سیدمحمد موسوی: یک روز قهرمان دنیا می شویم
به گزارش مهسان بلاگ، روزنامه همشهری - مهرداد رسولی: سالن شماره دو استادیوم آزادی در روز های بعد از درخشش والیبالیست ها در مسابقات لیگ جهانی آرام است. از تب و تاب کولاکوویچ در کنار زمین خبری نیست و سعید معروف هنوز غایب بزرگ این مرحله از اردوی آماده سازی تیم ملی است.
خبر خوب، اما بازگشت شهرام محمودی و صدالبته انتها مصدومیت سیدمحمد موسوی است که سد بلندی در برابر آسمانخراش های مسابقات جهانی بود. او یکی از 2 والیبالیست مطرح ایرانی است که علاوه بر عناوین متعدد بین المللی یک عنوان شخصی مثل بهترین مدافع روی تور جهان را هم یدک می کشد و در عالم والیبال بازیکن شناخته شده ای است.
محمد موسوی بیش از یک دهه و از تیم ملی نوجوانان و جوانان تا رده بزرگسالان در والیبال ایران درخشیده و دو بار تا آستانه ایستادن روی سکوی جهانی به همراه تیم ملی والیبال پیش رفته، اما مثل سایر ملی پوشانی که خیلی ها آن ها را نسل طلایی والیبال ایران می دانند دستش از مدال جهانی کوتاه ماند.
با این حال اهالی والیبال او را یکی از باکیفیت ترین محصولات کارخانه بازیکن سازی والیبال ایران در یک دهه اخیر می دانند و معتقدند بازیکنانی نظیر او پرچم ایران در مسابقات مهم بین المللی را بالا نگه داشته اند. با محمد موسوی که می گوید آرام آرام به خط انتها حضورش در تیم ملی نزدیک شده، اما والیبال ایران تا رفتن روی سکوی جهانی فاصله ای ندارد درباره فراز و نشیب های زندگی ورزشی اش تبادل نظر نموده ایم.
شما به نسلی تعلق دارید که بیشترین افتخار را در مسابقات بین المللی کسب نموده است. اینکه به شما می گویند نسل طلایی والیبال ایران اغراق آمیز نیست؟
به نظرم مقایسه نسل ها کار منطقی نیست. تیم ملی در دوره های مختلف بازیکنان نخبه ای داشته که تفاوت ها را رقم می زدند و نمی توان گفت نسل طلایی والیبال به چه دوره ای تعلق داشته است. البته به لحاظ نتیجه گیری همین نسلی که در تیم ملی بازی می نمایند فوق العاده هستند؛ چرا که مقام چهارم و پنجم جهان را کسب نموده اند و در همه مسابقات بین المللی حرف برای گفتن دارند.
شاید به همین دلیل انتظار عمومی از والیبال خیلی بالاست و مردم انتظار دارند بهترین نسل والیبال، بهترین نتایج را رقم بزند و برای یک بار هم که شده روی سکوی جهانی برود.
انتظار ها به طور شگفت انگیزی بالاست و با هیچ منطقی جور درنمی آید. منتقدان هم با مطرح کردن چنین انتظاراتی قصدشان تخریب است وگرنه خودشان از سقف توانایی والیبال ایران خبر دارند. برای ما مهم این است که مردم از نتایج تیم ملی رضایت دارند. مردم عادی از منتقدان غرض ورز بهتر می دانند که اهمیت کسب مقام پنجمی جهان کمتر از روی سکو رفتن نیست. والیبال ایران باید در میادین بین المللی تجربه کسب کند و از این حیث به تیم هایی مثل روسیه و برزیل و آمریکا برسد تا به جایگاهی بالاتر از پنجمی جهان دست یابد. عده ای تصور می نمایند باید همه تیم های جهان را ببریم و به راحتی قهرمان جهان شویم درحالی که ما رئال مادرید و بارسلونا نیستیم. البته رئال مادرید و بارسلونا هم می بازند. تیم ما در مسابقات مقدماتی، تیم دوم جهان بود و فکر نمی کنم در تاریخ والیبال ایران تکرار گردد.
این پیروزیت ها را نسلی رقم زده که بیشتر آن ها را محصول کارخانه بازیکن سازی والیبال ایران در یک دهه اخیر می دانیم. خودت به عنوان یکی از ناب ترین استعداد های یک دهه اخیر چگونه کشف شدی؟
کشف استعداد ها در والیبال امروزه به یک کار عادی تبدیل شده، اما در سال هایی که ما والیبال را آغاز کردیم به سختی می شد به سطح اول والیبال راه پیدا کرد. من در دزفول بزرگ شده ام و خاطرات کودکی ام آنجاست و تا اول دبیرستان در این شهر بودم. مثل خیلی از فوتبالیست ها، والیبال را از زمین های خاکی دزفول آغاز کردم. وقتی 9 سال داشتم نزدیک خانه مان زمین خاکی بود که آنجا را بتن ریختند و تور حرفه ای گذاشتند و از محله های مختلف دزفول به آن زمین می آمدند و والیبال بازی می کردند. سن زیادی نداشتم و به همین دلیل مرا به داخل زمین راه نمی دادند، اما بعد ها که استعدادی در من دیده شد به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم و بلافاصله به تیم ملی جوانان راه پیدا کردم.
خوش شانسی نسل شما این بود که مربیانی مثل بوگانیکوف و ست کوویچ مأمور کشف استعداد ها بودند. دعوت به اردوی تیم ملی جوانان چه تغییراتی در زندگی شما ایجاد کرد؟
بزرگ ترین تغییر این بود که خانواده ام به خاطر من از دزفول به تهران مهاجرت کردند و در تهران زندگی جدیدی را آغاز کردیم.
شاید اگر در دزفول و دور از خانواده می ماندی تا این حد پیشرفت نمی کردی.
قطعا همینطور است. در ورزش ایران اگر می خواهید به جایی برسید باید به تهران بیایید. البته حالا شرایط به کلی تغییر نموده است و استعدادیاب ها برای کشف بازیکنان مستعد به روستا های دور و نزدیک هم می روند. امروزه رسیدن به سطوح بالاتر در مقایسه با یک دهه قبل خیلی آسان تر شده مگر اینکه بازیکن پشتکار نداشته باشد و خودش نخواهد پیشرفت کند.
در شهر های جنوبی کشور، استعداد ها بیشتر به سمت فوتبال می روند تا والیبال. شما چرا فوتبال را انتخاب نکردی؟
از 9 سالگی علاقه ام والیبال بود و فکر می کنم در فوتبال استعداد نداشتم. وقتی با بچه محل ها فوتبال بازی می کردیم متوجه می شدم که استعداد فوتبالی ندارم و نمی خواستم وقتم را هدر بدهم.
علاقه مندی ات به والیبال ریشه خانوادگی هم داشت؟
قد بلند هستم و دست های کشیده ای دارم و فیزیک بدنی ام مناسب والیبال است، اما علاقه ام ریشه خانوادگی هم داشت، چون پدرم والیبال بازی می کرد. فکر می کنم هر دو عامل باعث شد به سمت و سوی والیبال بروم و آینده ام را در این رشته جست وجو کنم.
شما ازجمله ستاره های والیبال هستی که هیچ وقت لژیونر نشدی و تجربه بازی در لیگ های خارجی را نداری. میل خودت بود که در ایران بمانی، پیشنهاد نداشتی یا تیم های ایرانی پول خوبی می دهند؟
هر سال پیشنهاد هایی از تیم های مطرح خارجی داشته ام و هنوز هم چنین پیشنهاد هایی دارم، اما زندگی در ایران و بودن کنار دوستانم را با پول یا موقعیت بازی و زندگی در خارج از کشور عوض نمی کنم. از طرفی دستمزدی که تیم های ایرانی می دهند با پیشنهاد تیم های خارجی اختلاف چندانی ندارد. بنا بر این بازی در لیگ کم فشار ایران و بودن در کنار دوستان و خانواده باعث شده همه پیشنهاد ها را رد کنم و در ایران بمانم.
البته بازی در تیم های مطرح اروپایی برای یک بازیکن ایرانی رزومه خوبی است. از اینکه از این حیث رزومه پر و پیمانی نداری پشیمان نیستی؟
اگر یکی دو سال در اروپا بازی می کردم خوب بود، اما از اینکه به چنین موقعیتی اعتنا نکردم پشیمان نیستم. من از تیم های بزرگی مثل مودنا و ورونای ایتالیا، پارک بانک ترکیه و چند تیم صاحب نام دیگر پیشنهاد داشتم و حتی تیم ترنتینو ایتالیا قرارداد برایم فرستاد تا به عنوان یار قرضی در مسابقات پلی آف برایشان بازی کنم، اما چون لیگ ایران تمام شده بود و می خواستم استراحت کنم، پیشنهادشان را قبول نکردم.
پس معتقدی پول خوشبختی نمی آورد؟
به آرامش ذهن خیلی اهمیت می دهم و در بیشتر موارد از پول برایم مهم تر است.
فکر نمی کنی به عنوان والیبالیست حرفه ای یک تصمیم احساسی گرفتی؟
در پست دفاع روی تور جای پیشرفت بیش از این نیست. اگر دریافت نماینده یا پشت خط زن بودم قطعا به اروپا می رفتم، چون پولی که به بازیکنان مطرح این دو پست می دهند قابل توجه است. به عنوان پشت خط زن یا دریافت نماینده می توانید در اروپا دستمزد خوب بگیرید، اما در پست دفاع وسط اینگونه نیست و باشگاه های خارجی بیش از حد برای دفاع وسط هزینه نمی نمایند. وقتی در تیم ملی به سقف پیشرفت رسیدم و در لیگ هم پول خوبی می گیرم دلیلی ندارد به لیگ های خارجی بروم و رنج زندگی در خارج از کشور را تحمل کنم.
جزو بازیکنان گران قیمت لیگ ایران هستی. از درآمدی که داشتی راضی هستی؟
چرا دروغ بگویم. خدا را شکر درآمدم خوب بوده و بابت دستمزد هایی که در والیبال گرفتم رضایت دارم.
در کنار والیبال، فعالیت مالی هم داری؟
2 سال قبل در خیابان پاسداران تهران یک رستوران ایتالیایی راه انداختم که اصلا به جنبه درآمدزایی اش فکر نکردم. می خواستم این رستوران یک پل ارتباطی بین من و مردم و دوستانم باشد. معمولا کسانی که نمی توانستند مرا ببینند به رستوران می آمدند و با هم عکس یادگاری می گرفتیم، اما به دلیل مشغله هایی که در محیط ورزش دارم نتوانستم آن را اداره کنم و ترجیح دادم آن را بفروشم.
چرا رابطه با مردم تا این حد برایت اهمیت دارد؟
تنها راهی که می توانم به مردم نشان دهم برایم اهمیت دارند همین است. یک بار با دوستم به رستوران کوچکی رفتیم تا ناهار بخوریم. به محض ورود به رستوران مرد سالمندی پیش پایم بلند شد. دوست داشتم دستش را ببوسم، اما نگذاشت و گفت که بازی های من در تیم ملی را نگاه می نماید. نخستین باری بود که یک پیرمرد به من چنین چیزی می گفت و این اتفاق حس خوبی برایم داشت و خاطره اش در ذهنم ماند. سخت است به همه مردم بگویم دوست شان دارم و قدردان محبت شان هستم، اما در اینترنت و جهانی مجازی می توان این کار را انجام داد.
برای مراودات اجتماعی با مردم در فضای مجازی چقدر وقت می گذاری؟
متأسفانه والیبال همه وقت مرا گرفته و نمی توانم در فضای مجازی با مردم ارتباط تنگاتنگ داشته باشم، اما ارتباط با مردم را دوست دارم. برای همین بعد از هر مسابقه بین المللی در صفحه شخصی ام از مردم بابت حمایت شان تشکر می کنم و همین ارتباط جسته و گریخته با آن ها را دوست دارم. ما ورزشکار ها در قبال حضور در تیم ملی و محبوبیتی که بین مردم کسب می کنیم یکسری وظایفی داریم که متأسفانه در بسیاری از موارد به نحو احسن آن را انجام نمی دهیم.
برگردیم به والیبال و اوضاع و احوال تیم ملی. فکر می کنی سقف پیروزیت والیبال ایران قرار دریافت بین 5 تیم اول جهانست؟
در مقطع فعلی سقف والیبال ما همین است. شاید در آینده پیشرفت کنیم، چون اوضاع تیم های پایه خیلی خوب است و تیم های جوانان و نوجوانان در آینده از تجربه حضور ما در مسابقات بین المللی بهره خواهند برد. به نظرم حداکثر توانایی والیبال ایران در مقطع فعلی، قرار دریافت بین 8 تیم اول جهانست. حالا ممکن است در یک دوره سوم جهان شویم و در یک دوره دیگر مقامی بهتر از هشتمی نصیب مان نگردد.
پس به آینده والیبال ایران بیشتر از تیم فعلی امیدواری؟
صد درصد همینطور است. بازیکنان جوان باید بیایند و به تیم ملی یاری نمایند. من و شهرام محمودی و سعید معروف و امیر غفور، آرام آرام به سن بازنشستگی نزدیک می شویم و بازیکنان نسل جدید باید بیایند و جای ما را پر نمایند. شاید بعد از رفتن ما والیبال ایران با افت مقطعی روبرو گردد، اما روی تیم های پایه خوب کار نموده ایم و این خلأ خیلی زود پر خواهد شد.
ولاسکو، معلم سخت گیری بود
محمد موسوی را باید یکی از خوش شانس ترین والیبالیست های ایرانی بدانیم چرا که شانس همکاری با بهترین مربیان خارجی را داشته و دست بر قضا زیر نظر چنین مربیانی رشد کرد و بهترین مدافع جهان شد. او ولاسکو را سخت گیر ترین مربی خارجی می داند.
شما با بهترین مربیان خارجی تاریخ والیبال ایران از بوگانیکف و ست کوویچ گرفته تا ولاسکو و کولاکوویچ کار نموده اید. کار کردن با کدام مربی خارجی لذتبخش تر بوده است؟
با همه مربیان خارجی رابطه خوبی داشته ام، اما کار کردن با خولیو ولاسکو سخت بود، چون از بازیکنانش انتظارات زیادی داشت. ولاسکو یک معلم سخت گیر بود و به همین دلیل در تمرین و مسابقه تحت فشار قرار داشتیم. در دوره ولاسکو هیچ وقت آزاد نبودیم و او مثل یک فرمانده نظامی با شاگردانش رفتار می کرد. نتایج خوبی که می گرفتیم بخش لذتبخش کار کردن با ولاسکو بود.
کار کردن با کولاکوویچ چگونه است؟
فضای حاکم در اردوی تیم ملی به شدت محبت آمیز است و چنین فضایی را باید مرهون مدیریت خوب کولاکوویچ بدانیم. او مربی با شخصیتی است و فضای اردو های تیم ملی را به خوبی مدیریت می نماید. بچه ها حتی یک بگو مگوی ساده هم با هم ندارند و در این مدتی که کولاکوویچ سرمربی تیم ملی بوده، اتفاق حاشیه ای رخ نداده است.
البته خونسردی بیش از حد او مورد انتقاد منتقدان و بعضا گزارشگران تلویزیونی هم قرار می گیرد.
متأسفانه کسانی که از فضای حاکم بر اردوی تیم ملی خبر ندارند واکنش های مربی هنگام مسابقات را نقد می نمایند درحالی که مربی کار اصلی اش را در تمرین انجام می دهد. این یک تخلف رسانه ای است و متأسفانه هیچ مرجعی برای رسیدگی به این نوع تخلفات وجود ندارد. کولاکوویچ خیلی اوقات مورد بی مهری منتقدان رسانه ای قرار می گیرد، اما این شرط انصاف نیست، چون او را یکی از بهترین مربیان خارجی می دانم که تاکنون به ایران آمده است.
سرنوشت انسان های پیروز را می خوانم
اگر بخواهیم 3 والیبالیست برتر ایران را انتخاب کنیم قطعا محمد موسوی که چندین بار به عنوان بهترین مدافع روی تور جهان انتخاب شده یکی از آنهاست، اما خودش به خواندن سرنوشت انسان های پیروز علاقه زیادی دارد و علی دایی را هم یکی از پیروز ترین ورزشکاران ایرانی می داند.
به جز والیبال معمولا مشغول چه کار هایی می شوی؟
در روز هایی که درگیر تمرین و مسابقه نیستم ترجیحم این است که کنار خانواده ام باشم. همه تعطیلات والیبالیست های تیم ملی به چند روز آخر شهریور که بازی های لیگ به اتمام می رسد و تعطیلات دو هفته ای عید محدود می گردد و در این مدت سعی می کنم با خانواده ام به سفر بروم.
می گویند به آشپزی هم علاقه داری و اصلا به همین دلیل رستوران راه انداختی.
وقتی رستوران راه انداختم بعضی سایت های خبری از قول من مصاحبه هایی منتشر کردند که چندان واقعیت نداشت. حتی نوشته بودند می خواهم سرآشپز رستوران شوم، درحالی که فقط دستور پخت ماکارونی و املت را بلدم و برنج هم دم می کنم! واقعیت ماجرا این است که علاقه ای به آشپزی ندارم.
اهل کتابخوانی هستی؟
به خواندن کتاب هایی که جنبه روانشناسی دارد علاقه دارم و هر ازگاهی کتاب های فلسفی هم می خوانم. خواندن سرنوشت انسان های پیروز را هم دوست دارم.
خواندن سرنوشت انسان های پیروز در زندگی ورزشی ات تأثیر داشته؟
صددرصد تأثیر داشته. وقتی زندگی اینگونه انسان ها را می خوانی متوجه می شوی که همه آن ها به هر آنچه برای شما آرزو است رسیده اند و همین به خواننده کتاب انگیزه پیشرفت می دهد. من علی دایی را یکی از پیروز ترین ورزشکاران ایران می دانم و از دوران کودکی به عنوان یک فرد پیروز او را دوست داشتم.
خیلی از ورزشکاران با گوش دادن موسیقی، مدیتیشن می نمایند. اهل موسیقی هستی؟
به موسیقی علاقه زیادی دارم و سبک موسیقی پاپ سنتی را دوست دارم. کار های خواننده هایی مثل رضا بهرام یا حجت اشرف زاده که با این سبک می خوانند را دنبال می کنم و بین خوانندگان موسیقی سنتی هم سبک همای را می پسندم. پای ثابت کنسرت های او هستم.
تا 2020 برای تیم ملی بازی می کنم
مدافع تیم ملی والیبال که حالا در آستانه 32 سالگی قرار گرفته است، آرام آرام به سن بازنشستگی رسیده و به اتفاق سعید معروف و شهرام محمودی، خودش را برای وداع با پیراهن تیم ملی آماده می نماید. موسوی معتقد است که جوان های بااستعداد به راحتی جای او را در تیم ملی پر خواهند کرد.
فکر می کنی به سن بازنشستگی رسیده ای؟
از نظر بدنی مسئله ای ندارم، اما آسیب دیدگی هایم زیاد شده است. در هر صورت تا یک ماه دیگر 32 ساله می شوم و خیلی از ورزشکار ها در این سن بازنشسته می شوند، اما عده ای هم تا 38 سالگی در اوج می مانند. بستگی دارد که ورزشکار حرفه ای چگونه زندگی نموده باشد و از انگیزه لازم برای حضور در سطح اول ورزش برخوردار باشد. اگر شرایط بدنی ام اجازه بدهد قطعا تا المپیک 2020 برای تیم ملی به میدان می روم. دوست دارم تحت هر شرایطی به تیم ملی یاری کنم، اما هر جا ببینم شرایط بدنی ام خوب نیست و نمی توانم یاری کنم کنار می کشم و راه را برای جوان ها باز می گذارم.
معتقدی تیم ملی با وجود مدافعان جوانی که به اردو دعوت شده اند، در آینده مسئله ای نخواهند داشت؟
از بین مدافعان جوان علی اصغر مجرد و علی شفیعی در سطح بالایی بازی می نمایند. شاید اگر همین امروز از تیم ملی خداحافظی کنم بچه های دیگر جای من را پر نمایند، اما برای ادامه کار در تیم ملی انگیزه و علاقه شخصی دارم؛ ضمن اینکه بازیکنان جوان باید تجربه بیشتری کسب نمایند و به میادین بین المللی بیشتری اعزام شوند.
فکر می کنی جانشین محمد موسوی در تیم ملی پیدا شده؟
به نظرم علی اصغر مجرد و علی شفیعی جای پیشرفت دارند، به خصوص علی اصغر مجرد که 23 سال بیشتر ندارد و آینده روشنی پیش رو خواهد داشت.
والیبال ایران می تواند روی سکوی قهرمانی جهان بایستد؟
هم اکنون والیبال ایران چنین توانی ندارد، اما اگر ریتم فعلی والیبال حفظ گردد و یک مدیر ناکاربلد ترمز پیشرفت والیبال را نکشد، والیبال ما مثل یک دهه اخیر سیر صعودی را طی خواهد نمود و چه بسا در آینده بتوانیم قهرمان جهان شویم. تیم های جوانان و نوجوانان ایران قهرمان جهان شده اند و باید به آینده امیدوار باشیم.
منبع: برترین هاbanima.ir: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما
kurdeblog.ir: مجله سرگرمی | مجله سرگرمی و تفریحی، همیشه به شادی