ویترین بازی: The House in Fata Morgana
به گزارش مهسان بلاگ، بازی های شرقی و به طور معین ژاپنی همیشه راه سخت و پرچالشی را برای راهیابی و مورد استقبال قرار دریافت توسط بازارهای غربی را پشت سر گذاشته اند. آثار شرقی نه تنها از لحاظ فرهنگ و ساختار تفاوتی اساسی با بلاک باسترهای غربی دارند، بلکه طراحی انیمه ای و مکانیک های خاص و عجیب و غریب در گیم پلی آن ها باعث شده تا این دسته از سازندگان همیشه مسائل گسترده ای را برای بازاریابی و معرفی آثار خود به بازار دنیا داشته باشند. برای شرکت های فراوریکننده و عرضه کننده معمولا محبوبیت و پیروزیت یک بازی ژاپنی در آن کشور فاکتور اصلی نیست، چرا که تفاوت سلیقه جوامع شرقی و غربی در حدی است که خیلی از مواقع کمپانی های تهیه کننده مجبور می شوند تا اساس و طراحی بازی را تغییر دهند. برای مثال، شرکت نینتندو در همان سال هایی که سری پوکمون (Pokemon) به اوج محبوبیت خود در ژاپن رسیده بود، تصمیم گرفت تا این مجموعه را با توجه به محبوبیت آن موقع گیم بوی به غرب بیاورد. با این حال، شاید امروزه پوکیمان به عنوان یک مجموعه پیروز و محبوب در غرب شناخته گردد ولی در آن موقع نینتندو بودجه بسیار عظیمی را صرف بازاریابی و فراوری محتوای مرتبط با دنیای پوکیمان کرد تا بازی به صندلی امروزش دست پیدا کند. با این حال، منحصر به فرد بودن آثار ژاپنی شاید بتواند تجربه جدید و متفاوتی را جلوی روی مان بگذارند اما وقتی بخواهیم از دیدگاه تجاری و مالی به آن ها نگاه کنیم، می بینیم که سرمایه گذاری روی این دسته از بازی ها، حتی بعد از گذشت این همه سال، باز هم کاری ریسکی و خطرناکی است که کم تر شرکتی حاضر می گردد سراغ آن برود.
در این بین یکی از سبک هایی که استودیوهای ژاپنی علاقه زیادی به آن دارند، سبک رمان تعاملی یا Visual Novel است که به ندرت می توانیم مشابه آن ها را در بازارهای غرب ببینیم. در این دسته از بازی ها اساسا چیزی به عنوان گیم پلی وجود ندارد و وظیفه شما به عنوان بازی نماینده این است که متن های مقابل تان را بخوانید و به اسلاید بعدی بروید. تعدادی از بازی ها هم دست تان را در انتخاب ها و تصمیمات باز می گذارند و اجازه می دهند تا راستا داستانی را به هر سمت که بخواهید پیش ببرید. با در نظر دریافت المان های اصلی این سبک، دیگر می توانیم حدس بزنیم که این آثار چه راه سختی برای حضور در بازارهای جهانی دارند و حتی با وجود داستان بی نقص و تکان دهنده ای که عمده این آثار در خود جای داده اند، اساسا خیلی کم پیش می آید که حتی اسم این بازی ها هم به گوش مان بخورد.
همه این ها را گفتیم تا به The House in Fata Morgana برسیم؛ اثری که خیلی ها آن را نه تنها به عنوان یکی از بهترین رمان های تعاملی می شناسند، بلکه ادعا می نمایند که بازی یکی از بهترین قصه های چند سال اخیر را تعریف می نماید. هرچقدر که اینترنت را زیر و رو کنید، بعید است به همین راحتی بتوانید کسی را پیدا کنید که از این بازی بد گفته باشد، چرا که سازندگان اصلی ترین وظیفه خود - روایت یک داستان بی نظیر - را به بهترین شکل ممکن به انجام رسانده اند.
ما هم مثل شما تا همین چند ماه پیش از این اثر خبر نداشتیم، اما آنقدر چپ و راست از آن تعریف شنیدیم که تصمیم گرفتیم تا یک فرصت به او بدهیم. حال بعد از تجربه بازی باید بگوییم که The House in Fata Morgana واقعا یکی از بهترین قصه ها را دارد. علاوه بر این، اگر تا به حال سمت رمان های تعاملی نرفته اید، تجربه این بازی می تواند کاملا شما را با این سبک و خصوصیت های آن آشنا کند.
داستان The House in Fata Morgana از جایی آغاز می گردد که شما به عنوان فردی که تمام حافظه اش را از دست داده در عمارتی از خواب بیدار می شوید. در همان صحنه اول زنی خودش را به عنوان خدمتکار به شما معرفی می نماید و می گوید که شما صاحب این عمارت هستید. پس از این، او تصمیم می گیرد تا جای جای عمارت را به شما نشان دهد تا بلکه بتوانید حافظه خود را دوباره به دست بیاورید. در ادامه با توجه به فرم داستان گویی بازی و نحوه روایت آن، ما به دوره ها و عصرهای مختلف سفر می کنیم و با ماجراهایی مختلفی روبه رو می شویم. بر این اساس، برای فهمیدن داستان بازی پیشنهاد می کنیم خودتان آن را تجربه کنید و به هیچ وجه سعی نکنید تا با خواندن درباره آن سعی کنید از چیزی سر در بیاورید چرا که تا سرانجام آنقدر داستان پیچ می خورد و عجیب و غریب می گردد که عملا ارتباط خود را با اتفاقات ابتدای بازی از دست می دهد.
همان طور که بالاتر اشاره کردیم، اساسا چیزی به اسم گیم پلی در The House in Fata Morgana وجود ندارد. وظیفه شما به عنوان بازی نماینده این است که تنها به خواندن داستانی که سازندگان برای تان ترتیب دیده اند مشغول شوید و هر از چند گاهی از بین انتخاب هایی که مقابل تان قرار داده شده، یکی را انتخاب کنید. بنابراین همه انتظاراتی که از یک اثر معمولی دارید را دور بریزید. تمرکز بازی رو دو چیز است: داستان و موسیقی. ترکیب یک داستان احساسی که به راحتی می تواند اشک تان را در بیاورد با موسیقی های اورجینال و اصیلی که بار احساسی بازی را دو چندان می نماید باعث می گردد تا تجربه بازی را به همه افراد توصیه کنیم.
تمام کردن The House in Fata Morgana حدود بیست ساعت طول می کشد و در این بین تسلط کافی به زبان انگلیسی قطعا در میزان لذت بردن تان از بازی تاثیرگذار خواهد بود. از آنجایی که بازی از سیستم روایت چندشاخه ای استفاده نمی نماید، ارزش تکرار بالایی هم ندارد و تنها یک بار تجربه آن کافی خواهد بود.
منبع: دیجیکالا مگتورهای دور زمین: دور زمین | سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده! تور لحظه آخری، تور ارزان، اروپا، تور تایلند، تور مالزی، تور دبی، تور ترکیه