10نشانه هوش هیجانی
به گزارش مهسان بلاگ، هوش هیجانی جزو مهم ترین مهارت های شغلی در 2020 معرفی گردید. از همین رو، مدیران منابع انسانی به تازگی برای استخدام نیروی نو، یک معیار انتخاب را مقدار برخورداری افراد از این نوع توانایی تعریف نموده اند. هوش هیجانی 10 نشانه دارد که با چند پرسش معین، می توان تشخیص داد. افراد دارای هوش هیجانی قدرت تطبیق احساسات خود با تغییر شرایط را دارند.

به گزارش دنیای اقتصاد به نقل از Fast Company، یکی از ارزشمندترین ویژگی هایی که کارفرما ها این روز ها در پیش هستند، در رزومه ها پیدا نمی گردد؛ حداقل به صورت واضح و عینی. این ویژگی چیزی نیست که بتوانید در مصاحبه در خصوص آن تقلب کنید یا مدیر احتمالی آینده خودتان را متقاعد کنید که این ویژگی را دارید.
در خصوص هوش هیجانی یا EQ صحبت می کنیم یا توانایی هماهنگ شدن با احساسات خودتان و دیگران. طبق تحلیل های لینکداین، EQ یکی از پرتقاضاترین مهارت های شغلی در سال 2020 بوده است؛ و از آنجا که محیط های کار، تمرکز خود را بر سلامت فکری کارکنان و ایجاد فرهنگ شرکتی مثبت بیشتر نموده اند، در پی استخدام افراد نوی هستند که بتوانند این مولفه را توسعه دهند، نه اینکه آن را تضعیف نمایند.
هوش هیجانی چیست، و چرا مصاحبه نماینده ها در پی آن هستند؟ هوش هیجانی چیزی نیست که همواره در فکر شما در محیط کار وجود داشته باشد. این نوع هوش همواره پشت پرده عمل می نماید و بر نحوه تعامل شما و همکارانتان در طول روز و بعلاوه چگونگی انجام موثر پروژه ها و تحقق اهداف شما اثر می گذارد.
EQ المان های درونی و بیرونی را شامل می گردد و می توانید مثل یک ماهیچه آن را تقویت کنید. دکتر پاتریشیا تامپسون، روانشناس شرکتی می گوید: EQ از دو جزء تشکیل شده است. اولی توانایی شما برای شناخت خودتان و احساساتتان است و بر اساس آن می توانید خودتان را به شکل درستی تعدیل و تنظیم کنید. جزء دوم توانایی شما برای شناخت احساسات دیگران است تا بتوانید با آن ها ارتباط برقرار کنید و از سطح مطلعی اجتماعی بالایی برخوردار باشید تا از دیدگاه های آن ها بهره ببرید.
به عبارت دیگر، آیا شما می توانید احساسات خودتان را بشناسید و پردازش کنید و آن ها را تحت کنترل داشته باشید؟ آیا به اندازه کافی با دیگران سازگار هستید تا احساسات آن ها را درک، تفسیر و همدردی کنید؟
منظور این نیست که صرفا باید از محیط کارتان حس خوب بگیرید. بلکه EQ علاوه بر روابط شما با مدیران، همکاران و مشتریان، بر بهره وری و توانایی شما برای رسیدن به استراتژی های پیروز و اجرای آنها، عمیقا تاثیرگذار است.
به جز این، افزایش تمرکز بر جلوگیری از فرسودگی کاری که سازمان جهانی بهداشت آن را یک پدیده شغلی نامیده، مستلزم آن است که کارکنانی استخدام شوند که EQ بالایی دارند، چون می توانند محیط کار سالم تری برای خود و دیگران ایجاد نمایند و در نهایت خودشان به رهبرانی تبدیل شوند که همین کار را انجام می دهند.
با همه این دلایل می توانید انتظار داشته باشید مدیران استخدام، در پی افرادی باشند که EQ بالایی داشته باشند. در یک مصاحبه، سوالات در خصوص EQ شما می تواند به شکل سوالات رفتاری باشد (که مثلا از شما می خواهد توضیح دهید در موقعیت های خاص چگونه عمل می کنید) و سوالات دیگری که شما را تشویق می نماید بگویید چطور احساسات خود را پردازش، مدیریت و ادراک می کنید. حتی می تواند سوالات ساده ای مثل می خواهید روی غلبه بر کدام ضعف های خودتان کار کنید؟ را دربربگیرد که نشان می دهد خودمطلعی شما چقدر است و چطور با ناکامی ها مقابله می کنید.
بنابراین، مهم است بدانید در یک مصاحبه شغلی، قرار است با چه سوالات و درخواست هایی از طرف مصاحبه نماینده که می خواهد EQ شما را بسنجد، روبرو شوید و بعلاوه بدانید چرا این سوالات را می پرسد و چطور باید به آن ها پاسخ دهید.
1- در خصوص زمانی که یک تعارض را در محیط کار تجربه کردید، توضیح دهید.
این سوال کاملا در خصوص فرآیند فکری شما در پرداختن به یک مساله است. جوانا لورینگ، روانشناس کاری در شرکت Copper+Rise، می گوید وقتی سوال با عبارت در خصوص زمانی بگویید که. آغاز می گردد یا هر چیزی که می خواهد EQ را بسنجد، برای پاسخ از متد START بهره ببرید. یعنی موقعیت را توصیف کنید (S)، وظیفه خودتان را توضیح دهید (T)، اقدامات خاصی را که انجام داده اید طرح ریزی کنید (A)، و با نتایج کوشش های خود موضوع را به انتها برسانید (R).
برای اینکه متد START را در این سوال مصاحبه خاص به کار ببرید، پروژه یا رویدادی را در نظر بگیرید که در آن با یک همکار، مشتری یا رئیس تان تعارض داشته اید. موقعیتی را که در آن بودید توضیح دهید؛ از جمله اینکه چه نوع اختلافی رخ داد و چرا. البته موضوع را کوتاه و بی طرفانه توضیح دهید و از سرزنش کردن یا بد صحبت کردن در خصوص دیگران بپرهیزید.
واقعیت ها را همان طور که اتفاق افتاده بگویید و از کلماتی که نظر شخصی شما در آن ها گنجانده شده استفاده نکنید. سپس وظیفه را توضیح دهید یا کاری که در چنین موقعیتی وظیفه داشتید انجام دهید. سپس، اقدامات خاص و فرآیند هایی را که کوشش کردید برای حل تعارض انجام دهید فهرست کنید؛ مثلا جلسه گذاشتن با همکاران برای گفت وگویی آزاد و استفاده از مهارت های گوش دادن همدلانه خودتان برای برطرف سوء تفاهم.
در نهایت، نتیجه کوشش های خودتان را توضیح دهید، حتی اگر آن طور که انتظار داشتید، موثر نبوده و درس هایی را که فراگرفته اید بگویید. به یاد داشته باشید، قرار است فرآیند و واکنشی که داشته اید را نشان دهید، نه اینکه سعی کنید اثبات کنید حق با شما بوده و شما عالی هستید.
2- در خصوص زمانی که یک شکست را تجربه کردید و چطور به مقابله با آن پرداختید، بگویید.
تامپسون می گوید: این سوال نشانه انعطاف پذیری است. کسی که EQ بالایی دارد، از شکست ها برای یادگیری استفاده می نماید و در نهایت از مزیت اطلاعات نو در خصوص خودش، دیگران و فرآیند های محیط کار بهره می برد که به او یاری می نماید دفعه بعد، از بروز مسائل مشابه اجتناب کند. کسانی که EQ پایینی دارند، دیگران را سرزنش می نمایند، مدام سعی می نمایند شرایط را تغییر دهند، یا نمی توانند از شرایط درس بگیرند و تصویر کلی تر را ببینند.
3- وقتی یک همکار شما را در یک جلسه به چالش می کشد، واکنش شما چطور است.
یک عامل کلیدی در EQ این است که وقتی حس می کنید چیزی ناراحتتان نموده به جای اینکه بر اولین واکنش ناخودمطلعتان تکیه کنید، به صورت استراتژیک تصمیم می گیرید در خصوص این ناراحتی کاری انجام دهید.
کیمبرلی پرسکات، مدیر شرکت مشاوره Prescott، می گوید: این سوال، فرصتی تمام و کمال برای کارفرما های آینده است تا بدانند شما چطور یک موقعیت را ارزیابی و رسیدگی می کنید. اینکه چطور به این سوال مصاحبه پاسخ می دهید، نشان دهنده توانایی شما در نظم دادن به احساساتتان در موقعیت های خاص و پرخطر است.
به گفته پرسکات، کسی که می گوید اگر بدانم حق با من است، هر کاری می کنم تا آن را به دیگران بفهمانم با کسی که می گوید مطمئن می شوم دیگران من را بفهمند و تصمیم های خود را بر اساس اطلاعاتی که دارند بگیرند و همواره برای سوالات آن ها در دسترس خواهم بود فرق دارد.
