دو گروه سرمایه گذار خصوصی در فوتبال، هر دو با اهدافی عجیب!
به گزارش مهسان بلاگ، فرشاد کاس نژاد ، فوتبال ایران با این آشفتگی ها و بی نظمی اقتصادی خو گرفته و کم شمار نیستند مدیرانی که فقط در این آب گل آلود می توانند فرصت های شغلی در فوتبال را به چنگ آورند.
به گزارش خبرنگاران ، فرشاد کاس نژاد ، دو گروه از سرمایه گذاران خصوصی در فوتبال ایران اهدافی نامعلوم و غیرشفاف دارند. هم آن گروه که از هزینه های گزاف ابایی ندارند و معلوم نیست چرا دشمن سرمایه خود هستند و هم آن گروه دیگر که بدون سرمایه وارد باشگاهداری می شوند و با بدهی های بزرگ از فوتبال می روند. اهداف هر دو گروه بر کسی روشن نیست. در فوتبال ایران تا روزی که با این اهداف نامعلوم بخش خصوصی روبرو ایم، خصوصی سازی را باید یک بلوف دانست و نه بیشتر. بزرگ ترین تیم های فوتبال ایران درآمدهای آنچنانی را در سال های اخیر از پیامک بازی اپراتورهای تلفن همراه با دوستداران فوتبال به چنگ آورده اند. اما همین تیم ها به رغم درآمدهای گزاف و احتمالا غیرپایدار از ایده ای ساده، بزرگ ترین بدهکاران فوتبال ایران هستند و همین روزها را با وحشت حذف از لیگ قهرمانان آسیا می گذرانند. استقلال و پرسپولیس فقط تا 30 آگوست فرصت دارند که مستندات خود را مبنی بر تسویه حساب با خیل طلبکاران به ای اف سی ارائه دهند. در چنین وضعیتی تیم های کوچک تر بحران های بزرگ تری دارند. تیم های کوچک نه درآمدی در اندازه استقلال و پرسپولیس به دست می آورند و نه اسپانسرها در این اوضاع اقتصادی سراغی از آنها می گیرند. تیم های کوچک در فوتبال ایران چگونه روزگار می گذرانند؟ لیگ برتر و لیگ یک فوتبال ایران تیم های پرشماری دارد که غرق در بدهی و بحران اقتصادی هستند و معلوم نیست چه آینده ای در انتظارشان است. بحث درباره اینکه با توجه به چالش های اقتصادی باشگاه ها در فوتبال ایران، لیگ برتر بهتر است با چند تیم برگزار گردد و اینکه چقدر باید در فراهم شدن استانداردها سخت گیر باشیم، مفصل و گسترده است، آنچنان که به کارشناسی جدی مساله به شدت احتیاج داریم. فدراسیون فوتبال اما چنین تیم خبره و کارشناسی ندارد که بتواند در این زمینه صاحب نظر و ایده باشد و فقط شاید بتواند بر اساس الزامات کنفدراسیون فوتبال آسیا تصمیماتی بگیرد. فدراسیون اغلب تصمیمی جز مماشات ندارد و با باشگاه های بدهکار کنار می آید تا به روزی برسد که نفت تهران و راه آهن و سیاه جامگان و بقیه رسیده اند. در فوتبال ایران فقط خیال باشگاه های صنعتی راحت است، باشگاه هایی متعلق به صنایع ذوب آهن و فولاد مبارکه و فولاد اهواز، یا صنایع خودروساز. تیم های نفتی هم در شهرهای جنوبی روزگارشان می گذرد اما باشگاهداری خصوصی در ایران حکایتی اعجاب آور دارد. در یک یا دو دهه اخیر باشگاه های خصوصی را در دست کسانی دیده ایم که بدهکاران بزرگ بانکی بودند، با پرونده های اختلاس. باشگاه هایی که اگرچه دوره ای را با پول های بادآورده خوش گذراندند اما خاتمه تلخی داشتند، مثل داماش، راه آهن، استیل آذین و دیگران. البته در تبریز باشگاهداری خصوصی حکایت دیگری داشته و گسترش فولاد سالها توانسته دوام بیاورد و حالا همان مجموعه با خرید تراکتورسازی و ماشین سازی 3 تیم در لیگ برتر و لیگ یک را اداره می نماید، اتفاقی عجیب که فدراسیون فوتبال هم در این اوضاع اقتصادی ترجیح می دهد در مقابلش سکوت کند. مالک همان هولدینگ که باشگاه گسترش فولاد را راه انداخت، حالا از ولخرجی های سرسام آور در تراکتورسازی ابایی ندارد و معلوم نیست این سیاق باشگاهداری خصوصی چه خاتمهی خواهد داشت؟ تراکتورسازی می تواند خوشحال و امیدوار باشد که مالکش برای خرید هر ستاره ای دست به جیب می گردد اما این اتفاق برای اقتصاد ورشکسته فوتبال ایران نگران نماینده است، هم باشگاه هایی که می خواهند با پول فوتبال، فوتبال را اداره نمایند نابود می شوند و هم قیمت ها در فوتبال رشد کاذب می نمایند و این هم آسیبی به باشگاهداری است. تراکتورسازی این روزها را شاید امیدوار بگذراند اما این سبک از ولخرجی چقدر می تواند ادامه داشته باشد و پول ها از کدام منبع تهیه می شوند که خرج کردنش اینچنین در فوتبال آسان گردیده است؟ مثال دیگری از حضور مالکان باشگاه های خصوصی نیز داریم. مثل مالکان سال های اخیر در سپیدرود که هرکدام شان دوره ای کوتاه مالک این تیم گردیده اند، بدهی به جا گذاشته اند و رفته اند. مالکانی که از بدعهدی در فوتبال ابایی ندارند و اهداف آنها نیز در فوتبال شفاف نیست. آنها شهرت به دست می آورند اما مشهور می شوند به بدعهدی و ورشکستگی. باشگاه های ایرانی سال هاست اما با نمایشی از خرید و هزینه و دریافت کمک، حتی گاه متمول جلوه می نمایند اما در واقعیت ورشکسته های بزرگی هستند که به سردرگمی اقتصادی نیز رسیده اند. باشگاه های ایرانی با همراهی و مماشات فدراسیون عمری است که بدهی ها را نمی پردازند و قواعد مالی حرفه خود را رعایت نمی نمایند. فدراسیون با این توجیه که اگر مماشات نکند باید فوتبال را تعطیل کند، با بدعهدی باشگاه ها سازگار گردیده و حتی حکم های خود را اجرا نمی نماید. فدراسیون اگر با مماشات و سازگاری تن به تخلفات باشگاه ها نمی داد، امروز این بدهی های انباشته فوتبال ورشکسته ای را به جا نگذاشته بود. فوتبال ایران فارغ از فشارهای قانونی ای اف سی سال ها پیش باید به فکر پرداخت بدهی ها، رعایت فیرپلی مالی و هزینه به اندازه جیب خالی اش می افتاد. اما در این بلبشوی باشگاهداری در فوتبال ایران هر حرفی بیراه و هر راهی بی نتیجه به نظر می رسد. فوتبال ایران با این آشفتگی ها و بی نظمی اقتصادی خو گرفته و کم شمار نیستند مدیرانی که فقط در این آب گل آلود می توانند فرصت های شغلی در فوتبال را به چنگ آورند. 9
منبع: ایران ورزشیbestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا