11 تیپ شخصیتی در نویسنده ها؛ سبک نوشتاری شما چیست؟
به گزارش مهسان بلاگ، هیچ دو نویسنده ای دقیقا شبیه هم نیستند. بعضی از نویسندگان می توانند 10 فصل از یک کتاب را قبل از خوردن صبحانه تکمیل نمایند، در حالی که بعضی دیگر برای جمع و جور کردن افکارشان و تهیه یک طرح کلی به چندین ماه زمان احتیاج دارند. بعضی دوست دارند فقط با قلم مخصوص خودشان بنویسند و بعضی دیگر برترین آثار خود را با لباس خواب مورد علاقه شان خلق می نمایند.

خوشبختانه، در خصوص نوشتن هیچ روش درست یا غلطی وجود ندارد (به جز ننوشتن!). در ادامه این مقاله از خبرنگاران مگ الگوی نگارش 11 تیپ از نویسندگان مختلف مورد آنالیز قرار گرفته که شما احتمالاً بعضی از آن ها را می شناسید (یا با آن ها همذات پنداری می کنید!) اما کدام یک سبک نوشتاری شما را به برترین وجه توصیف می نماید؟
1- نویسنده کمال گرا
این تیپ از نویسندگان هرگز راضی نمی شوند. در حقیقت، آنها قبل از اینکه به کسی اجازه دهند رمان آنها را ببیند، ممکن است برای چند سال نوشته های خود را بازنویسی نمایند. شاید آنها بیش از حد ایده آل گرا باشند یا شاید به قدری به داستان خود وابسته شده اند که قصد دارند آن را در کامل ترین و بی نقص ترین شکل ممکن ارائه دهند.
به اسم مثال، ارنست همینگوی سرانجام کتاب وداع با اسلحه را 47 مرتبه بازنویسی کرد یا اسکات فیتزجرالد که حتی سال ها پس از انتشار کتاب گتسبی عظیم به بازنویسی آن ادامه می داد.
نویسنده کمال گرا را احتمالاً می توانید در کتابخانه یا دفتر کارشان ببینید که خود را حبس نموده اند و فنجان های بی سرانجام قهوه (یا هر چیز دیگری را) سر می کشد و یک پیش نویس دیگر را به طرف سطل زباله پرتاب می نماید.
اگر یک نویسنده کمال گرا باشید:
- اغلب از سوی اطرافیانتان کمال گرا نامیده می شوید
- ترجیح می دهید وقت خود را به کارهای مهم اختصاص دهید
- کار خود را به طور کامل آنالیز می کنید
- در پیدا کردن کلمات بیش از حد وسواس دارید
2- نویسنده سَرسَری
دقیقا در نقطه مقابل نویسنده کمال گرا، نویسندگان سَرسَری قرار دارند. وقتی ایده ای به فکر این نویسندگان می رسد، آن ها دقیقا می دانند که چگونه با سرعت هر چه تمام تر به این ایده پر و بال بدهند و از آن ایده یک اثر ادبی خلق نمایند. استعداد آن ها در توانایی بیان صریح و سریع ایده هایشان است (اگرچه کسی انکار نمی نماید که این افراد پس از اتمام کار به یک ویرایشگر خوب نیاز دارند).
ایان فلمینگ که برای نگارش مجموعه رمان های جیمز باندش مشهور است برای هر قسمت از این مجموعه به طور میانه حدود شش هفته وقت می گذاشت.
مطمئناً سرعت نویسنده بسته به نوع کتابی که می نویسد، مقدار تحقیقاتی که در ابتدا باید انجام دهد و عوامل مختلف دیگر، متغیر است. اما به طور کلی، هرگاه یک نویسنده سَرسَری قلمش را روی کاغذ بگذارد، دیگر کسی نمی تواند جلوی آنها را بگیرد.
اگر یک نویسنده سَرسَری باشید:
- کارها را خیلی سریع تمام می کنید.
- گاهی دچار حالت انفجاری با تمرکز و بهره وری بالا می شوید.
- هیچ وقت حرف برای گفتن کم نمی آورید.
3- نویسنده یِ عشقِ نویسندگی
عشقِ نویسندگی ها مثل افرادی هستند که فقط دوست دارند کتاب بخرند ولی هیچ گاه آن کتاب ها را نمی خوانند. در صورت دیدار با این تیپ از نویسندگان به راحتی می توانید آن ها را تشخیص بدهید.
آنها می توانند برای ساعت های متمادی در خصوص فرایند نوشتن و برنامه های نگارشی خود توضیح بدهند یا جزییات بی شماری را در خصوص زندگی ادبی تأثیرگذارترین نویسنده های دنیا برای شما توضیح بدهند. آن ها فقط ادبیات فاخر و روشنفکرانه را مطالعه می نمایند و منحصرا در دفترچه های چرمی که مستقیما از فلورانس ارسال شده اند می نویسند.
و اما قهوه، آنها همواره قهوه سیاه می نوشند. همواره.
اگر یک عشق نویسندگی باشید:
- زمان بیشتری را صرف صحبت کردن در خصوص نوشتن می کنید تا اینکه واقعا بنویسید.
- دوست دارید به دیگران توصیه هایی در خصوص فرایند نوشتن بکنید.
- قفسه کتاب شما با آثار کلاسیک و کتاب هایی که نخبگان جامعه توصیه می نمایند، پر شده است.
4- پلاتر
پلاتر هیچ علاقه ای به امور بی برنامه و شگفت زدگی ندارد. به همین علت است که آن ها فرایند نوشتن خود را با یک طرح قبلی از وقایع و عناصر اصلی داستان آغاز می نمایند.
وقتی که این چارچوب نگارش را آماده کردند، آنگاه رئوس مطالب را به نثری صیقلی تبدیل می نمایند. مطمئناً، همواره کمی بداهه پردازی وجود دارد، اما شما هیچ گاه در آخرین لحظه و یا حتی در اواسط نگارش یک داستان نمی توانید یک پلاتر را بیابید که دارد دست به خلق اتفاقات یا شخصیت های تازه می زند.
اگر یک پلاتر باشید:
- شما خلاصه کردن و رئوس مطالب را دوست دارید.
- از غافلگیری متنفر هستید.
- همواره برای هر شرایطی آماده هستید.
- برای هر موقعیتی یک دستور کار دقیق دارید.
- در گروه دوستان، شما همواره مسئول برنامه ریزی هستید.
5- نویسنده بی برنامه
نویسنده بی برنامه دقیقاً همان کاری را انجام می دهد که پلاتر فکر می نماید غیرقابل تحقق است: هر لحظه ای که ایده ای به فکر آن ها خطور کند، فرایند نگارش را مجدداً از ابتدا آغاز می نمایند و بقیه کار را هم بر اساس آن ایده تازه تغییر می دهند.
آنها ممکن است تصوری مبهم و کلی از سیر روایت و اینکه داستان کجا و چگونه به سرانجام می رسد داشته باشند، اما باید بدانید که این مسأله به آنها انگیزه کافی برای نوشتن را نمی دهد. در حقیقت آن ها به جای تکیه بر منطق و دانش، صرفاً روی غریزه خود تکیه می نمایند.
اگر یک نویسنده بی برنامه باشید:
- برای تعطیلات خود بلیط یک طرفه خریداری می کنید.
- شما همواره برای هر چیزی آماده هستید.
- دوست ندارید از قبل برای هر چیزی برنامه ریزی کنید.
6- قصه گو
قصه گو معمولاً به اسم یک نویسنده بی میل، یا حتی یک نویسنده خجالتی کارش را آغاز می نماید (رجوع گردد به شماره 7، در پایین). اما آتشی درون آنها زیر خاکستر پنهان است، آن ها داستانی دارند که باید آن را بیان نمایند.
بعضی از این نوع نویسندگان شاید از یک جنگ جان سالم به در برده باشند یا حتی بعضی دیگر شرایط خارق العاده ای را در زندگی شان پشت سر گذاشته اند. هر چه که باشد، آن ها قصه ای با خود دارند و می خواهند که آن را با دیگران به اشتراک بگذارند. این داستان ها معمولاً در قالب خاطرات ظاهر می شوند، هرچند قصه گو ممکن است برای بیان روایتش به اشکال داستانی و خیالی هم روی بیاورد.
اگر یک قصه گو باشید:
- حداقل یک بار به شما گفته شده: شما باید در خصوص این مسأله یک کتاب بنویسید.
- مردم علاقه مند هستند که داستان گذشته شما بشنوند.
- تجربیات خود را در دفتر خاطراتتان یادداشت می کنید.
7- نویسنده خجالتی
نویسندگان خجالتی هرگز از خودشان به اسم یک نویسنده یاد نمی نماید. در واقع، بسیاری از این افراد حتی ممکن است اصلاً متوجه این مسأله نباشند که آنها یک نویسنده اند.
اگرچه آنها اغلب ایده هایی عالی و مهارت های نوشتاری خوبی دارند، اما معمولاً خیلی خجالتی هستند و آثار خود را با دیگران به اشتراک نمی گذارند و اینکه هیچ کس هرگز، هرگز و هرگز نباید پیش نویس های اصلاح نشده آن ها را ببیند! وگرنه ممکن بین شما و آن ها اختلافاتی اساسی پیش بیاید.
متأسفانه، این نوع نویسندگان بعضی از برترین ایده های خود را تا آخر عمرشان منتشر نمی نمایند، مگر اینکه یکی از دوستانشان به طرز معجزه آسایی با دست نوشته های مخفی آنها برخورد کند.
اگر یک نویسنده خجالتی باشید:
- دفترچه ها و فایل های Word خود را در مکان های مخفی ذخیره می کنید.
- با تصور اینکه کسی دارد اثر شما را می خواند، قلب شما می تپد.
- فقط نزدیکان شما (شاید هم هیچ کس) می دانند که شما می نویسید.
8- نویسنده درون گرا
نویسنده درون گرا تفاوت زیادی با نویسنده خجالتی ندارد، اما خجالتی بودن آنها حول محور نوشتن نیست.
در عوض، نویسنده درون گرا همان طور که از اسمش پیدا است یک شخص درون گرا است. این تیپ نویسندگان را می توانید در یک کافی شاپ پیدا کنید که به تنهایی نشسته اند و به لپ تاپ خود زل زده اند. آنها همراهی یک دفترچه یادداشت زیبا را به همراهی انسان ها ترجیح می دهند، و این مسأله کاملاً واقعیت دارد.
اگر یک نویسنده درون گرا باشید:
- مصاحبت با کتاب و دفترچه یادداشت را به تعامل با مردم ترجیح می دهید.
- وقتی تنها هستید برترین آثار خود را خلق می کنید.
- از به اشتراک گذاشتن آثار خود خجالت می کشید.
9- ماشین ایده پردازی
ماشین ایده پردازی یک منبع الهام سیار است که می تواند در هر موقعیتی یک ایده استثنائی پیدا کند. به همین علت لازم است که این تیپ نویسندگان همواره یک دفترچه یادداشت کوچک همراهشان داشته باشند. به این خاطر که اگر این ایده ها را ثبت و پیگیری ننمایند، بیشتر آنها را فراموش خواهند کرد و هیچ وقت در قالب یک اثر ادبی بر روی کاغذ نخواهند آمد.
به ندرت پیش می آید که حداقل در مراحل اولیه نوشتن یک ماشین ایده پردازی با کمبود ایده برای نوشتن برخورد کند. اما متأسفانه، بسیاری از این ایده ها هرگز به نتیجه ای نمی رسند زیرا این نوع نویسندگان به راحتی به وسیله ایده درخشان بعدی شان منحرف می شوند.