برای اینکه EQ داشتن در پاسخ شما تعیین باشد، یک مثال واقعی را انتخاب کنید و از توضیح احساساتی که در آن موقع داشته اید، شرمنده نباشید. به یاد داشته باشید که EQ به معنی نداشتن احساسات نیست، بلکه به معنای توانایی تنظیم و مدیریت احساسات به شیوه ای مفید است.
برای رسیدن به این هدف، اگر از اینکه در جمع از شما سوال پرسیده شده احساس اضطراب یا عصبانیت می کنید، می توانید آن را بیان کنید، اما بعد از آن، به مصاحبه نماینده توضیح دهید که در مدیریت این احساسات چه فرآیند شخصی را طی نموده اید.
مثلا نفس عمیق کشیده اید، یا چند قدم راه رفته اید و دوباره درگیر موضوع شده اید. یا شاید از فردی که شما را به چالش کشیده سوال پرسیده اید تا تعیین گردد آیا لحنی که برداشت شما بوده، واقعا قصد و نیت او بوده یا نه. این ها نشان می دهد شما می توانید قبل از هر واکنشی، مکث و درک داشته باشید.
4- وقتی شغل نوی را آغاز می کنید، چگونه با محیط کاری نوتان سازگار می شوید؟
افرادی که EQ بالایی دارند، از همان روز اول در روابطشان با روسا و همکاران خود سرمایه گذاری می نمایند. اگر پاسخ شما به این سوال این باشد که همان ابتدا روابط گسترده ایجاد می کنید، نه اینکه هر چه سریع تر بر وظایف تان متمرکز شوید، یعنی به کار تیمی ارزش می دهید و درک می کنید که پروژه های شما در خلأ اتفاق نمی افتند. به علاوه، شخص مصاحبه نماینده، با این پاسخ، متوجه خودمطلعی بالا و توانایی شما برای خواندن کلید های اجتماعی در موقعیت های نو می گردد.
می توانید دفعات دیگری را که در یک محیط نو بوده اید، مثال بزنید و در خصوص روش هایی که با تیم و ماموریت آن ادغام شدید، تبادل نظر کنید. به اسم مثال، می توانید بگویید قبل از اینکه نظرتان را تحمیل کنید یا سعی کنید جهت را تغییر دهید، خوب گوش می دهید و مشاهده می کنید تا ارزش های شرکت و بعلاوه شخصیت های فردی و دینامیک های تیمی را بشناسید. مصاحبه نماینده بعلاوه می تواند پی ببرد که پاسخ شما در خصوص سبک کاری و تعامل با تیم فعلی، چیست.
در نهایت، برترین پاسخ برای این نوع سوال، این است که خود واقعی شما را نشان دهد تا اطمینان حاصل گردد با محیط شرکت تناسب دارید.
5- نقاط قوت و نقاط ضعف خود را توصیف کنید
تقریبا می توان گفت این سوال در بیشتر مصاحبه ها وجود دارد. به هر حال، این سوال خیلی به خود نقاط ضعف و قوت کاری ندارد و بیشتر در خصوص سنجش صداقت شما، خودمطلعی، توانایی بازخورد گرفتن، و نوآوری داشتن برای پیگیری رشد است.
اینجا هم، می توانید با تعریف کردن داستانی در خصوص یک نقطه قوت یا ضعف خود در عمل، به این سوال پاسخ دهید؛ مثلا وقتی نقطه قوت شما یاری نموده به یک هدف عظیم برسید یا قرارداد مهمی با یک مشتری امضا کنید و بالعکس. فقط نباید فراموش کنید نقاط قوتی که اشاره می کنید، بگوید چرا شما مورد مناسبی برای این نقش در شرکت هستید.
6- استراتژی های شما برای حفظ تعادل کار-زندگی چیست؟
در زمانی که خیلی از کارکنان از تجربه خود در خصوص فرسودگی شغلی گزارش می دهند، این سوال لازم است تا تعیین گردد به سلامت فکری خودتان اهمیت می دهید و از خودتان مراقبت می کنید. از منظره فرد مصاحبه نماینده، شرکت نه تنها به رفاه کارکنان اهمیت می دهد، بلکه پیروزیت فرد به معنی بهره ورتر بودن او در بلند مدت است و به ایجاد محیطی سالم و مثبت یاری می نماید.
بنابراین، به جای اینکه با شوخ طبعی بگویید بیشتر از هر چیزی عاشق کار کردن هستید، این سوال را جدی بگیرید. با خودمطلعی می توانید EQ بالای خودتان را نشان دهید. می دانید برای اینکه کارتان را به خوبی انجام دهید، به چه چیز هایی احتیاج دارید؟ شاید یک مدیتیشن کوتاه که به روتین روزانه شما تبدیل گردد، در پیروزیت شما و گذراندن لحظات کاری پراسترس یاری کند. یا یک تفریح که خارج از کار از انجام آن لذت می برید.
