خانواده ام در جریان این ارتباط مخفیانه قرار بگیرند یا تصاویری را که در کنار بهزاد گرفته ام در فضا های اجتماعی ببینند و رسوایی بزرگی به بار بیاید. این گونه بود که با همفکری خواهرم تصمیم گرفتم به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری بیایم تا راهی قانونی برای رهایی از این مشکل پیدا کنم.

شایان ذکر است به دستور سرگرد قاسم احمدی (رئیس کلانتری سیدی) کوشش ماموران انتظامی با دستور قضایی برای احضار بهزاد به کلانتری شروع شد و پرونده دختر جوان نیز توسط مشاوران و مددکاران اجتماعی مورد آنالیز های کارشناسی نهاده شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع:خراسان

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا

مجله سرگرمی: مجله سرگرمی و گردشگری

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتشار: 20 شهریور 1400 بروزرسانی: 20 شهریور 1400 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 31082

به "تصاویری از تباهی!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تصاویری از تباهی!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید