پیشنمایش دثلوپ؛ روز از نو مرگ از نو
به گزارش مهسان بلاگ، تقریبا هشت سال پیش، زمانی که اولین بار دیس آنرد را تجربه می کردم؛ از این میزان آزادی عمل در یک بازی، شگفت زده شده بودم. این اولین باری نبود که یک بازی چنین فضایی را فراهم می کرد اما دیس آنرد از دید بسیاری از منتقدین و بازیکنان، یک شاهکار نیز محسوب می گردد. استودیوی آرکین در سال 2012 راهی را شروع کرد که اکنون به ایستگاه چهارم رسیده است. حال که مدتی از معرفی جدیدترین ساخته آنها گذشته، میخواهیم نگاهی به بازی تازه آنها داشته باشیم. آیا آرکین باز هم در خلق اثری کم نقص و به یادماندنی پیروز خواهد بود؟

بازی دث لوپ ابتدا در مراسم E3 سال 2019 معرفی گردید. جدیدترین ساخته استودیوی آرکین، سازنده دیس آنرد، یک تیراندازی اول شخص بود. کارگردان بازی دینگا باباکا و کارگردان هنری، سباستین میتن به روی صحنه آمدند و وعده ی یک تجربه نوین، خلاقانه و متفاوت با کارهای قبلی تیم سازنده را دادند. در جریان تریلر سینمایی بازی، شاهد بودیم دو قاتل حرفه ای که هر کدام انگیزه های متفاوتی دارند، در یک چرخه بی سرانجام قرار گرفته اند؛ چرخه ای که با مرگ شما به صورت مداوم تکرار می شود.
از طرفی شخصیتی به نام جولیانا به دنبال حفظ این چرخه و در آن سو، شخصیت اصلی بازی به نام کلت به دنبال سرانجام دادن به آن است. نمایش اولیه تاریخ انتشار و یا حتی نمای چندان واضحی از گیم پلی بازی در اختیار ما قرار نداد. با این حال با توجه به سازنده بازی، تقریبا همگی می دانستیم قرار است با چه فضایی روبرو شویم.
فرمول قدیمی این بار با چاشنی زمان
هدف اصلی بازی بسیار ساده به نظر می رسد. بازیکن باید هشت شخصیت که حافظان این چرخه ملال آور هستند را در کمتر از 24 ساعت از بین ببرد. شما در نقش کلت، شخصیت اصلی بازی، باید در بازه ی زمانی که در اختیار دارید به نقاط مختلف نقشه جزیره بلک ریف بروید تا ماموریت خود را تکمیل کنید. در صورت مرگ یا به سرانجام رسیدن زمان و تحقق نیافتن هدف، ناگزیر هستید که همه چیز را از ابتدا آغاز کنید. تاریخ عرضه بازی، ابتدا برای سال 2020 در نظر گرفته شده بود اما در ادامه به دلیل شیوع ویروس کرونا، تا سال 2021 تاخیر خورد تا تیم سازنده فرصت بیشتری برای کار روی بازی در اختیار داشته باشد.
بهشت ساکنین، جهنم بازیکنان
جزیره دنیای بازی یک مکان رازآلود و پر هرج و مرج است. برای ساکنین جزیره، این محل یک بهشت بی سرانجام محسوب می شود، اما برای شخصیت اصلی بازی، این دنیا چیزی جز زندان نیست. دنیای که خالقانش با اعمال زور او را به اسارت گرفته و در این حلقه زمانی تکراری گرفتار نموده اند. سازندگان وعده داده اند که مانند بازی های قبلی، دنیا ساخته شده توسط آنها، چیزی فراتر از این لایه ظاهری و اولیه است و رازهای بسیاری را در خود جای داده که بازیکنان می توانند آنها را کشف کنند.
جزیره بازی مجموعا به چهار منطقه تقسیم شده. برای پیروزی در هدف مهم و آغازین، باید با برنامه و کاملا حساب شده جلو روید و هوشمندانه از ابزار های در دسترس بهره ببرید.
هر یک از هشت دشمن معین شده ویژگی های شخصیتی، انگیزه ها و اهداف منحصر به فرد خود را داشته و یکی از مناطق بازی را کنترل می کنند. بنابراین اتخاذ یک رویکرد در قبال تمامی آنها، به هیچ عنوان جوابگو نخواهد بود. بازیکن کاملا آزاد است تا در مناطق مختلف نقشه جستجو کند، به یافتن سرنخ ها بپردازد و دشمنان و نقشه بازی را بیش از پیش بشناسد. با توجه به اظهارات سازندگان، هر منطقه از بازی دارای اتمسفر و داستان مخصوص خود خواهد بود. شخصیتهای منفی بازی که با نام Visionaries نیز از آنها یاد می شود؛ هشت حمایت کننده این چرخه بی سرانجام هستند و برنامه ای تحت عنوان AEON را که به منظور دستیابی به عمری ابدی ست، تهیه نموده اند. هر کدام از آنها همچنین قدرت های ویژه و متفاوتی دارند که به هنگام مبارزه با آن ها نمود می نماید.
با پیشروی و کسب اطلاعات در بازی، می توانید پس زمینه داستانی شخصیتهای منفی را نیز پیدا کنید. اطلاعاتی که می تواند ضعف های آنها را برای شما آشکار و در نتیجه به شما در تسلط بر مناطق تحت کنترل آنها یاری شایانی کند. همچنین ماموریت های جانبی اختیاری نیز در بازی وجود دارند. موردی که یقینا هواداران مجموعه دیس آنرد با آن بیگانه نیستند. بازیکنانی که می خواهند زمان بیشتری را در دث لوپ سپری کنند، قطعا به سراغ تمامی این ماموریت ها خواهند رفت.
از بین هشت هدف اصلی بازی، سازندگان دث لوپ تنها به اشاره مختصری به دو سه مورد از آن ها بسنده نموده و شرح بیشتری پیرامون این شخصیت ها بیان ننموده اند؛ در ادامه ما نیز به اختصار جذاب ترین آنها را آنالیز می کنیم.
جولیانا یکی از اولین شخصیت های مقابل کلت است که برای دث لوپ معرفی گردیده. موردی که جولیانا را خاص تر از سایرین جلوه می دهد، هدف اوست. برخلاف سایر افراد که هر کدام با برنامه ای متفاوت عمل می کنند؛ تنها هدف و نیت جولیانا، کشتن شماست. بنابراین شما را در سرتاسر جزیره تعقیب خواهد نمود. او هرگز بازیکن را به حال خود رها نخواهد گذاشت تا در صورت کسب فرصت مناسب، او را از بین ببرد. علاوه بر این، جولیانا قادر است به ظاهر هر کدام از NPC های درون بازی (کاراکترهایی که در محیط بازی وجود دارند) در بیاید تا کوشش های بازیکنان، برای پنهان شدن را با سختی بیشتری روبرو کند.
ممکن است در جریان بازی متوجه شوید در یک چرخه، زمان لازم برای از بین بردن تمامی شخصیت ها را در اختیار ندارید. در واقع راه چاره طلایی برای موفقیت در بازی، استفاده بهینه از زمان است. بگذارید با یک مثال این موضوع را برای شما شفاف تر کنیم. این سناریو را تصور کنید. الکسیس دورسی یکی از شخصیتهای منفی، جشنی را برگزار نموده است. همزمان شخصیت منفی دیگری به نام ایگور سرلینگ که یک دانشمند است نیز به این جشن دعوت شده است؛ او قصد آمدن به جشن را دارد اما در آخرین لحظه برای کار بیشتر روی یکی از پروژه هایش، از رفتن منصرف می شود. با دانستن این اطلاعات، بازیکن می تواند در چرخه بعدی، پروژه مورد نظر را با اختلال روبرو کند. در نتیجه ایگور سرلینگ به جشن خواهد رفت. اکنون بازیکن این فرصت را در اختیار دارد تا با یک تیر، دو نشان زده و دو شخصیت را همزمان از سر راه بردارد.
آزادی عمل بی نظیر
روایت و پیشروی در دث لوپ بازیکن محور است تا بازیکن، شخصا سبک مورد علاقه اش را انتخاب کند و مجبور به پیروی از اصول ثابتی نباشد. مخفی کاری در ابتدای کار، مقداری سخت است اما با پیشرفت و کسب مهارت های ویژه، آسان تر می شود. آزادی عمل شگفت انگیز، امضای استودیوی آرکین در ساخته هایش است. دستیابی به چنین موضوعی، نیازمند مهارت بالا در طراحی و نحوه ساخت مراحل است. در کنار آن باید تعادل و هماهنگی کافی، میان تمامی اجزای تشکیل دهنده بازی وجود داشته باشد. بدون شک، آزادی عمل بالا بدون در نظر دریافت موارد ذکر شده، می تواند منجر به خلق یک گیمپلی نامتعادل شود که بازیکن در آن با چالش خاصی روبرو نمی شود. در نتیجه، حس رضایت ناشی از کوشش، غایب خواهد بود.
چرخه زمانی تکرار شونده، بخشی اساسی از هویت بازیست که همانند یک شخصیت معین کننده، خود قسمتی از ساختار آن است. در دث لوپ دانش و فهم بازیکن از دنیای پیرامون، یکی از ابزارهای قدرتش محسوب می شود. با توجه به اینکه بازی مدام در حال تکرار بخش هایی از محیط و نقشه است، یکی از چالش های اساسی پیش روی طراحان، جلوگیری از یکنواخت شدن و تکراری به نظر آمدن محیط ها بوده. به همین دلیل، سازندگان علاقه دارند بازیکن را در دنیای غرق کنند که شباهت چندانی به دنیای عادی و زندگی روزمره او ندارد.
زیباتر از همیشه
آثار استودیوی آرکین همیشه استایل خاص خود را داشته اند. قطعا دث لوپ نیز ازین قاعده مستثنا نیست. برای تقسیم بندی بهتر، باید از دو زاویه به این موضوع نگاه کرد؛ نخست در زمینه هنری، مانند دیس آنرد با یک بازی بسیار غنی روبرو هستیم که سبک هنری متفاوت و خاصی را داراست. دنیای که به جای واقع گرایانه بودن، بر طراحی های اغراق شده مدل ها، استفاده متفاوت از رنگها و خلق یک اتمسفر سنگین متمرکز است. اما در زمینه فنی، اغلب هنگامی که به جزئیات ساخته های این استودیو دقیق شویم؛ متاسفانه با کارهای بی نقصی روبرو نیستیم.
به عنوان مثال، بافت ها عموما کیفیت بالایی نداشته و این موضوع اندکی نا امید کننده است. هر چند در بالاترین تنظیمات گرافیکی، این موارد قطعا کمتر به چشم می آمد اما فاصله بازی ها از نظر فنی با سایر بازی های هم نسل، غیر قابل چشم پوشی بود. خوشبختانه این نواقص و کمبودهای فنی در آخرین ساخته این استودیو، کمرنگ تر از گذشته به نظر می آیند. محیط ها به لطف بهره گیری از قدرت سخت افزارهای جدید، بیشتر از هر زمانی پویا، زنده و زیبا طراحی شده اند. نور پردازی مناسب، پیشرفته و انتخاب فضای دهه 60 میلادی در کنار سایر عناصر، اتمسفر جذابی را در بازی ایجاد نموده؛ دنیای که حالت پر رمز و راز همیشگی را نیز حفظ نموده است. مورد دیگری که می تواند تجربه بازیکنان را به شکل قابل توجهی ارتقا دهد، بازی کردن با نرخ 60 فریم بر ثانیه در کنسول هاست؛ موردی که به شکل واضحی تجربه شخصی بازیکنان را ارتقا خواهد داد.
با این حال زمانی که دث لوپ را برای مقایسه در کنار سایر بازی های معرفی گردیده برای کنسول های نسل جدید قرار می دهیم، بازی همچنان از نظر تکنیکی اندکی قدیمی جلوه می نماید. به عنوان نتیجه گیری می توان گفت که معینا در این قبیل بازی ها، گیم پلی همیشه بر جنبه های بصری برای مخاطب ارجحیت دارد. بخشی که خالق بازی کاملا خود را در آن اثبات و استادانه عمل نموده است.
اکشن به توان 2
گیم پلی بازی ساختار همیشگی آثار پیشین استودیوی آرکین را حفظ نموده است و در کنار آن، با بهبود برخی از بخش ها یا معرفی کردن موارد تازه، به سطح جدیدی از پختگی و کمال رسیده. آن طور که در نمایش های بازی مشاهده نموده ایم، بازیکن تنوع بالایی از سلاح ها را در اختیار خواهد داشت. کار با شات گان و اسنایپرها، انیمیشنهای روان و جدید مانند تعویض خشاب، نحوه واکنش سلاح ها و در مجموع سیستم های تیراندازی بازی، حداقل تا به اینجای کار، رضایت بخش جلوه می نماید. این موضوع نوید یک گیم پلی پر سرعت و پر تنش را می دهد. البته جز این نیز از خالق بازی تحسین شده دیس آنرد انتظار نمی رفت.
همچنین بازی در کنسول PS5 از ویژگی های اختصاصی کنترلر آن، یعنی بازخورد لحظه ای و تریگرهای تطبیق پذیر نیز پشتیبانی می نماید. ویژگی هایی که مبارزات بازی را جذاب تر هم خواهد نمود.
پیشتر آرکین در سال 2017 بازی Prey را ساخته بود. با این حال سازندگان گفته اند که دث لوپ به نوعی اولین تجربه جدی آنها در زمینه ساخت یک بازی تیراندازی اول شخص محسوب می شود. آنها مدت زمان زیادی ایده ساخت چنین فرایندی را در سر داشتند. یکی از رویکرد های اصلی، در دسترس قرار دادن مجموعه ای از سلاح های کاملا آشنا و متداول در این ژانر بود. آنها می خواستند که اصول استاندارد سبک را رعایت کنند و در عین حال، ایده های خاص خود را در غالب خلق ابزارهای دیوانه وارتر به نمایش بگذارند؛ تا دنیا آنها همچنان هویت مستقل خود را حفظ کند.
مثلا یکی از این ایده ها که در نمایش های بازی هم مشاهده کردیم، ترکیب کردن دو اسلحه که هر کدام توان شلیک دو گلوله همزمان را دارند به یک سلاح با توان شلیک چهار گلوله به شکل همزمان بود. موضوعی که جذابیت این موارد را بیشتر می نماید، انیمیشن های خلاقانه ای است که برای آنها در نظر گرفته شده است.
برخی از ویژگی ها تقریبا میان دث لوپ و دیس آنرد مشترک هستند. به عنوان مثال توانایی Shift مشابه توانایی Blink در بازی دیس آنرد است؛ قدرتی که بازیکنان را قادر می سازد به یک مکان نزدیک در لحظه جابجا شوند. بالاتر گفتیم که جولیانا مهم ترین شخصیت منفی بازیست. علاوه بر این موضوع، او یک شخصیت قابل بازی نیز هست. بنابراین در مجموع دو شخصیت قابل بازی وجود دارد. این دو شخصیت اصلی، مجموعه ای از مهارت ها و اسلحه را در اختیار دارند که معمولا بین شان مشترک است. یکی ازین قابلیت ها، ویژگی اساسی متمایز جولیانا، یعنی توانایی تغییر چهره است. این مورد به بازیکنان امکان می دهد که با طرح ریزی مناسب و خلق یک سناریوی جذاب، بازیکن مقابل خود را غافلگیر نموده و در دام بیندازند. بنابراین عنصر غافلگیری هیچگاه از جریان بازی حذف نخواهد شد.
نابودی چرخه زمانی یا حفاظت از آن؟
رابطه میان شخصیت های قابل بازی، یکی از المان های اصلی روایت داستان است. جولیانا پرتکرار ترین فردی است که در طول بازی با او روبرو خواهید شد. شما بارها در طول بازی با یکدیگر مصاحبه خواهید کرد. البته این مورد تا اندازه ای وابسته به اعمال پیشین شما، مکانی که در لحظه در آن قرار دارید و همچنین میزان پیشرفت شما در بازی است. در واقع این ارتباط به مرور زمان شکل می گیرد. برای مقایسه می توان از بازی Firewatch نام برد که کاملا مبتنی بر چنین رویکردی شکل گرفته بود.
چرخه را بشکن، قانون را بشکن
بر اساس چیزهایی که گفتیم، ایده حلقه زمانی، شالوده اصلی بازی را تشکیل می دهد. ممکن است با خود بگویید در شرایطی که با مرگ در هر چرخه، همه چیز از نو آغاز خواهد شد، سیستم پیشرفت بازی چگونه خواهد بود؟
بازیکنان در ابتدای راه پس از هر بار مرگ، هر چه کسب نموده بودند را از دست می دهند. کارگردان بازی می گوید با در نظر دریافت موضوع حلقه زمانی، با هر آغاز مجدد، هرآنچه را که در جریان چرخه قبلی جمع آوری نموده بودید از دست خواهید داد. اما این همیشگی نیست و در نقطه ای از بازی این قابلیت را به دست خواهید آورد تا برخی از توانایی های کسب شده در چرخه های قبل را، به بعدی ها نیز انتقال دهید. از این نقطه به بعد، فرایند پیشروی در بازی بیشتر به انتظارات بازیکنان از یک بازی مدرن اکشن یا نقش آفرینی نزدیک می شود. مطالبی که درباره سازوکار سیستم پیشرفت بازی بیان شده است به جملات بالا محدود شده اند و اندکی گنگ هستند. سازندگان اطلاعات بیشتری را در اختیار ما قرار نداده اند، ظاهرا علت این موضوع، لو نرفتن بخش های مهم داستان بازیست.
بنابراین در ابتدای کار، حلقه زمانی محدودیت های فراوانی را خلق خواهد نمود اما با پیشرفت در بازی، شما به تدریج این قوانین را از بین برده و در نهایت این بازیکن خواهد بود که بر دنیا بازی، حکم فرمایی می نماید.
کارگردان بازی در رابطه با شباهت میان دث لوپ و ساخته های پیشین استودیو گفته است که آنها همیشه اهمیت بسیار زیادی به انعطاف پذیری گیم پلی و دنیا بازیهای خود می دهند. در واقع بازیکن باید کاملا در سبک بازی خود آزاد باشد و بتواند به صورت مخفیانه یا به شکل مستقیم و پر برخورد از چالش ها عبور کند. سازندگان توجه زیادی به چگونگی ساخت دنیای بازی و قرار دادن بازیکنان در دنیای پرجزئیات دارند؛ دنیایی که پر از المان های متنوع و رازهای کوچک و عظیم است.
البته این گفته ها به معنای شباهت کامل بازی با کارهای قبلی استودیو نیست. هدف اصلی از آغاز این پروژه، امتحان کردن ایده های جدیدتر و طرح های دیگر بعد از چند سال کار کردن روی مجموعه دیس آنرد بود. به عنوان مثال ایده حلقه زمانی، تفاوتی بنیادین در نحوه بازی شما خواهد گذاشت و ساختار فرمول قدیمی را کاملا تغییر داده است.
شیوه روایت داستان از سبک تقریبا خطی دنیای دیس آنرد که در آن کنش ها اغلب محدود به جابجایی میان نقاط معین، از پیش معین شده و در نهایت مشاهده یک میان پرده بودند، فاصله گرفته است. بازیکن شخصا قطعات مختلف بازی را طبق سلیقه و طرز فکر خودش به یکدیگر متصل می نماید. برای دستیابی به این موضوع باید تغییراتی نیز در ساخت بازی ایجاد میشد؛ بنابراین شیوه روایی دث لوپ کاملا هم راستا با این دنیای غیر خطی طراحی شده و ساختار بخش چندنفره نیز این مسأله را تایید می نماید.
همانطور که معین است پیاده سازی نادرست این ایده می توانست در نهایت به ساخت یک بازی کسل کننده و تکراری ختم شود. کارگردان بازی گفته است بازی همزمان با پیشروی شما و جمع آوری قطعات مختلف پازل توسط بازیکن، به جلو حرکت می نماید. برای مثال ممکن است در یکی از دفعات بازی، رمز یک گاو صندوق را که حاوی اطلاعات مهمی است، پیدا کنید. اما گاو صندوق در منطقه ای دیگر واقع شده باشد که تنها صبح ها در دسترس است. بنابراین بازیکن باید تا آغاز روز صبر کند که بتواند به اکتشافات خود ادامه دهد.
حلقه بی سرانجام، رویدادهای متنوع
در ابتدای متن اشاره کردیم بازی شامل مناطق مختلفی است که هر کدام رویداد های متفاوتی دارند. بر طبق گفته های کارگردان بازی، با توجه به موقعیتی که در آن قرار دارید باید انتظار رخدادهای متفاوتی را داشته باشید. تجربه کردن تغییرات ایجاد شده در هر یک از مناطق در طول یک روز کامل، بسیار هیجان انگیز خواهد بود. در این نقطه است که بازیکن به سراغ آزمودن روش های مختلف می رود. به عنوان مثال ممکن است با خود فکر کنید اگر به جای کاری که انجام دادید، روش دیگری را اتخاذ می کردید، چه اتفاقی پیش می آمد یا اینکه اگر روش بازی متفاوتی را در پیش گیرید، امکان جلوگیری از کشته شدن یک شخصیت را خواهید داشت؟ این فرآیند پویا، همانند یک دومینو عمل می نماید. هر عمل یک عکس العمل را در بر دارد و برآیند تمامی اعمال بازیکنان، تاثیر خود را بر دنیا پیرامون خواهد گذاشت.
هیچگاه دو روز کاملا مشابه وجود نخواهد داشت. همیشه تغییراتی جزئی وجود دارند که با هر بار آغاز مجدد بازی ایجاد می شوند. مثلا ممکن است شخصیتی یک لباس متفاوت بپوشد، غذای دیگری برای وعده صبحانه بخورد و روز خود را با حس و حال متفاوتی آغاز کند. به عبارتی دیگر، جریان اصلی بازی ثابت است اما نکات کوچک می توانند در سرتاسر بازی تغییر کنند.
با وجود اینکه هدف اصلی از بین بردن دشمنان و شکستن چرخه زمانی است، اما سازندگان نمی خواستند در هیچ شرایطی بازیکنان را وادار به انجام کاری خلاف میل خود کنند. بنابراین مبحث زمان در این بازی بیشتر یک پدیده انتزاعی است. اگر فردی علاقه داشته باشد تا در جریان یک چرخه، تمام مدت زمان خود را به جستجو و کشف نکات موجود در یک منطقه اختصاص دهد، بازی هیچ محدودیتی پیش روی او نخواهد گذاشت. طبیعتا درصدی از بازیکنان تمایل خواهند داشت به گونه ای بازی کنند که بیشترین بازدهی را داشته باشد و به دفعات کمتری کشته شوند. در طرف مقابل، گروه دیگری هستند که می خواهند بازی را به سریع ترین شکل ممکن به اتمام برسانند. تقابل این دو نگرش مختلف و مشاهده کارهایی که بازیکنان در این دنیا انجام خواهند داد، بسیار هیجان انگیز است.
بخش چندنفره چگونه خواهد بود؟
یکی از بخش های تازه وارد به فرمول بازیسازی استودیو، بخش چندنفره است. موضوع اساسی در این بخش، حفظ ماهیت آثار قبلی است.
شاید نزدیک ترین مثال موجود، حالت چند نفره بازی دارک سولز باشد. دیگران می توانند به بازی شما وارد شوند و نقش شخصیت جولیانا را ایفا کنند. موردی که قطعا چالش پیشین شما در رسیدن به اهداف خود را سخت تر از قبل نیز خواهد نمود. زیرا یک انسان واقعی به شکلی طبیعی این پتانسیل را دارد که تهدید عظیمتری قلمداد شود. البته بخش چندنفره کاملا اختیاری بوده و بازیکن می تواند آن را غیر فعال کند. در این صورت، جولیانا توسط هوش مصنوعی بازی کنترل خواهد شد. اما در چنین شرایطی نیز باید همیشه بخشی از توجه خود را معطوف به او کنید.
انحصاری زمانی و خرید عظیم مایکروسافت
خارج از جزئیات خود بازی، یکی از موضوعاتی که ذهن اغلب بازیکنان را درگیر خود نموده است، خریده شدن بتسدا، تهیه کننده دث لوپ، توسط مایکروسافت و اثر احتمالی آن بر عرضه انحصاری دث لوپ روی کنسول سونی است.
مدتی قبل، شرکت مایکروسافت طی یک حرکت غافلگیر کننده، بتسدا سازنده مجموعه های بسیار محبوبی چون الدر اسکرولز، ولفنشتاین، دیس آنرد، دووم و بسیاری از مجموعه های عظیم دیگر را با مبلغ هنگفتی خریداری کرد.