7- چه چیزی الهام بخش شما است؟
مصاحبه ها نباید کلا در خصوص تعارض ها و شکست ها و ضعف ها باشند و می توانند فضایی ایجاد نمایند که بتوانید نشان دهید چقدر به کارتان اشتیاق دارید - هم پروژه های قبلی و هم کار های آینده. توانایی پاسخ دادن به این نوع سوال، نشان می دهد به جای اینکه وارد کار شوید و ببینید چه پیش می آید، مطلعانه به آینده تان فکر می کنید.
به جای اینکه خودتان را کاریکاتوری از آنچه فکر می کنید مصاحبه نماینده در پی آن است تا شما را استخدام کند ارائه کنید، بر راستی و صداقت متمرکز شوید که اثری پایدارتر دارد. به علاوه، دادن یک پاسخ صادقانه و از روی هوش هیجانی، می تواند به مصاحبه نماینده نشان دهد به چه چیزی اهمیت می دهید و چرا این نقش می تواند رضایت بخش باشد.
8- سال گذشته، چه کاری در جهت پیشرفت حرفه ای خود انجام داده اید؟
اگر در پاسخ به این سوال دچار تردید هستید، یعنی احتیاج است بیشتر روی هوش هیجانی خودتان کار کنید. این سوال ممکن است در ظاهر ربطی به EQ نداشته باشد، اما نشان می دهد که فرد نگرش یادگیری دارد. افرادی که درون نگر هستند و احساسات و نقاط قوت و ضعف خود را به خوبی می شناسند، می توانند کاری را که در جهت پیشرفت و توسعه خودشان - هم در سطح فردی و هم در سطح حرفه ای - انجام می دهند، بشناسند و منتقل نمایند.
این سوال را با پیش کشیدن بحث آموزش های اجباری پاسخ ندهید. در خصوص چیز هایی بگویید که خودتان خواسته اید یاد بگیرید، مثل کنفرانسی که داوطلبانه در آن شرکت نموده اید، کتابی که مطالعه نموده اید یا شبکه ای که در جهت توسعه روابط کاری خود ایجاد نموده اید.
9- اگر متوجه شوید همکاری در کارش دچار مشکل شده، عکس العمل شما چیست؟
جنبه دوم هوش هیجانی این بود که احساسات دیگران را هم بشناسید و از این مطلعی برای پیشبرد تیم یا محیط کارتان به سوی پیروزیت بهره ببرید. پرسکات توضیح می دهد به ویژه در شرایط پاندمی کرونا، لازم است که علاوه بر مطلع بودن از احساسات خودمان، توانایی درک و پاسخ دهی به احساسات دیگران را هم داشته باشیم.
وقتی به این سوال پاسخ می دهید، اقدامات دقیقی را که برای یاری به همکاری که دچار مشکل شده باید انجام دهید، متصور شوید و تاکید کنید که این نشانه ناتوانی او نیست. به اسم مثال، بگویید که در مکالمه ای بدون قضاوت و خارج از استرس محیط کار، از همکارتان می پرسید کار ها چطور پیش می رود.
افرادی که EQ بالاتری دارند، به خوبی تشخیص می دهند دیگران چه زمانی به راه چاره احتیاج دارند و فقط مستمع نیستند. اگر می توانید، یک داستان خاص را در مصاحبه تعریف کنید و از متد START بهره ببرید تا مطمئن شوید همه عوامل مهم را پوشش داده اید.
10- چطور امکان دارد که دیگران در خصوص شما دچار سوء تفاهم شوند؟
این سوال اندازه مطلعی شما را در خصوص اثری که رفتارتان در محیط کار بر بقیه دارد، نشان می دهد. مثلا، اگر واقعا مشتاق به کار باشید، فکر می نمایند خیلی قوی و پرتوان هستید. اگر آرام و ساکت باشید، فکر می نمایند، کمرو و خجالتی هستید. به جای اینکه نگران برداشت دیگران از خودتان باشید، در خصوص آن آشکارا صحبت کنید و سوء تفاهم های احتمالی را به حداقل برسانید.
منبع: فراروcanadaro.ir: تور کانادا | مجله گردشگری و مسافرتی تور کانادا
chinaro.ir: تور چین ارزان قیمت، تور پکن، هانگزو، شانگهای، تور نوروز چین همگی را در این وبسایت بیابید.