فروش کلیه در ازای خرید پراید برای مسافرکشی! - مهسان بلاگ

به گزارش ایسنا، اگر زمانی برای فروش اعضای بدن افراد ترجیح می دادند که در نهان و دور از چشم دیگران اقدام به این کار بنمایند، امروز این مسئله به گونه ای است که آشکارا دست به آن می زنند.

امروزه افراد از آگهی کردن فروش کلیه و چسباندن آن به در و دیوار و نوشتن شماره تلفنشان به زیر آن هیچ ابایی ندارند البته شاید حق هم داشته باشند، زیرا فردی که به مرحله ای رسیدن که ادامه حیات خود را وابسته به فروش اعضای بدنش می داند، دیگر چیزی برای او مهم نیست و نباید هم مهم باشد.

آن ها دیگر از مرحله سرزنش و خجالت و شرمساری عبور نموده اند و اگر کسی از آن ها بخواهد که از این کار منصرف شوند با سؤال پس برای ادامه زندگی چکار کنم؟ اگر دلسوز من هستی کمکم کن تا محتاج فروش کلیه نباشم دهان آن ها را برای همواره می بندند.

وقتی حرف از احتیاج باشند، کمتر کسی پیدا می گردد که از افراد برطرف احتیاج کند تا آن ها مجبور به فروش کلیه خود نباشند بنابراین دیگر کسی جرئت نمی کند افرادی که اقدام به فروش کلیه خود می نمایند را سرزنش کند یا کوشش کند که آن ها را از فروش کلیه خود منصرف کند.

رابطه مستقیم کلیه فروشی با مشکل اقتصادی

کمتر کسی را می توان یافت که بر دیوار ها و معابر و نزدیک بیمارستان ها چشمش به آگهی های خریدوفروش کلیه برنخورده باشد، عده ای در این آگهی ها اعلام احتیاج به خرید کلیه می نمایند و عده ای کلیه خود را می فروشند.

به راحتی چرا چنین است؟ چه کسی یا کسانی کلیه خود را داوطلبانه می فروشند و چه کسانی برای خرید کلیه اعلام احتیاج می نمایند؟

قطعاً افراد نمی خواهند خللی به سلامتی شان وارد گردد و این در ذات هر انسانی است بنابراین جز اجبار، علت دیگری برای فروش کلیه وجود ندارد.

یکی از کسانی که آگهی فروش کلیه را به دیوار های شهر چسبانده، در پاسخ به تلفن تنها به جمله آقای 37 ساله با گروه خونی O+ بوده و در سلامت کامل جسمی قرار دارم و حاضر هستم هر آزمایشی که بخواهید، انجام دهم و به کمتر از 120 میلیون تومان هم نمی فروشم.

او هیچ شرح دیگری نداد.

البته افراد دیگری که آگهی فروش کلیه به در و دیوار چسبانده اند، به مانند این فرد رفتار نمی نمایند، آن ها وقتی آگاه می شوند که خبرنگار هستم، راحت تر صحبت می نمایند، گویا منتظر بودند تا کسی پای درد دل های آن ها بنشیند.

42 ساله، متأهل و دارای 2 فرزند هستم، برای تأمین احتیاج های زندگی ام مجبور هستم یکی از کلیه هایم را بفروشم، چون کارگر ساختمانی هستم و تقریباً نصف سال را بیکارم، می خواهم با پول حاصل از فروش کلیه یک مغازه کوچک باز کنم و چرخ زندگی ام را بچرخانم، جز این راه دیگری ندارم. این را یکی از آن هایی می گوید که آگهی فروش کلیه را به دیوار چسبانده است.

او می گوید قیمت خاصی در نظر ندارم، اما در پی آن هستم که به مبلغ بالاتری بفروشم تا بتوانم کاری برای خودم دست وپا کنم و در این گرانی ها خریداران قیمت بالاتری پیشنهاد بدهند.

این شهروند بر این باور است که هیچ چیزی نمی تواند جایگزین سلامتی انسان باشد و قطعاً همه کسانی که می خواهند کلیه خود را بفروشند نباز مبرم به پول دارند و مسائل اقتصادی آن ها را به چنین کاری مجبور نموده است و خدا می داند فروشندگان کلیه در آینده با چه مسائلی روبرو خواهند شد.

دلال ها در بازار کلیه هم فعال هستند

این آقای 42 ساله هرچند حاضر به صحبت حضوری نشد، اما صحبت های خود را این چنین ادامه داد: سه روز است که آگهی زده ام و در این مدت چند نفر تماس گرفته اند، آن ها راضی هستند که حدود 50 تا 60 میلیون تومان پرداخت نمایند، اما واقعیت این است که با این مبلغ نمی توان کاری ایجاد کرد، حتی نمی توان یک پراید خوب برای مسافرکشی خرید؛ بنابراین خریداران باید بین سه تا پنج برابر این مبالغ را به فروشندگان پیشنهاد دهند چرا که جان انسان بسیار ارزشمندتر از این مبالغ است.

به گفته این شهروند اردبیلی، بعضی از تماس گیرندگان به نوعی در کار دلالی هستند و وقتی از آن ها سؤال می کنم که دریافت نماینده کلیه چه نسبتی با شما دارد، پاسخ درستی نمی دهند و تعیین است که دنبال اهداف دیگر و دلالی هستند و من نمی خواهم به چنین اشخاصی، کلیه ام را بفروشم.

البته خریداران کلیه هم دلایل خود را دارند. شاید دلایل آن ها منطقی تر و عقلایی تر باشد، زیرا آن ها در پی ترمیم سلامتی خود یا عزیزانشان هستند و دلال ها نقش کمتری در این مورد دارند.

یکی از افرادی که برای خرید کلیه آگهی چسبانده است در گفت وگوی تلفنی تنها به یک جمله کلیه فرزندم به علت بیماری از بین رفته است و هر چه زودتر باید پیوند کلیه انجام گردد. و حاضر نشد بیش از این شرح دهد، بسنده کرد. زیرا بر این باور است که تبادل نظر با خبرنگار هیچ گره ای از مسائل آن ها باز نمی کند.