- مایکروسافت به طور کامل مجموعه بتسدا را خرید
همانطور که اطلاع دارید، بازی دث لوپ جزو بازی هایی ست که قرار است در قالب انحصاری زمانی به مدت یکسال، برای کنسول PS5 عرضه شود. علاوه بر این، بازی گوست وایر: توکیو دیگر اثر مورد انتظار این روزها نیز در قرارداد مشابهی، به عنوان انحصاری زمانی کنسول نسل بعدی سونی معرفی گردید. بسیاری اینگونه تصور می کردند که قرارداد جدید مایکروسافت، همه چیز را به کلی دگرگون کند. ظاهرا مایکروسافت ترجیح داده به محتوای قرارداد پیشین احترام بگذارد و حداقل در مقطع کنونی، هواداران کنسول سونی را نیز شاد نگاه دارد. اقدامی که قطعا پسندیده و کاملا حرفه ای تلقی می شود.
بنابراین انتظار می رود که در آینده نیز تمامی محتویات اضافی بازی علاوه بر اکس باکس برای پلی استیشن نیز در دسترس قرار بگیرد. در ضمن کاربران سرویس ارزنده گیم پس نیز می توانند بازی را در روز انتشار بر روی رایانه های شخصی خود دریافت کنند. علاوه بر این، با توجه به اینکه اخیرا صفحه ای برای بازی در استیم نیز رویت شده است، احتمالا شاهد انتشار آن در این سرویس محبوب نیز باشیم.
در بخشهای پیشین سعی کردیم تمامی اطلاعات منتشر شده از آخرین بازی آرکین را با یکدیگر مرور کنیم، استودیویی که کار خود را با ساخت بازی Arx Fatalis که در سبک اکشن نقش آفرینی بود، آغاز کرد.
اگر بازی Prey و ضعف های آن در سیستم مبارزات، طراحی دشمنان و سایر مواردی که باعث می شد آنرا اثری متوسط در کارنامه کاری آرکین قلمداد کنیم، فاکتور بگیریم؛ در زمینه گیم پلی، سیستم و مکانیک های بازی، همیشه شاهد عملکرد خوبی از جانب آرکین بوده ایم. ساخته های این استودیو به تکرار پذیری بالای خود معروف هستند. درکنار این موضوع، طراحی هنری خاص و سیستم صداگذاری بی نقص سایر المان هایی هستند که این استودیو برای آن ستایش شده است. به عنوان مثال، سیستم صداگذاری دقیق علاوه بر غرق کردن مخاطب در اتمسفر بازی، او را در تشخیص موقعیت دشمنان نیز راهنمایی می کرد. دنیا تاریک، خاکستری و بی رحم دیس آنرد را به یاد بیاورید. البته آنالیز کامل اصول زیباشناسی و طراحی مجموعه دیس آنرد از حوصله این مطلب خارج است و خود مقاله ای جداگانه می طلبد.
آرکین در قسمت نخست این مجموعه، دنیای را خلق کرد که هنوز پس از گذشت نزدیک به هشت سال، تجربه ای جذاب به شمار می رود. در قسمت دوم، آنها این دنیا را گسترش و میزان آزادی عمل بازیکنان را باز هم افزایش دادند تا دنیایی از شیوه های متنوع برای پیشروی در بازی در اختیار داشته باشیم. بر اساس نمایش هایی که تا به امروز از دث لوپ دیده ایم، تمامی ویژگی های مثبت بازیهای قبلی این بار با بخش چندنفره، موسیقی پر انرژی و باقی موارد تازه ای که در متن به آنها اشاره شد، ترکیب شده اند. گیمپلی غنی تر از همیشه شده، داستان باز هم رازآلود و درگیر کننده است و دنیا بازی واقعا پرجزییات و گیراست. مهم تر آنکه قرار نیست صرفا با یک ویرایش جدید از دیس آنرد سرکار داشته باشیم، دث لوپ یک دنیای تازه است. دنیایی که قرار است ما را ماه ها و شاید سالها سرگرم کند.
بازی Deathloop که توسط استودیو Arkane Lyon ساخته می شود، قرار است در تاریخ 21 می 2021 (آدینه، 31 اردیبهشت 1400) منتشر شود.
نام بازی: Deathloop
تهیه کننده: Bethesda Softworks
سازنده: Arkane Studios
سبک: اکشن اول شخص
تاریخ انتشار: 31 اردیبهشت 1400
پلتفرم: PS5، PC
منابع: gamesradar, gameinformer، PCGAMER
منبع: دیجیکالا مگبانیما: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما
مجله سامی: مجله سامی: انجمن های گفتگو