کسی مسئولیت شکست را قبول نمی&zwnjکند
به گزارش مهسان بلاگ، تهران (پانا) - هشت روز از استعفای معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت می گذرد. استعفایی که برخلاف رسم معمول با نامه ای تند و سرگشاده از سوی آقای ملک زاده خطاب به وزیر بهداشت رسانه ای شد. ادبیات به کار رفته در آن نامه و اشاره به اقدامات وزارت بهداشت برای مهار بیماری کرونا که به عقیده معاون مستعفی وزیر بهداشت، ناکارآمد و شکست خورده بوده، سرآغازی شد بر حواشی و جنجال های دنباله دار.
به گزارش شهروند، همزمان بخشی از فعالان و چهره های شناخته شده نظام سلامت هم در این مدت با نقد عملکرد آقای ملک زاده اتهاماتی را متوجه او نموده اند. موضوعاتی چون مقوله ایمنی جمعی، عدم شفافیت تخصیص بودجه های تحقیقاتی، استفاده از داروهای خاص بدون کارآزمایی بالینی برای بیماران کرونایی و مواردی از این دست در هفته ای که گذشت، از سوی بعضی چهره های شناخته شده پزشکی مطرح شد.
برای روشن شدن ابعاد پیدا و پنهان این استعفا و ارتباط آن با اوضاع بحرانی کرونا در این روزها، سراغ دکتر مصطفی جلالی فخر رفتیم. پزشکی که شاید اهالی فرهنگ و رسانه بیشتر او را با نقدهای سینمایی اش می شناسند. اما فعالیت های پزشکی جلالی فخر در حوزه کرونا، اطلاعات و ارتباطات او با بخش های مختلف تحقیقاتی و عملیاتی این بیماری باعث شد تا گفت وگوی مفصلی درباره این اتفاقات با او انجام دهیم.
اگر موافق هستید از ماجرای عجیب استعفای آقای ملک زاده آغاز کنیم.
در این اختلاف پیش آمده به طور کامل حق با یک طرف نیست. در واقع در این ماجرا بخشی از تقصیر هم بین همه تقسیم شده است. اصل قضیه این است که عملا سیستم فعلی در برخورد با بیماری کرونا ناپیروز عمل نموده است، به طوری که با گذشت چندماه از ورود کرونا به کشور، این بیماری به شکل مهارناپذیری گسترش پیدا نموده. واقعیت این است که در حال حاضر ماجرای کرونا در کشور برعکس شده، آن اوایل صحبت از افتخار آفرینی در سطح بین المللی بود و حتی این ادعا مطرح شد که کشورهای اروپایی از ما درخواست ارایه روش برای مهار این بیماری را دارند. اما شرایط حال حاضر به گونه دیگری است.
یعنی این اختلاف به اوضاع بحرانی کرونا در کشور مربوط است؟
در این اختلاف پیش آمده به طور کامل حق با یک طرف نیست. در واقع در این ماجرا بخشی از تقصیر هم بین همه تقسیم شده است. اصل قضیه این است که عملا سیستم فعلی در برخورد با بیماری کرونا ناپیروز عمل نموده است، به طوری که با گذشت چندماه از ورود کرونا به کشور، این بیماری به شکل مهارناپذیری گسترش پیدا نموده. واقعیت این است که در حال حاضر ماجرای کرونا در کشور برعکس شده، آن اوایل صحبت از افتخار آفرینی در سطح بین المللی بود و حتی این ادعا مطرح شد که کشورهای اروپایی از ما درخواست ارایه روش برای مهار این بیماری را دارند. اما شرایط در حال حاضر به گونه دیگری است.
در شرایط پیش آمده کنونی مجموعه نظام سلامت و حتی سایر نهادها و ارگان های تصمیم ساز هم مقصر هستند.
بحث اصلی همین است، به هر حال آقای ملک زاده بخشی از مجموعه وزارت بهداشت است و همه تقصیرها متوجه ایشان نیست. وزیر بهداشت از همان روزهای ابتدایی ورود این بیماری، بسیاری از مسئولیت ها درباره رفتارشناسی و مهار این بیماری را به آقای ملک زاده واگذار کردند. همین واگذاری مسئولیت هم انحصارهایی ایجاد کرد، به همین دلیل هم اختلاف از این نقطه بروز کرد و رسانه ای شد.
یکی از موضوعاتی که درباره آقای ملک زاده مطرح می گردد، اعتقاد ایشان به ایمنی جمعی در روبروه با این بیماری بوده است.
من به صراحت مصاحبه ای از آقای ملک زاده ندیدم که در آن به ایمنی گله ای اشاره نموده باشند. اما نحوه روبروه با این بیماری و سیاست های اتخاذشده از همان ابتدا هم این موضوع را نشان می داد که ایمنی جمعی یا همان گله ای راه حل اتخاذشده برای مقابله با این بیماری است. البته این دیدگاه کاملا غیراخلاقی است و حتی سازمان بهداشت جهانی هم آن را رد نموده است، چراکه این بیماری بین 5 تا 10درصد قابلیت مرگ آفرینی دارد. الان معین شده که تئوری ایمنی جمعی درباره این بیماری پاسخگو نیست. در کشور خودمان هم ناکارآمدی این تئوری با افزایش تعداد مرگ ومیر معین شد. ایران در بعضی روزها با توجه به جمعیت، رتبه نخست مرگ ومیر این بیماری را داشت و حالا در این شرایط و با توجه به اختیاراتی که از همان ابتدای ورود کووید-19 به آقای ملک زاده داده شد، این شرایط پیش آمده را متوجه ایشان می دانند.
یعنی مجموعه اقدامات نظام سلامت و حتی سیاست های درنظر گرفته شده در ستاد مقابله با کرونا، تئوری ایمنی جمعی را دنبال می کرد؟
استنباط من و بسیاری از همکاران این است که کندی در اعمال محدودیت و مماشات های متعددی که با اتفاقات عجیب این چندماه صورت گرفت، همه و همه نشان دهنده اعتقاد به تئوری ایمنی جمعی است. البته در این بین نباید شرایط خاص مالی و سیاسی کشور را هم نادیده گرفت. اساسا موضوع پروتکل ها خطای استراتژیک بود.
یعنی تهیه و تنظیم پروتکل از اساس کار اشتباهی بود؟
نه اینکه فلسفه پروتکل ایراد داشته باشد. موضوع اینجاست که مجموعه وزارت بهداشت، مجموعه ای از پروتکل ها را تنظیم و مصوب کرد که قابلیت عملیاتی کردن آن را نداشتند. ضمن اینکه توان نظارتی هم وجود ندارد و این پروتکل ها تبدیل شد به روزنه هایی برای فرار از مراقبت و پیشگیری از بیماری. اما کرونا با جهش هایی که داشت، رفتار هجومی تری از خودش نشان داد و همه را غافلگیر کرد. الان هم در این نقطه ای هستیم که با موج شدید بیماری روبرو شدیم.
آقای نمکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به مأموریتی اشاره نمود که ظاهرا از سوی آقای ملک زاده به درستی انجام نشده است.
این اتفاق متأسفانه اتفاق افتاده. وزیر بهداشت، مطالعات اپیدمیولوژی را از یک معاونت دیگر گرفتند و به مجموعه آقای ملک زاده واگذار کردند. قرار بر این بود که مدل اپیدمی قابل پیش بینی را استخراج نمایند. آقای وزیر در صحبت هایش گفت که هیچ کدام از مدل های ارایه شده در واقعیت پیش نیامد. درواقع این حرف به این معناست که همه کارهای صورت گرفته برای مدیریت اپیدمی در معاونت تحقیقات وزارت بهداشت بی فایده بوده است.
اگر مطالعات دقیق تری انجام می شد، شرایط امروز ما در روبروه با کرونا بهتر بود؟
فقط موضوع تحقیقات نیست، بعضی ملاحظات سیاسی هم تأثیرگذار بود. یکی از مهم ترین بدبیاری های ایرانیان این بود که ورود کرونا با سال آخر دولت همزمان شد. مدیران و وزرا در چنین شرایطی بیشتر چشم به اتفاقات آینده دارند و نگران اتفاقات ماه های بعد هستند، تا مسائل پیش رو. این مشکل همه دولت ها در ایران است.
یعنی منتهی شدن به ماه های آخر دولت باعث نوعی بی انگیز گی و کوتاه آمدن برای اعمال قوانین و محدودیت های سفت و سخت تر شد؟
دقیقا. من یک مثالی می زنم. همه می دانیم که سیستم حمل ونقل عمومی به خصوص مترو و اتوبوس یکی از کانون های انتقال بیماری است. به همین دلیل یکی از ضرورت های مطرح شده در آن اوایل برداشتن ممنوعیت ورود به محدوده طرح ترافیک تهران بود. درنهایت پس از کلی کش وقوس شهرداری تهران بدون توجه به درخواست های مکرر مجموعه وزارت بهداشت، طرح ترافیک را مجددا از سر گرفت. دلیل هم روشن است، فروش طرح ترافیک یکی از منابع درآمدی شهرداری است. جالب اینکه در همین قرنطینه دو هفته ای هم زور وزارت بهداشت به شهرداری تهران نرسید. از طرف مجموعه وزارت بهداشت هم کسی با جدیت این موضوع را دنبال نکرد. متأسفانه این اتفاقات در همه بخش ها کم وبیش رخ داد. عدم انسداد راه ها و ممنوع نشدن تردد بین شهری، اتفاقی که در ایام تعطیلی رخ داد. تجمعات مذهبی در ایام خاص. وزارت آموزش وپرورش بی توجه به همه مسائل از بازگشایی مدارس اطلاع داد و همین کار را هم کرد. کنکورها یکی پس از دیگری برگزار گردید. حتی پروژه های سینمایی و تلویزیونی هم که متوقف شده بود، با برگزاری چند جلسه با مدیران بلندپایه وزارت بهداشت و حتی شخص وزیر دوباره از سرگرفته شد. همه این موارد نشان از همان مماشات سیاسی دارد.
در این بین ستاد مقابله با کرونا چه نقشی دارد؟ شاید این ستاد می توانست با تصمیمات و مصوباتش از بروز بسیاری از این موارد جلوگیری کند.
همین ستاد هم جای اشکال است. جالب اینکه آقای زالی به عنوان رئیس ستاد کرونای تهران، موضوعی را مطرح می نماید، اما این درخواست اصلا در ستاد ملی مطرح نمی گردد. وزیر بهداشت هم در این ستاد یک رأی دارد، مانند بقیه اعضای این ستاد. ولی در همه جای جهان وزیر بهداشت به عنوان عالی ترین سطح نظام سلامت، مدیریت این بیماری را عهده دار است و همه ارکان دیگر حاکمیتی از تصمیمات آن تبعیت می نمایند. اما در ایران شرایط به گونه دیگری است.
یکی از موضوعاتی که درباره استعفای آقای ملک زاده مطرح است، موضوع واکسن کروناست. ظاهرا ایشان به موثربودن واکسن برای مهار این بیماری اعتقادی نداشتند.
اساسا علم با شتابزدگی و هیجان ارتباطی ندارد. متأسفانه درباره واکسنی که گفته می گردد در ایران مراحل ساخت را طی می نماید؛ این هیجان زدگی وجود دارد. اینکه از تریبون های رسمی اعلام گردد که واکسن ایرانی در مرحله کارآزمایی است و تا الان به صورت چراغ خاموش عمل شده تا مسئله ای پیش نیاید، حرف مستندی نیست و بیشتر ابهام برانگیز است. چند هفته ای هم هست که در رسانه ها اعلام می گردد تست حیوانی آن به خاتمه رسیده. چطور پروژه ای که تا این حد مهم است، آغاز آن اعلام نشده، خاتمه آن را اعلام می نمایند!؟ این گونه رفتارها باعث ایجاد واکنش منفی در سطح جامعه می گردد. همین الان فضای مجازی پر شده از واکنش های منفی و با چاشنی طنز درباره این واکسن. قصد خودتخریبی ندارم. اما ساخت واکسن زیرساخت های خاصی را احتیاج دارد که تا همین چندوقت پیش در ایران وجود نداشت. حالا فرض کنیم که این زیرساخت ها و امکانات موجود باشد، اما مراحل ساخت واکسن باید شفاف باشد، با حضور مراجع علمی و دانشگاهی بی طرف. این موضوع مقوله سیاسی نیست که با تبلیغات فضا را تغییر دهیم.
ماجرای داروی هپاتیتC که برای کرونایی ها تجویز شد، بحث هزینه ها و اختصاص بودجه به پروژه های تحقیقاتی، یکی دیگر از انتقاداتی است که در این چند روزه به آقای ملک زاده وارد شده.
آقای هاشمیان و آقای موید علویان هم به این موضوع اشاره نموده اند. به نظر می رسد این انتقاد به آقای ملک زاده وارد است. آقای ملک زاده چنین روحیه ای دارند که کارهای تحقیقاتی را با گروه خودشان پیش ببرند. اما مهم تر از این، بحثی است که درباره داروی سووداکوجود دارد.
بیشتر شرح دهید.
داروی سووداک مخصوص مبتلایان به هپاتیت c است، اما آقای ملک زاده به صورت مویرگی این دارو را بدون کارآزمایی بالینی وارد سیکل درمان مبتلایان کرونا کرد. البته این موضوع را آقای دکتر هاشمیان برای نخستین بار بیان کرد. همین موضوع باعث شد که قیمت این دارو از ورقی 50هزار تومان به ورقی چندمیلیون تومان برسد. بعد هم شایع شد که سهام دار شرکت فراورینماینده این دارو آقای ملک زاده است که باعث ایجاد نگرانی و شائبه های زیادی شده است. امیدوارم این طور نباشد و آقای ملک زاده پاسخ قانع نماینده ای در این زمینه داشته باشند.
موضوع مشارکت ایران در قالب یک طرح تحقیقاتی بین المللی و کارآزمایی داروهای مختلف برای پیشبرد این پروژه هم دستمایه شایعات زیادی شده است.
این موضوع یک اتهام بی پایه و اساس است. سازمان بهداشت یک سری دارو به کشورهای مختلف ارسال کرد. این سازمان معتقد بود که این دارو می تواند در درمان این بیماری موثر باشد. از همه کشورهای دریافت نماینده این داروها درخواست کرد که نتایج به دست آمده از مصرف این دارو را به این سازمان اعلام نمایند. در بین این داروها رمدیسیور هم بود. تا به امروز موثرترین دارو همین رمدیسیور است، حتی برای ترامپ هم همین دارو تجویز شد. بسیاری از بیماران بدحال پس از مصرف این دارو، شرایط شان بهبود پیدا کرد. اما متأسفانه صحبت های بی پایه ای مطرح می گردد که انگار سازمان بهداشت جهانی، یک شبکه مخوف زیرزمینی است و این داروها را هم به کشورهای مختلف ارسال کرد تا نتایج آن معین گردد و در ازای آن به بعضی افراد هم پول داده است. این توهماتی است که وقتی از زبان افراد شناخته شده مطرح می گردد، باعث ایجاد اضطراب در جامعه می گردد. نتیجه آن هم بی اعتمادی مردم به نظام سلامت است. آن وقت مبتلایان به دلیل همین ترس بی اساس در صورت ابتلا به این بیماری به مراکز درمانی مراجعه نمی نمایند و حال شان به قدری وخیم می گردد که دیگر در بیمارستان هم نمی گردد برایشان کاری کرد.
درباره داروی رمدیسیور حرف و حدیث های زیادی مطرح شده و حتی بعضی اخبار از توزیع و خریدوفروش این دارو در بازار آزاد و مراکز درمانی خصوصی حکایت دارد. چند نوع از این دارو وجود دارد؟
رمدیسیور آمریکایی که از سایر نمونه های مشابه نتایج بسیار بهتری نشان داده است. نوع هندی آن هم الان وجود دارد. این اواخر شنیدم که در ایران هم فراوری شده، اما ظاهرا همکاران ما از تأثیر نمونه ایرانی آن چندان رضایت ندارند. البته الان چند هفته ای است که نمونه آمریکایی آن اصلا وجود ندارد. اما قبل از آن حدود 70 تا 80 میلیون تومان هم خرید و فروش می شد.
یعنی هیچ نظارتی برای توزیع این داروی مهم وجود نداشت؟
شرایط مدیریت این بیماری منسجم نیست. همکاران ما در بیمارستان مسیح دانشوری که یکی از مراکز اصلی و معتبر بیماران کرونایی است و اطلاعات آنجا می تواند مرجع قابل اعتمادی برای تصمیم گیری باشد، اعتقاد دارند داروی فاویپیراویر جواب داده است. مدارکی هم دارند که نشان می دهد در ترکیه و ژاپن با یاری این دارو پیروز شدند بیماری را کنترل نمایند. داروی رمدیسیور هم یک داروی شناخته شده جهانی است. از طرف دیگر آقای دکتر قانعی، دبیر کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا پروتکلی دارند که آن را کاملا موثر می دانند. تیم آقای ملک زاده هم مدعی هستند که داروی سووداک موثر بوده است. اما جالب این است که هیچ کدام از اینها در پروتکل نهایی مطرح نمی گردد. انگار نوعی لجبازی بین همه این گروه ها شکل گرفته. مدیران بلندپایه هم فقط ناظر این اتفاقات هستند. این نبود همدلی و انسجام کار، بیماری کرونا را در کشور به این نقطه رسانده است.
با این اوصاف روزهای تلخ تری در پیش است.
در شرایط سختی قرار داریم. روزهای سختی را هم سپری کردیم. در این شرایط حرف زدن راحت تر از عمل کردن است. رمز پیروزیت در کنترل اپیدمی ها از جمله کرونا که وحشت قرن نام گرفته؛ مدیریت متمرکز علمی و هدف محور است. مدیریتی که بدون مماشات و با قدرت تصمیم گیری کند و سایر نهادها و سازمان ها از او تبعیت نمایند. مراکز علمی و دانشگاهی هم به جای رویارویی، در کنار هم حرکت نمایند تا به یک وحدت نظر برسند. اگر این شرایط مبهم و فضای غبارآلود وجود داشته باشد، کرونا همچنان می تازد و قربانی می گیرد.
منبع: خبرگزاری پاناpariha.com: پریها | مجله گردشگری، تور لحظه آخری، تور ارزان قیمت، سفرنامه گردشگری
malayro.ir: تور مالزی ارزان قیمت، تور پنانگ، کوالالامپور، لنکاوی، تور لحظه آخری مالزی