اگر یک ماشین ایده پردازی باشید:
- می توانید از اتفاقات و موقعیت های روزمره کلی الهام بگیرید.
- اغلب در خصوص افرادی که با آنها روبرو می شوید در فکرتان داستان می سازید.
- میز کار شما با استیکرهای رنگی کوچک پوشانده شده است.
10- نویسنده خیال باف
هدف نویسنده خیال باف از نوشتن این است تا دنیای واقعی را پشت سر بگذارد، حتی اگر شده فقط برای مدتی کوتاه.
شاید این تیپ از نویسندگان شغلی داشته باشند که برایشان کاملاً راضی نماینده نباشد، یا حتی ممکن است از روابط خود رضایت کافی را نداشته نباشند، اما هرچه که به آنها آسیب برساند، در مقابل نوشتن برای آنها مجرای است به یک زندگی دیگر، راهی به سوی آزادی.
نویسنده خیال باف ممکن است یک نویسنده خجالتی باشد یا نه و حتی اگر فرصتی به آنها داده گردد که به اسم یک نویسنده تمام وقت فعالیت نمایند، ممکن است این پیشنهاد را رد نمایند. اما تا زمانی که قلمی در دست داشته باشند، خوشبختانه می توانند در دنیای دیگری گم شوند و دنیا خود را شکل دهند.
اگر یک نویسنده خیال باف باشید:
- بیشتر اوقات بیداری خود را صرف خیال بافی می کنید، حتی سر کار.
- برترین تجربه حسی شما مربوط به زمانی است که مشغول نوشتن هستید.
- گاهی اوقات در خصوص ترک محل کار خود و نوشتن به صورت تمام وقت فکر می کنید.
11- نویسنده همه کاره
نویسنده همه کاره نویسنده ای است که هر کاری را در عالم نویسندگی و نگارش انجام می دهد. آنها تقریباً هر نوع متنی را که می توانید تصور کنید، می نویسند؛ از آثار غیر داستانی تا راهنمای خودآموز و حتی رمان های عاشقانه. از ویراش آثار داستانی تا ترجمه شعر و تصحیح آثار ادبی کلاسیک و رمزگشایی از متون مذهبی کهن.
اگر سعی کنید که این نویسندگان را در یک قالب و فرمول قرار دهید، آنها هرگز تحمل نخواهند کرد.
اگر یک نویسنده همه کاره باشید:
- شما دامنه علایق زیادی دارید.
- بدتان نمی آید (و در واقع لذت می برید) که چیزهای تازه را امتحان کنید.
- شما به راحتی با موقعیت ها و چالش های تازه سازگار می شوید.
- شما به سرعت و با سهولت مطالب تازه را یاد می گیرید.
سبک نوشتاری خود را پیدا کنید
سبک شما هرچه باشد، درگیر مقایسه خود با دیگران نشوید. باید بیاموزید که از نقاط قوت خود در جهت پیشبرد اهدافتان بهره ببرید و بعلاوه حوزه هایی را که ممکن است مانع از شکوفا شدن پتانسیل شما شوند را شناسایی کنید و روی آن ها کار کنید.
مهم تر از همه، انگیزه نوشتن خود را پیدا کنید و فرایند نگارش خود را درست به همان صورتی که دوست دارید و برای شما آرامش بخش است ادامه دهید.
این مهم ترین اصل در خصوص نویسندگی است!
راستی شخصیت شما شبیه کدام یک از موارد بالا است؟ آیا سبک شما در فهرست موجود نیست؟ درباره ی سبک محبوب خودتان بنویسید.
منبع: دیجیکالا مگبانیما: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما
دور زمین: دور زمین: آشنایی با زیبایی های دنیا در مجله سرگرمی و گردشگری