ازادی طالبان هاله ای از ابهام
به گزارش مهسان بلاگ، براساس توافقی که آمریکا با طالبان دارد پیش بینی شده بود مذاکرات بین الافغانی شروع گردد ولی در آن موقع طالبان شرط گذاشت و مساله آزادی 5000 زندانی را بیان کرد و لیستی به آمریکایی ها ارائه کرد. ولی 400 نفر از این افراد مرتکب جرایم سنگینی شده بودند. از جمله آدم ربایی و تجاوز به زنان و یا کشتار دیگران و مسائلی از این دست. آقای اشرف غنی خود نخواست این افراد را آزاد کند و لویی جرگه تشکیل داد. در لویی جرگه آزادی این افراد تصویب شد و آزادی این زندانیان شروع شده است. صحبت بر این است که مذاکرات بین الافغانی در دوحه قطر شروع خواهد شد و بعد بنا بر نظر دولت افغانستان این مذاکرات به کابل منتقل خواهد شد. اگر چنین اتفاقی بیفتد می توان گفت شاید آتش بسی مورد توافق باشد و دوام بیشتری داشته باشد ولی حقیقت این است که خوشبینی چندانی بر این مذاکرات وجود ندارد و گمان نمی رود طالبان از انحصار طلبی قومی و ایدئولوژیک خود بر قدرت به سادگی دست بردارد. با توجه به این شرایط می توان گفت مذاکرات طولانی و سخت خواهد بود اما تحت فشار آمریکا بر طرفین انتها به نوعی تفاهم خواهند رسید. شاید قانون اساسی اصلاح گردد و طالبان شرکت در انتخابات را بپذیرد و ساختار قدرت تغییری به خود ببیند ولی نه زمان تعیین است و نه می توان حد انتظارات طالبان را پیش بینی کرد. چون طالبان همچنان بر عمارت اسلامی خود تاکید می نماید و تفاوت دیدگاه بسیار زیاد است. در چهارچوب فکری طالبان آزادی های مدنی و صندلی زنان و نهادهایی که ایجاد شده صندلیی ندارد.

با توجه به اینکه در این مذاکره که باید اشراف غنی صحبت می کرد ولی لویی جرگه مذاکره را به عهده گرفت که اشرف غنی اینجا زرنگی کرد چون 4600 نفر را آزاد کرد اما نوع آزادی آنها به گونه ای نبود که طالبان و آمریکا توافق نموده باشند. اشرف غنی در توافق بین آمریکا و طالبان دور زده شده بود و در پاسخ ابتکار جالبی داشت و به صورت قطره ای زندانیان طالبان را آزاد کرد. اشرف غنی برای خلاص کردن خود لویی جرگه تشکیل داد و مسئولیت را به گردن تصمیم آنها انداخت. در واقع بدون اینکه مسئولیتی بپذیرد راه را باز کرد و امروز مسئولیتی نسبت به این مطالبه اجتماعی مردم افغانستان ندارد. مصلحت این دیده شد که بین نگه داشتن این زندانیان و باز کردن فضا برای مذاکره تبادل نظر ها را انتخاب نمایند. با آغاز مذاکرات قطر می توان گفت تنش ها تا حدی کاهش پیدا می نماید و طرفین می توانند در فرایند مسالمت آمیزتری پیش بفرایند. امروز بحث بر سر قدرت است سه جریان عمده در افغانستان طالب قدرت هستند. یک جریان اشرف غنی یا لیبرال دموکرات هایی که از غرب آمده اند و امروز حکومت را در دست دارند. جریان دیگر جهادی ها به نمایندگی عبداله عبداله که اسما 50% قدرت را در اختیار دارند. جریان دیگر طالبان است و معین نیست طالبان فرمول تقسیم قدرت بین سه جریان عمده افغانستان را بپذیرد یا نه؟ ولی انتظار می رود طالبان سیاست های خود را تعدیل نمایند و شرایطی بوجود بیاید و ادقامی بین این سه طیف بوجود آید و قانون اساسی اصلاح گردد. و سهم هر کدام از این جریانات در قدرت روشن گردد. اگر این اتفاق رخ بدهد نیروهای نظامی طالبان می توانند در ارتش جذب شوند. باید دید آیا این کار شدنی است؟ تمام این مراحل مشکلاتی است که افغانستان با آن روبرو است.
پیر محمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان
منبع: جام جم آنلاینcicagraphic.ir: مجله گرافیک | همه چیز درباره طراحی بصری و گرافیکی
cruisero.ir: کشتی کروز، نمایندگی کشتی کروز ایران، MSC، تور نوروز، بهار، تابستان، پاییز، زمستان کشتی کروز